تحولات لبنان و فلسطین

اشخاصی گمان می کنند هنوز در آبان‌ماه 1401 به‌سر می‌برند و برای نیل به نیات خود ،بعضا" از اصول و بدیهیات اعتقادی هم عبور می نمایند. آنگونه ای که دوستان ناخشنود و دشمنان خوشنود می‌گردند

پاسخ به برخی شبهات که از حوادث پاییز سال گذشته شروع شد؛ بیایید تناقض گویی را کنار بگذاریم!

مصطفی صدری نیا مدرس دانشگاه  و پژوهشگر سیاسی-بعد از فتنه ی آبان ماه 1401، اشخاص و جریاناتی ، آنچه سالها مکتوم نگاه داشته بودند را دفعتا یا تدریجا برون ریختند و اظهاراتی را در تریبون ها ،مکتوبات و شبکه های اجتماعی عیان نمودند که برخلاف مشی چند ساله و دوران زیست آنان در کشور بود، اشخاصی که سر سفره نظام بزرگ شدند و رشد و نمو کردند، اما به یکباره آن هنگامی که فضا را غبار آلود دیدند، علیه همان سفره و همان نظام شروع به تخریب و تضعیف نمودند ، و با مواضع و اظهارات نسنجیده خود، حوادث پیش آمده را ملتهب تر و زمینه آشوب و خونریزی را در بین آشوبگران و مدافعان امنیتی تقویت نمودند. از برخی از سلبریتی های  نا آگاه و بعضا کم سواده خود فروخته و بعضا" ورزشکار گمراه و منحرف گرفته تا روشن فکر مآبان، نون به نرخ روز خور و بعضا به ظاهر مبلغ و اهل سیاست، با این تصور که عمر نظام جمهوری اسلامی رو به اتمام و طرحی نو در راه است، و متوهم تر از این عده داخل، جریانات اپوزیسیون خارج نشین که با ارسال پالس های پیدا و پنهان خود از مسیر سرویس ها جاسوسی مکار به سرکردگان معاند، از حمایت رسمی و غیر رسمی خود نکاهیده و منتظر به پیروزی رسیدن اغتشاشات بودند، غافل از آنکه این فتنه نیز به مانند فتن گذشته، بیش از آنکه خسارات و تلفات را متوجه نظام نماید، بلکه با غربالگری خود از ایجاد بسیاری از هزینه های مادی و معنوی که می توانست متوجه نظام و انقلاب اسلامی باشد پیشگیری نمود. چرا که بسیاری از دوست نماها ، چهره ی واقعی و معاندت خود با نظام را نشان دادند و همچنین بصیرتی، متوجه کم بصیرتان شد که دشمنان قسم خورده نظام هیچگاه مدافع ملت و کشور نبوده، بلکه بیشتر مترصد ایجاد فرصت برای ایجاد ضربه به منافع ملی می باشند، با وجود تبیین گری این فتنه ، کماکان شاهد آن هستیم که مع الاسف اشخاصی گمان می کنند هنوز در آبان‌ماه 1401 به‌سر می‌برند و برای نیل به نیات خود ،بعضا" از اصول و بدیهیات اعتقادی هم عبور می نمایند. آنگونه ای که دوستان ناخشنود و دشمنان خوشنود می‌گردند، که مصداق آن برخی از مواضع غیراصولی مطرح شده در مسجد مکی زاهدان می باشد. مواضعی که بعضا نقض کننده مواضع پیشین ایشان است.

به طور مصداق می توانی به موارد ذیل اشاره کرد:                                                                              

·        به جریان های نامشروع ضد اسلامی پر و بال ندهیم

امام جماعت مسجد مکی زاهدان در خطبه‌های نماز جمعه‌ (9 دی‌ماه1401) اظهاراتی را بر زبان آورد که در جمعه‌های پیشین نیز تکرار کرده بود و آن هم مسئله بهائیان بود. وی گفت:"اگر نسل‌های گذشته مذاهبی مانند بهائیان هم مرتد شمرده می‌شدند، نباید این حکم را به نسل‌ جدید تسرّی داد و در حق آنان تبعیض قائل شد"، مدعی شده است که "بهائی‌ها حقوق انسانی و حقوق شهروندی دارند و اگر کسی خدا را هم قبول نداشته باشد، حقوق انسانی دارد. این‌که در گذشته یکی از اسلام برگشته و به راه دیگری رفته یا ختم نبوت را انکار کرده، آن گذشته است و نسل جدیدی آمده که نمی‌توان آن‌ها را مرتد دانست.                                                                                                                                           

خطیب مسجد مکی گویا به یاد ندارند که بهائیت از ابتدای تأسیس کاملاً در راستای ضدیت با منافع ایران و مسلمانان جهان کار کرده است، و واقع شدن قبر حسنعلی بهاء رهبر این فرقه در عکا در فلسطین اشغالی و ارتباط عمیق بهائیان با اسرائیل مسئله‌ای است که از دیرباز آشکار بود؛ حتی در زمان جنگ 6 روزه اعراب با اسرائیل در سال 1967، خیانت بهائیان به مسلمانان در حدی بود که جمال عبدالناصر رهبر فقید مصر  بهائیان را جاسوسان اسرائیل در جهان معرفی کرد            .

حال خطیب مسجد مکی باید بداند ،که براساس اصل سیزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیت‏های دینی شناخته می‏‌شوند؛ براساس اصل دوازدهم قانون اساسی نیز مذاهب اسلامی اعم از حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و زیدی دارای احترام کامل می‏‌باشند اما بهائیان در این چارچوب تعریف نمی‌شوند چراکه بهاییان  نه دین هستند و نه مذهب بلکه پیشینه تاریخی آنها ماهیت سیاسی و جاسوسیِ تشکیلاتی در راستای تضعیف اسلام ناب دارد                                           .

جدای از سابقه تاریخی بابیت و بهائیت در خیانت به ایران، این اظهارات خطیب مسجد مکی به‌ گونه ای است که گویا وی از فقه حنفی و فتوای اهل‌سنت درباره بهائیان عدول کرده است و بهائیت را دین جدیدی می‌داند                                               .

براساس فقه اهل‌سنت و فتاوای بزرگان این مذهب، بهائیت یک دین ساختگی است و پیروان آن مرتد و کافر هستند. براساس نظر دارالافتاء الازهر مصر به‌عنوان بزرگترین مرجع دینی اهل‌سنت در جهان، "بهائیت یک فرقه و گروه مرتد از اسلام است، درست نیست که به آن ایمان آورد و با آنها مشارکت نمود                                                                                               

لذا این عدول خطیب مسجد مکی از چهار چوب کلامی و فقهی اصول و بدیهات اسلام در موضوع بهاییت می باشد، که متاسفانه ایشان این اصول را فدای اغراض سیاسی نموده و علنا فرقه ای که نامشروع بودن آن مورد اجماع همه علمای اسلامی اعم از شیعه و سنی می باشد را به رسمیت شمرده است .             

  دوم:

این خطیب اعلام داشت((مردم ایران در فلسطین هم خواهان صلح اند ،معتقدند که حکومت اسرائیل و مردم فلسطین صلح کنند، و از فلسطینی ها یک حکومت مستقل برسند دو تا حکومت مستقل باشند هم فلسطین به هر حال حکومت مستقل داشته باشد و به سرزمینش حاکم باشد و اسرائیل جدا باشد و حکومت خودش را داشته باشد و با هم صلح داشته باشند ))                

و  پیشتر همین خطیب توانمند در مسجد مکی اعلام کرده بود که ((امروز هم بسیاری بر این اعتقادند که راه حل مسله فلسین گفتمان است و سیاسی ، کسیکه این گمان را دارد او بسیار در اشتباهه،سخت در اشتباهه،بلکه در گمراهی آشکاره برای اینکه طرف حساب که حکومت اسرائیل است صهیونیست ها هستند آنها نه اهل منطق اند و نه اهل گفتمان اند و اهل سیاست هم نیستند با قلدری اشغال کردند و با قلدری خانه های مسلمان فلسطین را ویران می کنند.....ولهذا این جهاد است که می تواند شر اسرائیل را کوتاه بکنه دیگه هیچ راهی وجود نداره،و تا حالا اگر راهی وجود داشته بود تا حالا این انجام می گرفت))                             

جا دارد مشاوران این خطیب ، مواضع قبلی ایشان را که در تاریخ ثبت و ضبط است را به سمع و نظر ایشان برسانند تا چرایی این پارادوکس در طول کمتر از یک دهه در ارتباط با بزرگترین مسئله جهان اسلام برای لاقل دوستان نزدیکشان مکشوف گردد،      

جناب خطیب امام راحل در پیام سال  خود می فرمایند:

((به یاری خداوند تعالی از قطرات پراکنده پیروان اسلام و توان معنوی امت محمد-صلی الله علیه و آله و سلم - و امکانات کشورهای اسلامی باید استفاده کرد و با تشکیل هسته‌های مقاومت حزب الله در سراسر جهان، فلسطین را از چنگال [صهیونیستها] خارج کرد.... به خدای تعالی توکل کنید و از قدرت معنوی مسلمانان بهره بجویید و با سلاح تقوا و جهاد و صبر و مقاومت بر دشمنان حمله ببرید که «ان تنصر والله ینصر کم و یثبت اقدامکم  و یا در جایی دیگر که می فرمایند((اکنون نیز تکرار می کنیم که تا ملت های اسلام و مستضعفان جهان بر ضد مستکبران جهانی و بچه های آنان خصوصا اسرائیل غاصب قیام نکنند؛دست جنایتکار آنان از کشورهای اسلامی کوتاه نخواهد شد و این غده سرطانی از بیت المقدس و لبنان اخراج نخواهد گردید)) (صحیفه امام خمینی ج15/239) همواره مسئله اول جهان اسلام بوده و می باشد بنابراین این سیاست ج ا ا از بدو انقلاب بوده و خواهد بود و تا رفع شر کامل این جرثومه فساد از بلاد اسلامی ادامه خواهد داشت، پس جا دارد جنابعالی که مسلمان و داعیه اسلام را دارید، از طرح صلح با رژیم جعلی و دشمن بشریت منهای یهود در کنار تشکیل حکومت احتراز نموده، و بیش از این منافع مسلمین بالاخص برادران فلسطینی عزیز را با این مواضع به خطر ننداخته و به همان اصول صحیح  پیشتر خود فی الباب جهاد فلسطینیان رجوع نموده و ثابت موضع بمانید.    

·        درک قانونی، بهترین را برای اصلاح موضع گیری‌ها                                                         

سخنرانان در هر جایگاهی هستند؛ باید بدانند نشر مواضع و سخنانی که زمینه ساز آشوب و تحریک علیه نظام و امنیت ملی باشد طبق ماده 500قانون مجازات اسلامی جرم تعریف شده، لیکن اینکه نظام در ارتباط با این مواضع که از مصادیق تحریک وتبلیغ علیه نظام می باشد ، تا کنون اقدامی در راستای حفظ امنیت ملی نکرده را نباید پای ضعف نظام و یا ترس گذاشت چرا که ، قطعا جایگاه، بخشی، ایشان نسبت به جایگاه ملی قائم مقام وقت رهبری بلاتردید نازل تر بوده، قائم مقامی که امام راحل در توصیف شخصیت ایشان فرمودند : من در وی(منتظری)خلاصه شدم و یا آنکه جایگاه ایشان حتی نمی تواند با جایگاه نخست وزیر وقت کشور و یا ریس قوه مقننه قابل قیاس باشد، که این افراد آن هنگامی که امنیت ملی و منافع کشور را به خطر انداختند، از جانب نظام محدود و...شدند، چرا که سیاست اصلی این نظام حفظ آن بر مبنای قانون اساسی کشور است، حال هر شخصی در هر جایگاهی ولو آنکه در عالیترین مقام کشور باشد، اگر آگاهانه یا نا آگاهانه بنای معارضت و معاندت جمعی با هدف تغییر و براندازی نظام را داشته باشد، قطعا همان قانونی که وی را مطرح کرده باشد ، جلب خواهد نمود.

·         لزوم درک جایگاه زن و توجه به نحوه موضع گیری

در 16/4/1402 مطرح گردید: (وقتی مردم اعتراض مسالمت آمیز بکنند و حرف بزنند و شعار بدهند نباید با گلوله جنگی زده شوند)  در پاسخ باید گفت طبق اذعان همه مسئولین انتظامی در آشوب پاییز از گلوله جنگی استفاده نشد و گلوله های استفاده شده ، گلوله ها غیر سازمانی و متعلق به جریانات ضد انقلاب و گروه های تروریستی بودند ، که این گروهک ها نیز در غائله های اخیر زاهدان ، بااستفاده از سلاح گرم موجبات شهادت تعدادی از مدافعان امنیت را ایجاد نمودند،

در همان تاریخ مطرح گردید: که اکثر زندان ها خلاف شریعت اسلام هم هستند.  باید از مطرح کنندگان این سخن پرسید که آیا زندان های عربستان مطابق شرع مطهر اداره می گردد؟ قطعا احکام اسلامی مطابق شرع مطهر صادر و اجرا می گردد و قطعا قصورات سلیقه ای نیز مورد پیگرد قرار می گیرد.

خطیب این مسجد در 26/3/1402: تا زمانی که زنان به جایگاه خودشان نرسند نمی توانید فریادشان را خاموش کنید) :این سخن نیز یکی از مصادیق تحریک افکار عمومی به اعتراض قلمداد می گردد، چرا که ایشان نه فقط جایگاه زنان کشور را زیر سوال بردند بلکه انگیزه اعتراض را بی دلیل مضاعف کرده اند، امروز بیش از نیمی از دانشجویان کشور را بانوان محترم به خود اختصاص دادند و حضور سیاسی و اجتماعی بانوان در مناسبت های گوناگون جامعه همچون انتخابات ها ،مشاغل اجتماعی، علمی،ورزشی و....بر هیچ انسان صادقی پوشیده نیست.

در همان تاریخ مطرح گردیده است که : حاکمی که سعه صدر نداشته باشد نمی تواند حکومت کند) که ایشان را ارجاع می دهیم به موقعیت و جایگاه فعلی خود در آن شهر، و نیز آمار معافیت های حاکم نسبت به خطاکاران و....در کشور

 در 12/3/1402 از جانب خطیب مسجد مکی گفته شده است که (مردم ناراضی هستند نمی شود به زور آنان را پذیرش یک چیز خاصی که عرضه می شود مجبور کرد.)

12/3/1402 همچنین از جانب این خطیب مطرح گردید که( کشوری با این همه سرمایه و دارایی و استعدادها و پتانسیل ها به شدیدترین فقر در دنیا گرفتار است...الان کشور با مشکلات و بن بست مواجه است از دست مسئولان و مدیران کشور کاری ساخته نیست و امیدی هم نیست که در آینده مدیران بتوانند کاری بکنند و تحولی بیاورند.)

گویا جناب خطیب مسجد مکی چشم خود را بر تمامی پیشرفت ها من جمله امنیتی که مرهون تلاش های متخصصان و جانفشانی فرزندان ملت است و به راحتی از آن استفاده می کنند بسته اند و اذعان بیگانگان به پیشرفت ها متنوع کشور ایشان را متقاعد نمی سازد. باید بدانیم خاصیت نظام اسلامی بن بست شکنی است و نه بن بست زایی، بن بست ها را  اشخاصی ایجاد می نمایند که موضع غیر اصولی می گیرند، و از آن جاییکه این نظام برآمده از اراده الهی بوده، هیچ گاه قدرت غیر الهی ،یارای برابری با نظام اسلامی را که برد آن در شرق و غرب هویداست، نخواهد داشت. پس باید دست از القای ناامیدی در جامعه اطراف برداریم.   

·         ضرورت آگاهی یابی اثر بخش نسبت به دستاوردهای انقلاب اسلامی

در 29/2/1402 از جانب جناب اسماعیل زهی مطرح گردید که (این تبعیض ها سبب ناامیدی ملت ازانتخابات شده است .....مردم ایران نیز انتاباتی را می خواهند که تفکرات مختلف بیایند اسلام گرا و کسی که اسلام گرا نیست.....شما بین مذاهب مساوات قایل نشدید یک مذهب را رسمی قرار دادید و بقیه مذاهب را از رسمیت خارج کردید.....متاسفانه کار از اساس و پایه خراب است)

متاسفانه ایشان علنا بر طبل ناامید نمودن مردم از نظام و انتخابات کوبیده و علنا از غیر اسلامگراها جهت ورود به میدان مدیریت کشور سخن می گویند. آیا مد یر غیر اسلام گرا می تواند مصادیق اصل چهارم قانون اساسی را محقق نماید؟

ودر پاسخ به اینکه گفته اید (که یک مذهب را رسمی کردید) باید بدانید که اکثریت جامعه ایران خبرگان ملت را جهت تدوین همان قانون اساسی که مذاهب اهل سنت را محترم شمرده برگزیده است. لذا شما که در مواضع خود همواره خواهان توجه به آرای اکثریت هستید؛ نباید انتخاب اکثریت جامعه را رد نمایید چرا که قبل از آن استدلال جنابتان نقض خواهد گردید، مضاف برآن باید گفت در حال حاضر شخصیت های سیاسی ،اجتماعی، علمی،نظامی و...زیادی از اهل سنت در حال حاضر ذیل همین اصل دوازدهم قانون اساسی در قوای ثلاثه کشور و در دیگر نهادها مشغول به خدمت به نظام می باشند، که قطعا مورد اطلاع همگان و منجمله خطیب مسجد مکی می باشد.

·         ضروت کسب اطلاع از سازو کارت انتخابات در کشور

و در تاریخ 22/2/1402 در موضوع انتخابات از جانب خطیب این مسجد اعلام شده است که(در کشور ما نحوه برگزاری انتخابات ،نحوه درستی نیست .....این انتخابات مورد خواسته ملت نیست ،ملت انتخابات آزاد می خواهند....مردم ایران احساس ناامیدی و حقارت می کنند.)

متاسفانه ایشان با اطلاع از سازوکار انتخابات، انتخابات های کشور را زیر سوال برده و مجددا بر القای روحیه یاس و ناامیدی در مردم اطراف خود پافشاری می نمایند،

در 15/2/1402 نیز از جانب خطیب این مسجد اعلام گردیدکه :(اگر به کسی اجازه ندهید از بنده که پیش نماز شما هستم انتقاد کند شما بزرگترین ظلم را در حق بنده کرده اید تازمانیکه از بنده انتقاد نکنید من نمی توانم سبب کارم را پیدا کنم و خود را اصلاح کنم.....ما در دین اسلام این چیز را نداریم که کسی خط قرمز باشد، لذا خط قرمز تعیین نکنید)                                                                                                        لذا مطابق عرایضتان در 15/2/1402 که اجازه انتقاد را به جنابتان دادید، بار دیگر به ،خیرخواهانه توصیه می شود، گول رسانه های معاند داخل و خارج را نخورده و به مواضع صحیح مطابق با نظام و واقعیت های ایران و جایگاه کشور در روابط بین الملل رجوع کرده و نگذارند ، عده ای مغرض نا آگاه با سوء استفاده از ایشان و ایجاد ناامنی خون نظام را به جوش بیاورند، وزمینه ساز خونریزی بیشتر در آن شهرستان شوند، چرا که باید بدانید که این نظام، خط قرمز دارد و البته خط قرمز آن، حفظ نظام از مسیر صیانت از رکن رکین آن و روح اصل دوازدهم قانون اساسی ،یعنی ولایت مطلقه فقیه می باشد، و این صیانت تا انقلاب مهدی ارواحناه فداه ادامه خواهد داشت،  مخلص کلام آنکه نظام با برهم زنندگان امنیت داخلی و حتی خارجی خود هیچ تعارفی نخواهد داشت، همچنانکه ذکر مصادیق گذشته خود گواهی است بر این مدعا.

 

 

 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • mohamad ۲۳:۱۸ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۴
    0 0
    خوب بود، رزومه ایشان چیه