تحولات لبنان و فلسطین

مسئولان، سیاستمداران و نظامی‌های آن روزگار را نمی‌دانم، اما ما مردمی که هنوز دو سال کامل از انقلابمان نمی‌گذشت، با همه خطرات و ماجراهای جلو و پشت پرده‌ای که پشت سر گذاشته بودیم، باور نمی‌کردیم جنگی دربگیرد.

روزی که جنگ را باور کردیم

فکر می‌کردیم یکی دیگر از همان شرارت‌ها و سنگ‌هایی است که ضدانقلاب و آمریکایی‌ها سر راه ملت انداخته‌اند. مثلاً کودتایی است که این بارهم نافرجام می‌ماند.

جنگ واقعی
حتی وقتی خبرهای جسته و گریخته از حمله‌های پنهان و آشکار عراقی‌ها به پاسگاه‌های مرزی ایران می‌رسید، وقتی هفته آخر حضور در نخستین دوره آموزشی بسیج سراسرکشور در باغرود نیشابور، رادیو خبر بمباران فرودگاه‌ها و برخی مراکز حساس کشور را خواند و همه بروبچه‌های بسیجی استان خوزستان، اردوی آموزشی را نیمه‌تمام گذاشته و با عجله به شهرهایشان برگشتند، وقتی خبر رسید نیروهای عراقی از برخی محورها وارد خاک ایران شده و پیش می‌آیند، هنوز فکر می‌کردیم همه ماجرا، کله‌شقی و ماجراجویی چند روزه یا یکی دوماهه صدام، بیشتر نخواهد بود. تا اینکه روز دوم جنگ، با اعلام وضعیت جنگی از سوی امام(ره)، فهمیدیم بمب‌ها، توپ و تانک‌ها و هواپیماهای جنگی نیامده‌اند فقط مهرماه و آرزوهای کودکانه و نوجوانانه ما را خراب کنند.
آن‌ها همه آمال و آرزوهای انقلاب مردم و سرزمینی را نشانه گرفته بودند که تازه داشتند آماده می‌شدند طعم شیرین انقلابشان را بچشند. روز دوم جنگ وقتی ۱۸ شهر دیگر هدف بمباران هوایی قرار گرفت، آتشباری دشمن روی شهرهای خرمشهر و آبادان شدت پیدا کرد، چند پاسگاه مرزی دیگر به اشغال عراقی‌ها درآمد، طبق گزارش لشکر۹۲ زرهی اهواز، حدود ۲۰۰ تانک عراقی از شلمچه عبور کرده، به ۶ کیلومتری خرمشهر رسیدند. رادیو بغداد، تهاجم نظامی عراق را «جنگ آزادی بخش علیه ایران» معرفی و اعلام کرد جنگ فقط با پذیرش شرایط بغداد در مورد محدوده مرز خاکی، حاکمیت بر شط‌ العرب و استرداد سه جزیره واقع در تنگه هرمز خاتمه خواهد یافت. سازمان ملل بدون اشاره به کشور آغازکننده جنگ، خواهان پایان درگیری‌ها توسط دو طرف شد. از سومار، عین خوش و ایلام هم خبرهای جنگی مخابره شد و... دیگر پیر و جوانمان باور کرده بودیم یک جنگ واقعی در راه است... که انقلاب، روز۲۲ بهمن سال ۵۷ به پایان نرسیده است... .

روز دوم
 روز دوم جنگ، البته فقط همین ماجراها و اخبار دلهره‌آور نبود که بیدارترمان کرد. مهم‌تر از همه این‌ها عملیات هوایی کمان ۹۹ بود که بعدها فهمیدیم چه دماری از روزگار بعثی‌ها درآورده است. ۱۴۰ هواپیمای ایرانی، همه آرزوهای صدام برای اشغال چند روزه ایران و سرنگونی جمهوری اسلامی را روی سرش ویران کردند. صدام با محاسبات نظامی و سیاسی چند ماهه و با کدها و سیگنال‌هایی که شاید از داخل ایران به گوش و چشم نیروهای اطلاعاتی، مشاوران و فرماندهانش رسیده بود، حساب کرده بود ارتش ایران حال و روز خوشی ندارد. تسویه برخی از فرماندهان ارشد و غیرارشدی که همپا و همراه انقلاب نبودند و تلاش برای سازماندهی جدید و دوباره ارتش، از نظر آن‌ها فرصت خوبی بود تا با هجوم سریع، طومار ایران و انقلاب اسلامی‌اش در هم پیچیده شود. با این محاسبات، سپاه هنوز توان نظامی، عملیاتی و اطلاعاتی چندانی نداشت و نمی‌توانست مانع و مدافع خوبی به حساب بیاید. می‌ماند توان نظامی و عملیاتی نیروی هوایی که آن هم لابد در همان حملات هوایی چند روز اول، بخش اعظمش از دست می‌رفت تا ارتش بعثی بکوبد و از خرمشهر خودش را حتی به مرکز ایران هم برساند.

عملیات ۹۹ صفحه‌ای
رمز موفقیت عملیات «کمان ۹۹» که با حضور بیش از ۲۰۰ هواپیمای جنگی و پشتیبانی و تدارکاتی، انجام شد، غافل‌گیری بود. جوری که صدام فکرش را نمی‌کرد ارتش ایران توان انجام عملیات قابل توجه هوایی را داشته باشد. دست بر قضا و یا شاید با حساب و کتاب، روز قبل و دو ساعت و اندی پس از حمله گسترده هوایی عراق به شهرهای ایران، چهار فروند اف-۴ ایرانی درعملیات انتقامی، پایگاه هوایی ناصریه و نیروگاه بصره را بمباران کرده بودند. یکی از آن‌ها هم هدف قرار گرفته بود. بنابراین شاید نیروهای عراقی فکر کردند ارتش ایران به این زودی‌ها حتی توان و آمادگی یا نقشه‌ای برای عملیات با بیشتر از چهار یا پنج هواپیما را ندارد.
در حالی که از نخستین ساعت‌های آغاز جنگ، نقشه، اسناد و برنامه‌های عملیات هوایی «سایه البرز» که حدوداً ۱۰ ماه پیش از آغاز جنگ، با اتکا به طرح‌های چند سال گذشته، در ستاد مشترک ارتش توسط معاون عملیاتی نیروی هوایی سرهنگ خلبان «محمود قیدیان» برای مقابله با حمله احتمالی عراق، آماده شده بود، روی میز فرماندهان جنگ پهن شده و در حال به‌روزرسانی بود. پیش از اینکه صبح روز بعد برسد، ۹۹صفحه طرح و نقشه عملیات آماده و به واحدها و پایگاه‌های مختلف ابلاغ شد. طرح بی‌سابقه و بلندپروازانه جنگی قرار بود مثل کمانی عمل کند که داخل ایران کشیده می‌شود و تیرهایش یکی پس از دیگری در عمق خاک دشمن فرود می‌آید.  ۴۸ فروند هواپیمای جنگنده بمب‌افکن تایگر اف۵ پایگاه دوم شکاری تبریز، ۱۶ اف‌۴ از پایگاه همدان، ۴۰ فروند تایگر اف۵ از پایگاه شکاری دزفول، ۱۲ اف۴ پایگاه بوشهر، ۱۲ هواپیما از پایگاه هوایی تهران و... پایگاه‌های هوایی در سراسر عراق را مورد حمله قرار دادند تا نزدیک به ۶۰درصد توان نیروی هوایی عراق برای مدت‌ها از کار بیفتد. صدام هم که با ادعای تصرف چند روزه اهدافش جنگ را آغاز کرده بود، پیشنهاد آتش‌بس و مذاکره را به‌صورت میانجی‌گری کشورها و سیاستمداران معتبر در قالب یک بیانیه دیپلماتیک مشروط مطرح کرد.

​​​​​​​خبرنگار: مجید تربت‌زاده
منبع: قدس آنلاین

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.