در این دوره همچون دورههای قبلی، روزهای هفته کتاب؛ کودک، نوجوان و دانشآموزان، کتابخوانی و کتابدار، ترویج و کانونهای مردمی و... نامگذاری شده است.
به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی به سراغ محمدرضا سرشار؛ نویسنده و منتقد ادبی، کبری بابایی؛ نویسنده و نمایشنامهنویس، احسان رضایی؛ منتقد ادبی و داستاننویس، منصور ضابطیان؛ نویسنده و روزنامهنگار، محمود پوروهاب؛ نویسنده کودک و نوجوان و بهزاد دانشگر؛ نویسنده و مدیر دفتر ادبیات داستانی حوزه هنری رفتیم تا نظر آنها در ارتباط با تحقق شعار امسال، راهکارهای ارتقای فرهنگ مطالعه، تربیت نسل کتابخوان و تأثیر هزینههای کتاب در گرایش نوجوانان برای خرید کتاب جویا شویم.
قرب و عزت معنوی اهل قلم
محمدرضا سرشار: شعار سیامین دوره هفته کتابخوانی سال ۱۴۰۱ «ما همانیم که میخوانیم» بود و امسال هم شعار «آینده خواندنی است» انتخاب شده و به نظر من خیلی شبیه هم و تکراری هستند. منظور از این شعار هم این است که بدست آوردن آینده منوط به مطالعه کتاب است.
در ارتباط با ارتقای فرهنگ مطالعه پیشنهادی داشتم مبنی بر اینکه به جای ساخت کتابخانههای بزرگ ولی کمتعداد به سمت ساخت کتابخانههای کوچک و پرتعداد برویم. پیشنهاد دیگر من این بود که شهرداری همه مجتمعهای آپارتمانی بالاتر از ۵۰ واحد را ملزم به دایر کردن کتابخانهای برای همه ساکنان مجتمع کند و به تناسب آن مکان، شهرداری هزار یا ۲هزار نسخه کتاب تأمین کند که به صورت امانی عرضه شود. این اتفاق چند نکته مثبت به همراه دارد؛ نخست اینکه کتاب در دسترس اهالی آن منطقه قرار میگیرد، دوم کسانی که توانایی خرید کتاب ندارند، میتوانند به صورت رایگان از کتابخانه استفاده کنند، سوم کتابها به صورت مرتب بهروز میشوند، چهارم هزینه مکان و کارمند در این کتابخانهها برای شهرداری و دولت وجود ندارد و از میان نوجوانان آن منطقه شخصی را داوطلبانه به عنوان کتابدار میتوان انتخاب کرد.
یکی از راههای فرعی علاقهمند کردن جامعه به کتاب، این است که اهل قلم قرب و عزت معنوی داشته باشند یعنی اگر افراد جامعه ببینند اهل قلم محترم هستند و یا از طریق مسئولان جامعه مورد احترام قرار میگیرند، آنها هم به کتاب و مطالعه رو میآورند. تأثیر خانواده را هم از یاد نبریم؛ نخستین مکانی که در علاقهمند کردن کودکان و نوجوانان به مطالعه تأثیر دارد، خانواده است.
سرمایهگذاری با پرورش نویسندگان
کبری بابایی: ما هر شعاری که برای هفته کتابخوانی انتخاب کنیم در مرحله نخست آرمان و آرزوی خود را تبدیل به شعار کردیم و اینکه به آن آرزو میرسیم یا خیر بستگی به قدمهایمان دارد. اگر سازمانی به این موضوع نگاه کنیم، میبینیم نهادهای فرهنگی مختلفی که در حال حاضر هم مشغول به فعالیتاند، برنامهریزیهای جامعی داشتند. آنها فقط به معرفی و برگزاری نشستها اکتفا نکردند بلکه بحث فرهنگسازی و پرورش نویسندگان نوقلم را جدی گرفتند. ما با پرورش نویسندگان، در حال سرمایهگذاری هستیم. خانه کتاب هم از این قاعده مستثنا نیست و همه برنامههایش را طوری میچیند که هم محتوایی باشد و صرفاً نمایش فعالیتهای فرهنگی و کتابمحور نباشد و هم فرایند اجرایی داشته باشد.
نقش و تأثیری که کتابها در زندگی ما دارند، عمیق هستند و اگر کسی بخواهد آینده روشنی داشته باشد، لازم است از امروز شروع به خواندن کند و این خواندن به قدری ادامه پیدا کند که آوردههای علمی به همراه داشته باشد.
داشتن کتابهای تألیفی اگر از قدرت بالایی برخوردار باشند و ما را با هویت ایرانی و اسلامی خود آشنا کنند، تأثیر زیادی در سرانه مطالعه کشورمان دارند.
اگر ادبیات کودک و نوجوان بتواند در درجه نخست مخاطب خود را بشناسد، نیازهایش را بسنجد، افقهای تازه پیش روی او قرار دهد و بچهها را از ادبیات به معنای شیرین فارسیاش دور نکند، میتواند بسیار مفید و مؤثر واقع شود. همان طور که حضرت علی(ع) فرمودند فرزند زمانه خویش باش، ادبیات هم باید فرزند همین زمانه باشد و هوشمندانه خلأها، دغدغهها و نیازها را پیدا و مسیر تعریف کند.
خانواده، مدرسه و رسانه
احسان رضایی: حقیقتاً نمیدانم منظور طراحان از شعار «آینده خواندنی است» چه بوده؛ آیا منظور این بوده که میشود آینده را خواند یا پیشبینی کرد و یا آیا با خواندن میتوانیم آینده را بسازیم؟ ما در عصری زندگی میکنیم که گسترش شبکه جهانی اینترنت به ما توهمی داده که همه ابزارهای دانش در اختیار ماست. «امبرتو ایکو» رماننویس ایتالیایی در این زمینه بسیار خوب بحث کرده و معتقد است اینکه ما با جستوجوی چند صفحه به اشعار وحشی بافقی دست یابیم و یا متوجه شویم چه قانونهای علمی در دنیا وجود دارد، صرفاً توهم است زیرا هر کدام از موضوعاتی که قصد دستیابی به آنها را داریم علمی است که نیاز به مطالعه و تحقیق دارد.
مطالعه یک مهارت است و ما برای آموزش مهارتها سه سطح آموزش داریم؛ خانواده، مدرسه و رسانه. اگر قصد داریم فرهنگ مطالعه در کشور و یا حتی در خانواده بالاتر رود، نخستین قدم خانواده است. در سالهای اخیر خوشبختانه فروش کتابهای کودکان و نوجوانان بالاتر رفته است. سطح بعدی مدرسه است. چند سال پیش زنگی به نام زنگ کتابخوانی تصویب شد. این زنگ معلم خاص و برنامه مدون خود را دارد اما تا جایی که اطلاع دارم فقط چند مدرسه این زنگ را دارند. سطح سوم رسانه است و مهمترین و گستردهترین رسانه در کشور ما به دلیل رایگان بودن، تلویزیون است و اگر جامعهای کتابخوان بخواهیم، باید رسانهها تبلیغ غیرمستقیم کتابخوانی داشته باشند. هنوز هم با وجود چند برابر شدن قیمت کاغذ، کتاب کالای گرانی نیست و در کشورهای غربی قیمت کتاب چند برابر ایران است.
خوشخوان، شیرین و قابل دسترس
منصور ضابطیان: شعار «آینده خواندنی است» اشاره به آینده دارد یعنی باید تفاوت جهان فردا و جهان امروز را در نظر بگیریم. به دلیل اینکه شیوههای دیگر کسب دانش در جهان وجود دارد که گاهی جای کتاب را میگیرد، شاید خیلی صریح نتوانیم آینده را بخوانیم اما اگر خواندن را بخشی از کسب دانش به حساب بیاوریم، طبیعتاً این شعار در هر زمانی میتواند محقق شود.
مهمترین پیشنهاد بنده در راستای ارتقای فرهنگ مطالعه، تولید کتاب خوب و نحوه انتشار آن است به این معنی که چگونه یک کتاب را بهبود ببخشیم که با مردم عادی بتواند ارتباط خوبی برقرار کند. بنابراین اگر ما بتوانیم کتابی تولید کنیم که بتواند با بدنه جامعه ارتباط برقرار کند، فرهنگ مطالعه نیز ارتقا پیدا میکند و جمعیت کتابخوان افزایش مییابد. کتاب خوب کتابی است که بتواند ارتباط صمیمانه با مردم برقرار کند و به همان نسبت خوشخوان، شیرین و قابل دسترس باشد. همچنین شرایط اقتصادی امروز را هم در انتشارات خود مد نظر داشته باشد.
برای آشتی دادن کودکان و نوجوانان با کتاب، باید آنها را به این باور برسانیم که کتاب هم باید بخشی از فرهنگ اجتماعی و شیوه تربیتی ما باشد. کتاب به منزله یک شیء فیزیکی باید بخشی از اتفاق درونی هر خانواده باشد.
قیمت تمام شده یک کتاب بالاست اما به نسبت کالاهای دیگر که در شرایط اقتصادی امروز آنها را میخریم، قیمت زیادی ندارد. واحدهای تجاری و اقتصادی میتوانند در بخش کتاب حامی مالی بشوند و بخشی از هزینههای کتاب را بپردازند. امیدوارم بخشی از جامعه اقتصادی ما به میدان بیاید و این وظیفه فرهنگی را به عهده بگیرد.
ادبیات و ساخت آیندهای بهتر
محمود پوروهاب: عدهای از همکارانم از من میپرسند چطور میتوانیم با استفاده از کلمات، جهان را به کودکان نشان دهیم و یا جهان ذهنی آنها را بسازیم؟ من معتقدم هر کسی جهان خودش را میسازد و ما فقط به عنوان راهنما راه را به آنان نشان میدهیم که جهان منسجمی داشته باشند. کودکان مانند نهالهایی هستند که احتیاج به مراقبت دارند و اگر بخواهیم از آنان درختان تنومندی بسازیم باید در کودکی آموزشهای لازم را به آنها بدهیم. ادبیات میتواند کودکان را برای آیندهای بهتر بسازد. من به عنوان نویسنده همیشه این نکته را مدنظر داشتم، کتابی بنویسم که مخاطبپسند باشد زیرا اثر خوب اثری است که در عین ماندگار بودن، مخاطب را هم درگیر خودش کند.
کودکان زمانی که والدین خود را در حال مطالعه و کتابخوانی میبینند، بسیار احساس رضایتمندی دارند. در بسیاری از خانوادهها والدین نه تنها کودکان را تشویق به کتابخوانی نمیکنند بلکه گاهی آنها را تافته جدا بافته به حساب میآورند. مهمترین بخش اجتماعی شدن آنها در کودکی اتفاق میافتد و مشارکت والدین در فعالیتهای اجتماعی و ادبی و مشارکت دادن کودکان در این نوع کنشها نقش مهمی در تقویت و پرورش مهارت اجتماعی کودکان و نوجوانان دارد. البته در مقابل کودکانی هم هستند که علاقهای به کتابخوانی ندارند و با فعالیت دیگری مانند انجام بازیهای فکری حافظه و معلومات خود را تقویت میکنند.
چشاندن شیرینی مطالعه
بهزاد دانشگر: برای کتابخوان کردن جامعه کافی است شیرینی مطالعه و کتابخوانی را به آنها چشاند، کتابهای درام و داستانی این جاذبه را دارند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میتواند سهم کتابهای داستانی را در بازار نشر ارتقا دهد و ناشران و نویسندگان نیز میتوانند در این حوزه نقشآفرینی کنند؛ در این صورت اهداف فرهنگی و تقویت کتابخوانی تأمین میشود.
در تقویم رسمی کشور هفته پایانی آبان ماه، هفته کتاب نامگذاری شده است؛ در این ایام فعالیتهای زیادی صورت میگیرد و فضای عمومی جامعه رنگ و بوی کتاب به خود میگیرد. از این رو زمان مناسبی است تا کتابهای جذاب را که برای مخاطب کشش دارد، به آنها معرفی کرد. این امر سبب میشود به مطالعه کتاب با علاقه روی بیاورند. به واقع وقتی مخاطب شیرینی کتاب و مطالعه آن را بچشد خودش دنبال کتاب میرود.
من به عنوان یک نویسنده سعی میکنم کتاب خوب بنویسم تا مخاطب به خواندن آن علاقهمند شود. در واقع امروز مخاطب در جستوجوی درام است تا آن را به بخشی از تجربه زیسته خود بدل کند. داستان میتواند این نیاز را برای مخاطب خود تأمین کند. اگر تمرکز ما در حوزه فرهنگی روی تولید و معرفی آثار درام باشد، مخاطب جذب کتابخوانی میشود.
نظر شما