«پیادهروی زیارتی اربعین» که به عنوان پدیده مناسکی دهه اخیر جوامع شیعی از آن نام برده شده است، از وجوه مختلف اجتماعی، فرهنگی، تاریخی، سیاسی و اقتصادی قابل بررسی میباشد و ضرورت دارد صاحبنظران، پژوهشگران و مراکز علمی و دانشگاهی با اتکاء به روشهای مناسب به مطالعه این وجوه مختلف پرداخته و ضمن تبیین کارکردهای مثبت و پتانسیلهای موجود آن، تلاش کنند نقاط خطر و آسیبزایی که متوجه این پدیده رو به گسترش قرن است شناسایی شود.
نگاهی اجمالی به فعالیتهای انجام شده در سالهای اخیر اما نشانگر نوعی سردرگمی، ناهماهنگی، تضاد و کشمکش در این حوزه مطالعاتی جدید است. در این میان طبق معمول، تقابل میان دوگفتمان سیاسی حاکم بر جامعهی ایران، بیش از سایر عوامل، چالش برانگیز و مانع تجمیع و همگرایی فعالیتهای علمی در فضاهای علمی-آکادمیک ما در حوزه اربعین بوده است. دوقطبی که به جرأت میتوان گفت بیشتر عرصههای اجتماعی را متأثر از خود ساخته است.
در این فضا طی سالهای اخیر ما از یک سو شاهد فعالیتهایی بودهایم که به جنبه ترویجی مطالعات اربعین توجه بیشتری داشته مثلاُ برگزاری برنامههایی مانند همایشهای علمی بینالمللی اربعین(سالهای ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۲) در دانشگاه علامه طباطبایی، سلسله برنامههای کمیته فرهنگی آموزشی ستاد اربعین در سال ۱۳۹۸( با همکاری دانشگاههای کربلا، مستنصریه، واسط، بغداد، کوفه، دانشگاه امام صادق(ع))، تأسیس انجمن علمی بینالمللی اربعین در سال ۱۳۹۸.
مرور کلی این برنامهها نشان میدهد که ادبیات و محتوای خروجی این دسته از فعالیتهای فکری و دانشگاهی جنبه ایجابی داشته و محورهای اصلی مقالات ارائه شده در دورههای مختلف همایش بینالمللی اربعین در دانشگاه علامه طباطبایی شامل این موارد بوده است:
ابعاد تمدنی عاشورا و اربعین، اربعین و قدس شریف، اربعین و تمدن نوین اسلامی، پیام جهانی اربعین، الگوی اربعین در تمدن جهان اسلام، ظرفیتهای بینالمللی اربعین، ظرفیتهای ارتباطاتی و رسانهای اربعین، اربعین یک نشانهشناسی نوین در شناخت خداوند و تجلی ولایت معصومان، نقش زنان در تمدنسازی اسلامی به تبعیت از الگوی زینب(س)، ناکارآمدی روابط معمول و حاکمیت دولت قلبها در اربعین، اربعین سنتزهایی به سوی تجربه و همبستگی معنوی، الگوی پیادهروی اربعین الگویی، مبتنی بر مشارکت و خدمت و اربعین، مقاومت، امنیت و همگرایی، اربعین، امنیت، مقاومت و نقش سردار شهید سلیمانی و ابومهدی المهندس، اربعین، انسجام و وحدت ملتها، اربعین و همگرایی جهان عدالتخواه در مقابله با استعمار جهانی، اربعین و تقویت همسایگی، اربعین به منزلۀ میراث مشترک بشریت، اربعین و حق بر همبستگی در نظم بینالمللی حقوق بشر، اربعین و فرهنگ ایثار و شهادت، اربعین؛ فراملی شدن و تحولات جهان اسلام، اربعین و سبک زندگی، اربعین و هویت، اربعین؛ فرهنگ، هنر و رسانه، اربعین؛ گروهها و سرمایه اجتماعی، اربعین و نیازهای معنوی، روانی و تربیتی و... اربعین؛ سیاست و روابط بینالملل، اربعین؛ مطالعات فرهنگی – اجتماعی، اربعین؛ مطالعات مدیریتی – اقتصادی، اربعین؛ الهیات و فلسفه، اربعین؛ هنر و ادبیات، اربعین؛ روانشناسی و سلامت، اربعین و علوم ارتباطات.
اربعین و تجربه زیسته
همان طور که مشاهده میشود محورهای ارائه شده نشاندهنده نوعی تکبعدینگری به پدیده اربعین؛ توجه صرف به وجه ایجابی موضوع و تلاش برای ترویج و تبلیغ آن است. اگر چه پیادهروی زیارتی اربعین در شکل تازه و نوظهورش و با گسترش روزافزون در میان کشورهای مختلف جهان، پدیدهای شگرف و فرصتی بینظیر برای شیعیان، مسلمانان و پیروان ادیان مختلف در جهت وحدت و حقطلبی است اما این واقعیت نباید باعث عدم توجه به آسیبشناسی این پدیدار و نگاه عمیق نسبت به پرسشهای پیرامونی آن باشد.
یکی از دلایل مهم مغفول ماندن آسیبشناسی موضوع پیاده روی اربعین در این مجموعهها، تعیین اهداف و برنامهریزیهای از پیش تعیین شده و بدون مطالعه است. اهداف، برنامهها و سیاستگذاریهایی که به طور مستقیم از سوی نهادهای رسمی بالادستی تعیین میشود. ضمن اینکه در مرحله عملیاتی نمودن طرحها، برنامهها و همایشها بر نوع و رویهی انتخاب افراد تصمیم گیرنده و گردانندگان این مجموعهها نیز اشکالاتی وارد است؛ چرا که معمولاً به اندازه انجمنهای علمی دانشگاهی، ضوابط سختگیرانه متکی به فعالیتها و رزومه علمی وجود ندارد -اگر چه سختگیریهای مذکور هم موجد انحصار برای اساتید خاص و با نفوذ دانشگاهها است- بنابراین معمولاً افراد به راحتی و بر اساس رابطه در این مجموعهها جذب میشوند.
از سوی دیگر ما با طیفی از پژوهشگران و صاحبنظران مستقل دانشگاهی نیز مواجهه هستیم که در نقطه مقابل دسته اول، بیشترین تأکید و دغدغه شان در بررسی انتقادی موضوع پیاده روی زیارتی اربعین و تعمق در لایههای پنهان این پدیده نوظهور است و بر خلاف دستهی نخست، آنقدر در آسیبشناسی و نقد پیرامون فضای مناسکی پیاده روی اربعین به عنوان یک ابژۀ مطالعاتی غرق شدهاند که نه تنها به تبیین کارکردهای انسجام بخش آن نمیپردازند؛ شبیه آنچه که امیل دورکیم جامعهشناس در تبیین اهمیت مناسک و کارکرد آن در تجمیع مؤمنان در سپهری مقدس و همبسته نمودن آنها مطرح کرده است؛ بلکه پرداختن به آن را کاری ویترینی و سفارشی قلمداد میکنند و پژوهشگران این حوزه را وابستگان به گفتمان سیاسی حاکمیت قلمداد میکنند و از اینرو خروجی تلاشهای مطالعاتی آنها را با سویافتگی سیاسی تفسیر مینمایند.
به نظر میرسد این دسته از فعالان و صاحبنظران دانشگاهی، از درک همدلانه سوژههای مورد مطالعهاشان ناتوان شدهاند؛ چرا که در رفت و برگشت میان نظریه و میدان، دچار «سویافتگی» شدهاند؛ سویافتگی که ناشی از تقابل دوگفتمان سیاسی حاکم بر جامعهی ایران و به تبع آن اپوزیسیون و روشنفکران و لایهای از قشر دانشگاهی است.
در گفتمان انتقادی این دسته از پژوهشگران حوزه مطالعاتی دین، دال محوری؛ نقد به دینداری عامیانه و استفاده ابزاری از دین است که با مضامینی مانند: ساختگی و ذوقی بودن مناسک عامه، فربه شدن مناسک، علاقهی عامه به ساختن عشق و اسطوره، بیتوجهی عامه به صحت و اعتبار روایات، علاقه عامه به باور گزارههای غالیانه در دین، بار نمودن مفاهیم سیاسی و ایدئولوژیک بر پدیده پیاده روی اربعین و... بیان میشود.
و اما در مجموع میتوان گفت: این دو دسته از فعالان در فضای دانشگاهی در هیچ نقطهای به مرحله گفتگو باهم نرسیدهاند؛ چه در مرحله شکل دهی به دیدگاه و انتخاب رویکرد و چه در مرحله بسط دیدگاههای خود و ارائه آن به افکار عمومی جامعه؛ چرا که مانند شهروندان عادی، در تله تخاصم دائمی دو گفتمان سیاسی رایج جامعه، محصور ماندهاند و از اینرو قادر به ارائه تحلیلهای بیطرفانه و علمی نیستند؛ حال آنکه از قشر تحصیلکرده و متخصص جامعه که تولیدکننده فکر و اندیشه است انتظار میرود که مسیرهای منتهی به فهم و درک متقابل افکار و اندیشهها را به روی اقشار مختلف جامعه بگشاید.
در پایان به عنوان نمونه به برخی از مقولات اجتماعی که در میدان اربعین وجهی پروبلماتیک یافته است اشاره میشود.
این موارد از آخرین مشاهدات نگارنده در میدان اربعین امسال استخراج شده است:
- آسیب کم رنگ شدن صبغه مردمی فضای اربعین و خطر رسمی و حاکمیتی شدن ساز و کارها و مناسبات
- احساس خطر عراقیها در مورد تولیت عتبات و مدیریت فضای اربعین بخاطر برخی از دخالتهای نابجا و مخرب
- هجمه به برخی از مراجع دینی عراق از سوی ایرانیها
- احساس خطر عراقیها از حضور روز افزون جمعیت ایرانی در اربعین
- محصور نمودن آیین اربعین به شیعیان و تقویت تعصبات شیعی
- تأثیر منفی کثرت جمعیت و ازدحام افراد در محدودههای حرمهای مقدس بر حال و هوای معنوی آنها
- تأثیر ازدحام و غیر متعادل شدن جمعیت در شهرهای مقدس عراق بر کم رنگ شدن اخلاقیات و ویژگیهای آرمانشهری پیادهروی اربعین نسبت به گذشته
-کم بودن امکانات رفاهی نسبت به انبوه جمعیت و در مضیغه قرار گرفتن زائران در شهرهای مقدس
- اطراق غیر متعارف ایرانیان در شهرهای مقدس و ایجاد مشکلات عدیده برای میزبان
- توهینآمیز بودن رفتار برخی از عراقیها نسبت به ایرانیها (به ویژه زنهای مسن و کم اطلاعتر) بخاطر توقف بیش از اندازه در شهرهای مقدس و ایجاد ازدحام و مشکلات برای ساکنان عراقی
- رفتار تلافی جویانه برخی از عراقیها نسبت به زائران اربعین در قبال بیاحترامی ایرانیها به عراقیها در هنگام سفر به قم و مشهد و...
- بینظمی و هول زدن برای گرفتن امکانات، اسراف، تبذیر و حیف و میل موادغذایی توسط برخی از افراد
- بیتوجهی نخبگان دانشگاهی به آسیبهای رویداد اربعین.
نظر شما