به کنار، اما برپایی مراسم عزاداری به صورت سازمانیافته و با قواعد مخصوص به خودش و همچنین برپایی نخستین حسینیهها و تکیهها در ایران هم تاریخچه جالبی دارد. در این مطلب ضمن پرداختن به نحوه شکلگیری نخستین مراسم رسمی و سازمانیافته عزای حسینی، قرار است درباره نخستین تکیهها و حسینیهها در ایران صحبت کنیم.
عزاداری شیعه و سنی کنار هم
تاریخنویسان میگویند از قرن چهارم هجری قمری و در زمان حکومت آلبویه برپایی عزاداریها به صورت سازمانیافته مرسوم شد. گویا اغلب سلاطین آلبویه به معارف اهل بیت(ع) علاقهمند بودند و مردم را به عزاداری سیدالشهدا(ع) تشویق و ترغیب میکردند. اما در دورههایی از این سلسله هم مواردی داشتهایم که با دستور سلطان وقت، برگزاری مراسم ممنوع اعلام شده و مدتی بعد با روی کار آمدن سلطانی دیگر همزمان با ماه محرم عزای عمومی اعلام و به مردم گفته میشد لباس مشکی بپوشند و بازارها تعطیل شود. به هر حال در این دوره نخستین آیینهای عزاداری عمومی شکل میگیرد. نکته جالب اینکه در عزاداری آلبویه و در مراسمی به نام «النیاحه» اهل سنت هم همراه با شیعیان عزاداری کرده، خاک بر سر ریخته و بر قاتلان آن حضرت لعنت میفرستادند.
برپایی مراسم عمومی عزاداری محرم در دوره سلجوقیان و همچنین تیموریان نیز کمابیش ادامه داشته است. در واقع دوره تیموریان دوره رواج و رونق آیینهای مذهبی بهویژه مراسم عزاداری برای امام حسین(ع) است و خیلیها معتقدند عزاداریهای این دوره است که زمینه مساعد برای رونق بیشتر و همچنین ابداع سبک و سیاقهای مختلف عزاداری ازجمله شعرخوانی، برگزاری مجالس روضهخوانی و... در دوره صفوی را فراهم میکند.
تکیههای عزا
تا رسیدن به زمان قاجار و عوض شدن رنگ و بوی مراسم عزاداری و شکل گرفتن تعزیهخوانیهای بزرگ، سلسلههای افشاریه و زندیه قرار دارد. نادرشاه اصولاً روی خوشی به مذهب و مسائل مذهبی نشان نمیدهد و بیشتر درگیر مسائل سیاسی و کشورگشایی است، اما از دوره زندیه به بعد دوباره شرایط عادی میشود. مورخان این را هم گفتهاند که شروع تعزیهخوانی از زمان کریمخانزند بوده است. معروف است که شخصی در مورد واقعه کربلا و مصیبت اهل بیت(ع) مطالبی را برای کریمخانزند بیان میکند و سلطان زندیه آنچنان تحت تأثیر قرار میگیرد که دستور میدهد نمایشنامههایی برای بیان واقعه عاشورا نوشته و اجرا شود. نقطه شروع هنر آیینی تعزیهخوانی، شبیهخوانی و پردهخوانی گویا همین ماجرا بوده است.
شاهان دوران قاجار با همه سستی و کاستیهایی که در کشورداری داشتهاند، ایام عزاداری برای اهل بیت(ع) را فرصت ابراز ارادت به خاندان رسول خدا(ص) میدانستند. در این دوران با آغاز محرم به جز سیاهپوشی دربار، خیابانها و کوچههای شهر هم به نشانه عزا با پرچمهای مشکی پوشانده میشد. برگزاری تعزیهخوانیهای بزرگ، سخنرانی درباره ابعاد واقعه عاشورا، مراسم تشتگذاری و... هم از دوران قاجاریه آغاز شد. تکیهها و مراسم از این دوره به بعد توسعه و پیشرفت پیدا کردند و در بیشتر شهرها گسترده شدند. همین جا بگوییم که پیشینه تکیهها در ایران به خیلی پیشتر برمیگردد و کاربردهایی به جز عزاداری ازجمله اسکان و پذیرایی از فقرا، صوفیان و... داشته است. بعدها که «آیین فتوت» در میان صوفیان شکل میگیرد، تکیهها به مکانهایی برای تجمع اهل فتوت و همچنین ورزشهای باستانی و کمی بعدتر به محل دفن نامآوران هر شهر نیز تبدیل میشود.
حسینیه ۲۰۰ساله
زمانی که ناصرالدینشاه برای نخستینبار «تکیه دولت» را با ظرفیت هزار نفر تماشاگر ساخت تا عزاداری حسینی با آیینهای مختلف در این تکیه برگزار و نمایش داده شود، مدتی بود که تکیهها تقریباً تغییر کاربری داده و بیشتر به مراسم عزاداری سیدالشهدا(ع) اختصاص یافته بودند و گویا همین ماجرا کمکم زمینه را برای شکلگیری مکانهایی به نام حسینیه در سالهای بعد فراهم کرده است.
این را هم بدانید که نخستین مراسم شامغریبان به صورت رسمی در زمان مظفرالدینشاه برگزار شده است. اصولاً تا پیش از دوره قاجار، عزاداری برای شهیدان کربلا فقط به دهه اول محرم اختصاص داشت، اما از دوره قاجار به بعد بیشتر روزهای محرم و صفر به روزهای عزاداری اختصاص یافت.
اما در منابع تاریخی نام و نشانی از حسینیه پیدا نمیکنید و مراسم عزاداری هم همیشه در تکیهها، امامزادهها و مساجد برگزار میشده است. در واقع اگر دوره قاجار را هم معاصر حساب کنید، ریشه پیدایش حسینیهها به ایران معاصر بر میگردد. یعنی با افزایش جمعیت، استقبال مردم شهرهای مختلف از مراسم عزاداری محرم و نیاز به مکانهایی با کاربری اختصاصی برای عزاداری و دیگر مراسم مذهبی، حسینیهها شکل میگیرند و بهسرعت گسترش پیدا کرده، حتی برخی تکیهها هم به حسینیه تغییر نام میدهند و در کنار برگزاری مراسم عزاداری، کارکردهای فرهنگی و اجتماعی بیشتری هم پیدا میکنند. یک نمونهاش «حسینیه سادات اخوی» در تهران که قدمتی بیش از ۲۰۰ سال دارد. میگویند این حسینیه را «سیدابراهیم تقوی» در محله عودلاجان و در زمان فتحعلیشاه قاجار بنا کرده است. گویا شاه قاجار به سیدابراهیم خیلی ارادت داشته و او را «اخوی» خطاب میکرده و برای همین بنای ساخته شده از همان زمان به تکیه و بعد هم حسینیه «سادات اخوی» معروف میشود.
خبرنگار: مجید تربت زاده
نظر شما