لیلا شرفی-خبرنگار تحریریه جوان قدس: معمولا هر زمان که به آموزش فکر می کنیم اولین چیزهایی که به ذهن ما خطور می کند امتحانات، جدول ضرب و کتاب کار های قطور است.
ولی آیا این روش ها بهترین راه برای تقویت ذهن کودک است؟
ژاکلین هاردینگ در کتاب "مغزی که عاشق بازی است" با استفاده از آخرین تحقیقات عصب شناسی مغز، دیدگاه سنتی به آموزش را زیر سوال برده و اهمیت "بازی" در رشد کودک را خاطرنشان میشود.
برای خیلی ها تعهد به روش های سنتی در آموزش کودک برای دستیابی بیشتر او به موفقیت در دوران بعدی، وسوسه کننده بنظر می آید اما این حس لزوما درست نیست. ژاکلین می گوید با هر فکر یا فعالیت جدید یک اتصال جدید در مغز ایجاد میشود و فعالیت های جدید و متنوع در قالب بازی های جدید و متنوع میتواند قسمت های مختلف مغز را هدف قرار دهد، برای مثال بازی لِگو( آجر بازی) به تقویت استدلال های چند بعدی کودک کمک میکند و بازی های فکری و تخیلی میتواند هوش اجتماعی و جریانات احساسی کودک را ارتقا بدهد و سالهای ابتدایی زندگی مغز کودک بیشترین پذیرش را برای اتصالات جدید مغزی دارد و کودک از طریق همین بازی ها وتعامل با جهان پیرامون خود را یاد می گیرد.
این حقیقت که بازی های فکری و تخیل های هدف دار میتواند فایده های عصبی و بیولوژیکی مهمی برای مغز داشته باشد به درستی اثبات شده است چرا که تخیل های مغزی میتواند به فعال یا غیر فعال شدن ژن هایی در مغز کمک کند که در نهایت مسئول تولید پروتئین هایی هستند که معماری مغز را تشکیل میدهند، تخیل در حقیقت صحبت کردن با مغز با زبان خودش است.
برای مثال اگر یک قرار ملاقات در پیش دارید، این قرار را در ذهن خود تجسم و تخیل کنید تا مغز بهترین مسیر تعامل اجتماعی را برای شما آشکار کند چرا که مدارهای درگیر در تخیل و ادراک تا حد زیادی همپوشانی دارند و درصورت تکرار منظم ،این جریان به یک روتین مغزی تبدیل میشود و نورون هایی که با هم روشن میشوند در نهایت بهم گره میخورند.
بازی کردن در تقویت قشر خاکستری مغز کودک نیز بسیار نقش مهمی ایفا میکند، و قشر خاکستری مغز در واقع نقطه مرکزی در کنترل فعالیت های اجرایی مغز است و در تنظیم احساسات ، برنامه ریزی و حل مساله در زندگی شخصی و شرایط آکادمیک به انسان کمک میکند.
واضح است که مغز و بدن کودک برای بازی کردن طراحی شده است و اگر غریزه بازی طلب کودک به هر دلیلی سرکوب شود آثار زیان باری به او وارد میشود و نه تنها شانس دستیابی به مزایایی که گفته شد را از دست میدهد بلکه در وادی تردید همیشگی بین اهمیت کار یا تفریح سرگردان می ماند.
منبع : نیوزویک
نظر شما