۱۰ مهر ۱۴۰۲ - ۰۷:۵۶
کد خبر: 920461

پایبندی به اخلاق، رمز رسیدن به وحدت اسلامی

دادخدا خدایار، عضو هیئت علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان

از آنجا که وحدت در همه عرصه‌های ملی، اسلامی، انسانی و جهانی به ‌منزله موضوع و زیرمجموعه جمیع آموزه‌های اسلامی هدفی مقدس و خدایی است و کاملاً با مسائل اعتقادی و باورهای ارزشی و دستورهای دینی ما مرتبط است پس تکلیفی شرعی و اعتقادی الهی است.

کلماتی مانند اتحاد، اتفاق، تفاهم، انسجام، هم‌گرایی، بسیج، هماهنگی، تعادل، همکاری، همدلی و... هر چند بار معنایی خاصی دارند اما هر کدام جلوه و مصداقی از «وحدت» هستند. منظور از اتحاد و انسجام در سطح اقوام و نژادهای یک کشور و نیز در سطح ملل و امت اسلامی و حتی جهانی، دست‌ شستن اقوام و فرق از هویت ملی، قومی و مذهبی و عقاید و باورهایشان نیست بلکه منظور ایجاد صف واحد، یکپارچه و پیوسته در برابر «دشمن مشترک» است. بدیهی است هر چه اتحاد و همبستگی میان مردم یک کشور و در سطح وسیع‌تر آن میان کشورهای مسلمان و انسان‌های آزادی‌خواه و عدالت‌خواه دنیا اعتقادی‌تر، عمیق‌تر، مبنایی‌تر و صادقانه‌تر باشد، آثار و برکات آن پایدارتر، محکم‌تر و ماندگارتر خواهد بود.بحث اتحاد اسلامی و انسانی بیش ‌از هر چیز موضوعی اخلاقی است زیرا هدف نهایی دین، کمال انسان یعنی تجلی‌ صفات الهی در او و تخلق به اخلاق الهی است. پیامبر(ص) نیز هدف رسالت خود را اتمام و اکمال اخلاق والا معرفی کرده و از سوی دیگر بیشتر اعتقادات و احکام نیز آثار، نتایج و ماهیت اخلاقی دارند. چون اسلام برای فریضه‌های تعبدی نیز هدف‌های اخلاقی در نظر گرفته و به دنبال تحقق آن‌ها در زندگی مردم است به ‌طوری ‌که در صورت عدم تحقق اهداف مزبور، مورد پذیرش خداوند قرار نخواهند گرفت.
درمان تفرقه و اختلاف به تعبیر بزرگان و اندیشمندان سیاستمدار، اخلاق اسلامی است. بنابراین چنین به نظر می‌رسد که خردمندانه‌ترین روش برای تقریب مذاهب بهره‌گیری از اخلاق مبتنی بر آموزه‌های دین مبین اسلام است که بیشترین انگیزه برای تقریب بین صاحبنظران مذاهب گوناگون را ایجاد می‌کند. اخلاق و فلسفه اخلاق از دو راه پشتیبان تقریب مذاهب هستند؛ این راه‌ها احیا و تحریک تقوا در اندیشه صاحبنظران و اندیشمندان برای داوری عادلانه و تأکید بر وجود مفاهیم مشترک در حوزه اخلاق و نیز تقریب مذاهب به خصوص نظریه‌های اخلاقی را شامل می‌شوند.
از آنجا که وحدت در همه عرصه‌های ملی، اسلامی، انسانی و جهانی به ‌منزله موضوع و زیرمجموعه جمیع آموزه‌های اسلامی هدفی مقدس و خدایی است و کاملاً با مسائل اعتقادی و باورهای ارزشی و دستورهای دینی ما مرتبط است پس تکلیفی شرعی و اعتقادی الهی است. علاوه بر آن چون با افکار و سرشت روحی و رفتارهای فردی و اجتماعی سر و کار دارد پس سیاستی انسانی و اخلاقی است.
مسائل و مفاهیم اخلاقی همچون سایر مسائل اعتقادی، سیاسی، اجتماعی و حتی بیش ‌از آن‌ها، در ایجاد وحدت و دفع عداوت نقشی جدی و عمیق دارند و هر یک از صفات ممدوح و مذموم به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم در فضای جامعه و زندگی اجتماعی تأثیرگذارند. صفاتی مانند تقوا، پرهیز از خودخواهی، تولی و تبری، پرهیز از جهل، تعصب و افراط، گفت‌وگوی مسالمت‌آمیز، ادب و احترام متقابل، وفای به عهد و پیمان، عدالت و... نمونه‌هایی از این صفات هستند.
این ادعا هم با ادله عقلی، تجربی و تاریخی اثبات‌شدنی است و هم قابل استناد به قرآن و سیره و سنت معصومین(ع) و عقلا و صلحاست. بنابراین تقریب و وحدت میان انسان‌ها نیازمند متخلق شدن به فضائل اخلاقی و دوری از رذایل اخلاقی و تعامل و ترابط اخلاقی است. به خصوص اخلاقیاتی همچون تقوا، پرهیز از خودخواهی و هواهای نفسانی، تولی و تبری، وفای به عهد، دوری از تعصب و افراط‌، عدالت، مدارا و ادب و احترام در گفتار و ارتباط و صفاتی دیگر که همه جنبه اجتماعی دارند.هر چه افکار و اعتقادات؛ حقانی‌تر، یقینی‌تر، حکیمانه‌تر و عمیق‌تر باشند و صفات و اخلاقیات نیکوتر و پسندیده‌تر و اعمال و رفتار صالح‌تر و اخلاقی‌تر شود و افراد و جوامع کوچک و بزرگ جهان، عالم‌تر، مؤمن‌تر، متقی‌تر و صالح‌تر باشند و در یک کلام هر چه اخلاق نظری و عملی تحقق بیشتری یابد، در سایه توسعه آدمیت و انسانیت خدایی اتحاد و انسجام جوامع بیشتر خواهد بود زیرا جاذبه اخوت و وحدت الهی حاصل اخلاق و دافعه، تفرقه و عداوت شیطانی حاصل رفتار غیراخلاقی است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.