به گزارش گروه فرهنگی قدس آنلاین، فیلم سینمایی «شماره ۱۰» به کارگردانی حمید زرگرنژاد و تهیهکنندگی ابراهیم اصغری که سال گذشته در جشنواره چهل و یکم فجر به نمایش درآمد این روزها در حال اکران در سینماهای کشور است. مجید صالحی، حسام منظور، سیامک صفری، بهرنگ علوی، مهدی زمینپرداز، صحرا اسداللهی و احمد کاوری بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
«شماره ۱۰» با ۱۱ نامزدی توانست در چهار رشته بهترین بازیگر مرد، بهترین موسیقی متن، بهترین چهرهپردازی و بهترین طراحی صحنه بیشترین جایزه سیمرغ بلورین را در بخش سودای سیمرغ از آن خود کند. در ادامه با ابراهیم اصغری درباره شرایط تولید فیلم، اتفاق ناخوشایندی همچون پخش تلویزیونی پیش از اکران و قهرمانمحوری به عنوان گمشده اصلی این روزهای سینما به گفتوگو پرداختیم که مشروح آن پیش روی شماست.
«شماره ۱۰» نخستین نمایش خود را در تلویزیون تجربه کرد و فارابی امتیاز پخش آن را که نزدیک به ۸میلیارد تومان بود، به تلویزیون واگذار کرد. به نظرتان پخش تلویزیونی چقدر میتواند به اکران فیلم ضربه بزند؟
«شماره ۱۰» نخستین نمایش خود را در تلویزیون تجربه کرد و فارابی امتیاز پخش آن را که نزدیک به ۸میلیارد تومان بود، به تلویزیون واگذار کرد. به نظرتان پخش تلویزیونی چقدر میتواند به اکران فیلم ضربه بزند؟
قطعاً اولویت هر فیلم سینمایی که با توجه به شرایط تکنیکی و فنیاش برای پرده ساخته میشود، این است که ابتدا در سینما اکران شود، سپس به پلتفرم و تلویزیون برود اما در چند سال اخیر تلویزیون شیوهای را در پیش گرفته که یک فیلم ویژه (از نگاه خودش) را پخش کند و در این دو سال اخیر نیز «تکتیرانداز» و «شماره ۱۰» پیش از اکران روی آنتن رفته است، اما همان طور که گفتم تمایل سازندگان، به اکران اول فیلم در سینماست و به نظرم سازمان صدا و سیما باید این شیوه را اصلاح کند.
و البته نهادها و ارگانهایی مانند بنیاد سینمایی فارابی هم نباید زیر بار چنین پیشنهادی بروند!
و البته نهادها و ارگانهایی مانند بنیاد سینمایی فارابی هم نباید زیر بار چنین پیشنهادی بروند!
گاهی اوقات فشارهای تلویزیون و مدیریت کلان فرهنگی کشور، من و همکارانمان و حتی مجموعههایی مانند فارابی را تحت فشار قرار میدهد و این اتفاق میافتد. به هر حال مدیران کلان فرهنگی هم توجیهات خودشان را دارند اما این روند قطعاً به نفع سینما به خصوص سینمای دفاع مقدس نیست.
پس به عبارتی فیلم قربانی این فشارها میشود؟
پس به عبارتی فیلم قربانی این فشارها میشود؟
بله البته جدا از اینکه پخش تلویزیونی به آن ضربه میزند، با معضل قاچاق هم روبهروییم که مهار آن در کشور ما سخت است. طبیعتاً مخاطبان بسیار زیادی «شماره ۱۰» را از تلویزیون ندیدهاند اما این مسئله که این فیلم از تلویزیون پخش شده و یا در شبکههای غیرمجاز و کانالهای مجازی قابل تماشاست تأثیر منفی روی فیلم میگذارد و اکران در سینما را با مشکلاتی مواجه میکند.
در حال حاضر از وضعیت اکران راضی هستید؟
در حال حاضر از وضعیت اکران راضی هستید؟
به هر حال با توجه به شرایطی که این فیلم داشته، اکنون در وضعیت خوبی است. ضمن اینکه یک بخش سینما جریانسازی فرهنگی است که در سینما محقق می شود اما بخش دیگر آن مقوله اقتصادی و بازگشت مالی از طریق اکران سینمایی است. در مقوله دوم با توجه به قراردادی که این فیلم با تلویزیون داشته، میتوان گفت پرفروشترین فیلم دفاع مقدسی امسال است. «شماره ۱۰» نسبت به فیلمهای مشابه دفاع مقدسی که سال گذشته ساخته شده، بودجه تقریباً نصف داشته و پیشتولید آن زمانبندی کوتاهتری داشت و ساخته شد و نخستین شب جشنواره هم اکران شد که به نظرم رکورد بسیار خوبی است.
«شماره ۱۰» یک فیلم قهرمانمحور است که در ساختار روایت، ریتم و التهابش اتفاق خوبی در سینمای دفاع مقدس است. چطور به چنین فضایی رسیدید؟
«شماره ۱۰» یک فیلم قهرمانمحور است که در ساختار روایت، ریتم و التهابش اتفاق خوبی در سینمای دفاع مقدس است. چطور به چنین فضایی رسیدید؟
به نظرم کلیت سینما و به ویژه سینمای دفاع مقدس به قهرمان نیاز دارد و قهرمان میتواند مخاطب را جذب کند. ما این مسئله را در «تکتیرانداز» تجربه کردیم که موفق هم بود.
در فیلم «شماره ۱۰» هم همین طور است و مخاطب ایرانی از آن خوشش میآید و نوع روایتش سبب میشود مخاطب و به ویژه نسل جوان به خودش ببالد که ایرانی است و این قهرمان از جنس آنهاست و در عین حال قصهای هم از تاریخ معاصر طرح میشود.
در فیلم «شماره ۱۰» هم همین طور است و مخاطب ایرانی از آن خوشش میآید و نوع روایتش سبب میشود مخاطب و به ویژه نسل جوان به خودش ببالد که ایرانی است و این قهرمان از جنس آنهاست و در عین حال قصهای هم از تاریخ معاصر طرح میشود.
قهرمانپردازی در سینما همیشه مسئله مهمی بوده و در سینمای جهان هم در محوریت فیلمهاست، اما چرا در سینمای ایران فیلمسازان این قدر کم سراغ قهرمان میروند؟
به نظرم سینمای اجتماعی این اتفاق را دامن زد یعنی رفتیم به سمت سینمای اجتماعی تلخی که مشکلات را نشان میداد و حتی به سمت ترسیم ضدقهرمان و قهرمان مفلوک رفت و این رویه در سینما جاری و ساری شد. یک بخش دیگر هم فیلمهای کمدی بودند که با این نگاه اساساً قهرمانمحور نیستند. این نوع فیلمهای اجتماعی و کمدی آمدند و بخش زیادی از اکران و حتی جشنوارهها را گرفتند و کمکم قهرمان را از پرده سینما حذف کردند. در حالی که سینمای جهان و حتی در سینمای ایران در ۶۰-۵۰ سال گذشته فیلمهای قهرمانمحور در حوزههای اجتماعی، حادثهای و دفاع مقدس داشتیم که تماشاچی را با خود همراه میکرد.
با این اوصاف چرا در سینمای اجتماعی این قدر میل به ترویج اندوه و ناامیدی وجود دارد؟ اتفاقی که به زعم شما قهرمان را زیر سایه این ناامیدی از بین برده است.
با این اوصاف چرا در سینمای اجتماعی این قدر میل به ترویج اندوه و ناامیدی وجود دارد؟ اتفاقی که به زعم شما قهرمان را زیر سایه این ناامیدی از بین برده است.
به نظرم یک بخشی از فیلمسازان تحت تأثیر سینمای روشنفکری قرار گرفتند. در سالهای اخیر اغلب فیلمها و سریالها، قصههایی را روایت میکنند که مربوط به ۱۰ درصد از قشر آسیبپذیر جامعه یا طبقه بالانشین است در حالی که بدنه اصلی جامعه زندگی عادی دارند، اما چون سینمای ما اختصاص داده شده به آن ۱۰درصد مفلوک جامعه و یا قشر مرفه، طبیعتاً به بدنه اصلی جامعه در سینما کمتر پرداخته شده است. حتی در تلویزیون هم قتل محور عمده سریالها شده، در صورتی که چند درصد از جامعه ما موضوع اصلیشان قتل است؟ متأسفانه مجموع این عوامل شرایط عادی سینما را تغییر داده است. البته بخشی هم نگاه منتقدانه و روشنفکرانهای است که به برخی فیلمسازان حاکم شده و احساس میکنند موظفاند فقط مشکلات کشور را به رخ مردم خودمان، مدیران و از همه بدتر مردم جهان بکشند و خب جشنوارهها هم خیلی اوقات مشوق این موضوعات بودهاند.
برگردیم به فیلم؛ ساختار فیلمنامه چقدر مبتنی بر واقعیت بوده و در واقع از چه طرحی به چنین شاکلهای رسیدید؟
برگردیم به فیلم؛ ساختار فیلمنامه چقدر مبتنی بر واقعیت بوده و در واقع از چه طرحی به چنین شاکلهای رسیدید؟
داستان اصلی قصه فرار موفق دو اسیر ایرانی است. براساس شرایط قصه دخل و تصرفهای دراماتیکی در آن شد، همچنین خاطرات چند اسیر تجمیع شده و در نهایت اینکه تجربهای که دنبالش بودیم در این فیلم به خوبی جواب داده است اما در ادامه پرسش قبلی شما درباره نیاز مخاطب به قهرمان باید بگویم به نظرم ما تلاش کردیم این قهرمان را یک پله بالاتر ببریم و طبق فرهنگ خودمان این قهرمان تبدیل شود به پهلوان. چنانکه در فرهنگ اساطیری ما پهلوان جایگاه بالاتری دارد و به همین دلیل قصه تغییراتی کرد و در پایان قهرمان را به پهلوان تبدیل میکند؛ قهرمانی که به دشمن ثابت کرد میتواند فرار کند اما برای نجات جان همرزمانش حاضر است از خودش هم بگذرد.
با توجه به کارنامه مجید صالحی که عموماً در آثار طنز بیشتر دیده شده، آیا او از ابتدا هم گزینه شما برای این نقش بود؟
ما میخواستیم فیلم متفاوتی بسازیم و در طراحی و اجرای لوکیشنها، ساختار فیلم و انتخاب بازیگران به سمتی رفتیم که این تفاوت برای مخاطب مشهود باشد و به همین دلیل سراغ مجید صالحی و سایر دوستان رفتیم. اتفاقاً یکی از نقاط فیلم کستینگ آن به خصوص آقای صالحی است که توانسته به جذاب بودن فیلم کمک کند.
حال و هوای فیلم و اینکه قهرمان «شماره ۱۰» جوان است، فیلم را چقدر در ارتباط با نسل جوانتر موفق میدانید؟
حال و هوای فیلم و اینکه قهرمان «شماره ۱۰» جوان است، فیلم را چقدر در ارتباط با نسل جوانتر موفق میدانید؟
این فیلم با نسلی که دفاع مقدس را درک کرده به خوبی ارتباط برقرار میکند و خوشبختانه با نسل جوان هم توانسته ارتباط بگیرد. سعی کردیم فارغ از شعارزدگی، یک قهرمان جوان ایرانی را به نمایش بگذاریم و با توجه به واکنش و بازخوردهای متفاوتی که از مردم دیدیم جوانان هم به شدت با این شخصیت و فیلم ارتباط برقرار کردند.
نظر شما