ناترازی برق این روزها گریبان کشور را در سطوح مختلف گرفته است. آمار مختلف و متنوعی برای این ناترازی عنوان میشود؛ اما اگر کمترین آن را لحاظ کنیم، بیش از ۱۰ هزار مگاوات کمبود برق داریم و این چیزی است که با فرهنگسازی و اصلاح رویه مصرف در کوتاهمدت قابل مدیریت است.
اما آنچه در این میان مطرح شده و باید به آن توجه شود این نکته است که برای فرهنگسازی در شرایط بحرانی به این سمت حرکت کنیم که سهمیهبندی برق در بخش صنعت در انتهای صف قرار بگیرد نه در ابتدای صف؛ چرا که با قطع برق صنعت، اشتغال و تولید به مخاطره میافتد.
چرخ صنعت باید به گونهای بچرخد که بهرهور و سودآور باشد. گاهی تعطیلیها در شرایط کنونی افزون بر سایر مشکلات، شرایط را به گونهای رقم میزند که تولید را به شدت از سودآوری خارج میکند. کارخانهای که در طول هفته دو روز سهمیه تعطیلی مشخص دارد، به بهانه گرما دو روز دیگر هم به تعطیلیاش اضافه میشود و واحدی که در هفته دو روز کار بکند، قیمت تمامشده محصولاتش بالا میرود و دیگر برایش نمیصرفد و معلوم نیست تا کی بتواند پای این نصرفیدن بماند.
این در حالی است که برق شهرک صنعتی توس که یکی از مهمترین شهرکهای ایران است، ۸۰ مگاوات و روشنایی معابر برخی از بولوارهای مشهد دو برابر این مقدار است. اینجاست که باید فرهنگ عمومی و اجتماعی از خودش بپرسد که بولوار روشن بماند یا چرخ صنعت و تولید بچرخد؟ این محاسبه و مطالبه باید مدنظر مدیران ارشد دولتی هم باشد و بدون ملاحظات محافظهکارانه برای انجام کار درست تصمیم بگیرد.
نکته حائز اهمیت دیگر این است که تجربه کرونا نشان داد با تعطیلی برخی دستگاههای دولتی و دورکار شدن آنها آب از آب تکان نمیخورد و کار مردم هم لنگ نمیماند. چرا در شرایط بحرانی، اشتغال و تولید را زمینگیر کنیم؟ دولت با برنامهریزی میتواند برخی ادارههای خود را دورکار و تعطیل کند. باید به این سمت حرکت کنیم و مسیر در این سالها همین بوده است.
پس آنچه متصور است و باید رخ بدهد این است که تعطیلیها باید کارشناسانهتر و حسابشدهتر باشد و همچنین قطعی برق باید به شکلی رقم بخورد که صنعت و تولید آخر صف قرار بگیرند. چیزی که برای اصحاب صنعت بسیار اهمیت دارد و گفتنش ضروری به نظر میرسد این است که آنچه گفته شد نباید تنها به عنوان مطالبه بخش صنعت قلمداد شود؛ بلکه این باید مطالبه دولت و جامعه باشد و برای اجرایی شدنش هیچگونه محافظکاری رخ ندهد.
نظر شما