بنایمان بر این بود در ستون «شبستان نهاوندی» از تفسیر گرفته تا مواعظ و حکایت‌های مرحوم شیخ علی اکبر نهاوندی را که در منابرشان در حرم مطهر رضوی برای زائران و مجاوریان بیان کرده‌اند، بیاوریم.

اهمیت زیارت قبر پدر و مادر در شب و روز جمعه/ موعظه‌ای که عمل به آن ثواب حج مقبول دارد و عمل نکردن به آن عِقاب عاق والدین

از آنجایی که روایت این منابر در شماره پنجشنبه‌های رواق برقرار است، به نظرمان آمد به نقل موعظه‌ای از ایشان در خصوص زیارت اهل قبور بپردازیم. برای اینکه حظّ و بهره‌ای نیز از خامه و قلم خودِ مرحوم حاج شیخ داشته باشیم، این موعظه را عیناً از کتاب «خزینة الجواهر فی زینة المنابر» ایشان نقل می‌کنیم.

بدان‌ ای جان برادر که والدین تو را بر تو حقوق بسیاری است که اگر هر یک از آن‌ها را ترک نمایی، عاق آن‌ها خواهی شد و آن حقوق منحصر به حال حیات ایشان نیست، بلکه در حال ممات هم حقوقی از جهت آن‌ها ثابت است که ازجمله، زیارت قبر آن‌هاست که چقدر ثواب جزیل، باری تعالی برای آن مقرر فرموده. چنان‌که در حدیث است: «من زار قبر ابویه فی یوم الجمعه او لیلة او احدهما کتب له حجة مبروره» یعنی کسی که زیارت کند قبر پدر و مادر خود را در روز جمعه یا شب آن یا قبر یکی از پدر و مادر را چنان باشد که حج مبروری بجا آورده باشد؛ یعنی ثواب یک حج در نامه عمل او ثبت می‌شود. در کتاب مصابیح‌القلوب است که بزرگی عادت داشت هر وقت به قبرستان می‌گذشت، زیارت می‌نمود قبر والدین خود را. روزی از قبرستان به تعجیل گذشت و زیارت ننمود قبر پدر و مادر را. چون شب شد، پدر را در خواب دید، بر وی سلام کرد. پدر روی از او برگردانید. گفت: ‌ای پدر چه کرده‌ام که روی از من برمی‌گردانی؟ گفت: نمی‌دانی بر قبر پدر و مادر گذشتن و زیارت قبر آن‌ها ننمودن، باعث عقوق می‌شود؟ چون تو از خانه بیرون آیی به سوی قبرستان، ما خشنود می‌شویم که ما را یاد خواهی کرد، روا داری که ما را ناامید نمایی؟

و ازجمله احسان نمودن به ایشان است در حال حیات و ممات، به‌خصوص که در حال ممات ایشان که بیچاره شده‌اند و راه به جایی ندارند هر شب جمعه می‌آیند در خانه خود و طلب احسانی از بازماندگان خود می‌نمایند. چنان‌که در مصابیح‌القلوب از حضرت رسول(ص) روایت کرده است که آن حضرت فرمودند هر شب جمعه، ارواح مؤمنان پیش در سرای خود آیند و به هزار حسرت و اندوه، فرزندان و خویشان خود را بخوانند که ‌ای فرزندان و عزیزان و خویشان و دوستان ما، بر ما شفقت و رحمت کنید که ما در زندان محکم استواریم و در غم و محنت سخت گرفتاریم؛ اگر می‌توانید ما را هدیه بفرستید و از برای ما صدقه بدهید. آنچه اکنون در دست شماست در دست ما بود و ما بر تن خود رحم نکردیم و از برای درماندگی خود از پیش نفرستادیم. اکنون محتاج شما شده‌ایم. ما را ناامید نکنید تا حق تعالی شما را از رحمت خود ناامید نگرداند و چون کسی از برای ایشان خیراتی بنماید ناامید بازنگردند. پس‌ ای جان برادر، از برای پدر و مادر و برادر و خویشان و دوستان خود خیراتی به‌عمل آور و صدقه به یاد ایشان بده و به دعای خیری مددشان فرما که آن‌ها از عمل بازمانده‌اند و عاجز و درمانده شده‌اند و محتاج به صدقات و خیرات و دعوت شما شده‌اند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • تقی زارع محمدی ۰۳:۱۰ - ۱۴۰۲/۱۱/۰۶
    0 0
    سلام متن جالبی بود . من بشخصه وقتی هرهفته به زیارت پدر'مادر'خواهر'برادر و....میروم احساس آرامش آسایش امنیت ویکسرخوشی مثبت دریافت میکنم حالت روحی و روانی عجیبی بهم دست میده انگارکنارم هستم منومیبینند و حرف میزنندباهام وخوشحالم حالی روحانی پیدامیکنم واگرهفتهءنروم احساس سنگینی میکنم انگاربهم میگن کجا بودی؟ شایدبخندیدولی تودلم باهاشون ارتباط برقرارمیکنم گهگاهی این ارتباط خیلی قوی میشه !؟ دوستدارم ساعتها کنارشاو باشم وقتی قبرستان شلوغ میشه حس من کمترمیشه دلیلش رو نمیدونم!؟اکثرآ۲یا۳روزبعدش خواب پدرومادرم رومیبینم مث اینکه ازم راضی هستند اغلب اوقات برا همه امواتم درطول هفته حمدوسوره وخیرات انجام میدم باکمالرضایتقلبی هرچندخیراتم ازلحاض مالی اندک است دلم شادمیشه توقبرستان ولی توپارک یا جاهای تفریحی همچین اخساسی ندارم. مجردم بخودم میگم وقتی مردم آیاکسی ازمن یادی میکنه؟ناراحت میشم دلگیرمیشم شرایط اقتصادیم فقط کفاف خودم رو میکنه به روح خودم قسم روزیم زیاد بودازدواج میکردم فهم وشعورم میگه بااین وضعیتبداقتصادی ازدواج یعنی بدبختی یکی دونفردیگه.نمازخیرات ذکربگوئید درحق پدرمادر...چشم دلتان بازمیشود.