آشنایی با همین دانشها به تالکین کمک کرد تا دست به اقتباسی متفاوت از افسانهها و اساطیر بزند و آثاری خلق کند که در نوع خود بینظیر بوده و هستند. «بهترین اقتباسکنندگان خصوصاً فانتزینویسان در ادبیات کودک و نوجوان کسانی هستند که توانستهاند از داستانهای کهن، اشعار و اسطورههای ملی و قومی استفاده و این منابع را با هم ادغام کنند و شاهکاری جدید بسازند؛ همان کاری که تالکین در «کوتولوها» و «ارباب حلقهها» انجام داد» (جلالی، 1394: 197). تالکین خود در این باره میگوید: «علاقهی واقعی به داستانهای پریان، در آستانه بلوغ و با لغتشناسی در من بیدار شد و در طول جنگ (جهانی اول)، به سرعت تمام زندگیام را پر کرد.»
فرار از خشونت جنگ
شاید بتوان پناه بردن تالکین به دنیای افسانهها را تلاشی برای فرار از خشونت جنگ دانست که دنیای او را در برگرفته بود. آثار تالکین چیزی فراتر از یک فانتزی حماسی نوین معمولیاند. او مطابق با گفته کلودی لوی استروس، انسانشناس و قوم شناس برجسته در کتاب اسطوره و معنا، اساطیر را یافت، در هم ریخت و دوباره شکل داد. تدریس بیست سال ادبیات انگلیسی کهن و انگلوساکسون در آکسفورد و مطالعه در زمینه افسانههای قرون وسطی در نگارش آثارش به او کمک زیادی کرد. به عبارتی دیگر تالکین با آشنایزدایی از افسانهها و حماسههای کهن و به کار گرفتن ایدههای نو، ادبیات تخیلی نوینی را پایهگذاری کرد. البته در این میان نباید نگاه و تخیل تالکین را نادیده گرفت. جهان و گسترهی فانتزی بسته به خلاقیت افراد میتواند متفاوت باشد. محمد هادی محمدی در کتاب فانتزی در ادبیات کودکان نیز بر این مسأله اذعان کرده است و چنین میگوید: «هرچه نگرش آدمیان ماتریالیستیتر باشد، کرانه واقعیتشان محدودتر و کرانه دنیای فانتزیشان گستردهتر است.» تالکین جز دو اثر بزرگش آثار دیگری نیز در این زمینه خلق کرده است. راورندوم، یکی از این آثار است که مسعود ملکیاری آن را ترجمه کرده است.
او این داستان را از اتفاقی که برای اسباببازی پسرش افتاد الهام گرفت؛ سگی اسباببازی که یک روز در گردش کنار دریا ناپدید شد. در این اثر به وضوح تأثیر اساطیر و افسانههای قرون وسطی را میتوانیم ببینیم. آنجا که راوی چنین میگوید: «این ماجرا به زمانی برمیگردد که اژدها هنوز به گئوفیا پرواز نکرده بود. مدتی پس از نابودی شاه آرتور بود و در دورانی که دم اژدها خوراک لذیدی بین پادشاهان ساکسون محسوب میشد.» (ص45-46).
بیزاری از زندگی ماشینی، صنعتی و مدرن
توجه تالکین به تاریخ، اساطیر و افسانهها را شاید بتوان به دلیل بیزاری او از زندگی ماشینی، صنعتی و مدرن نیز دانست. او در مقایسهای بین دنیای افسانه و دنیای صنعتی مدرن، در انتقاد از زندگی ماشینی که روز به روز از طبیعت دور میشود و در پاسخ به منتقدان و مخالفان کاربرد افسانهها برای کودکان، چنین میگوید: «من به سهم خودم، نمیتوانم خودم را مجاب کنم که سقف ایستگاه بلچلی واقعیتر از ابرهاست و به عنوان یک مصنوع بشری، درجهی الهام آن را کمتر از گنبد افسانهای آسمان میدانم... شاید داستانهای پریان هیولاهایی خلق کنند که در هوا به پرواز در میآیند یا ساکن اعماق میشوند، ولی حداقلش این است که سعی نمیکنند از آسمان یا دریا بگریزند» (تالکین، 1386: ص56).
داستان کتاب راورندوم، درباره سگ کوچولویی است که به دلیل بیادبی و نگفتن واژه لطفاً به جادوگری که توپش را اتفاقی برداشته و بدتر از آن گرفتن پاچهی جاودگر، طلسم میشود و به عروسکی اسباببازی تبدیل میشود. سگ برای برگشتن به شکل اولش تلاش زیادی میکند و ماجراهای زیادی را پشت سر میگذارد. در سفری به ماه، موفق به ملاقات با مرد ماهنشین میشود و در سفری به دریا، سرزمین پریان دریایی را میبیند. سرانجام او میتواند بعد از عذرخواهی از جادوگر به شکل اولش برگردد. این اثر ضمن غوطهور کردن کودک در دنیای افسانهها و تخیلات ناب، آموزههایی نیز برای او به همراه دارد. راور، سگ کوچولوی این داستان، نمادی از شخصیت یک کودک است. کودکی که باید بیاموزد چطور با ادب با دیگران رفتار کند. آنچنان که در پایان بعد از سیر و سلوک و آموختنهای بسیار این را یاد میگیرد. تحول چشمگیری در رفتارش حاصل میشود و مودبانه با جادوگر صحبت میکند. «برگشت و به جادوگر گفت: «ممنونم.» و حتی اضافه کرد: «از آشنایی با شما خیلی خوشبختم.» که واقعاً خیلی مودبانه بود» (ص100). چه دلنشین و تأثیرگذار است آموزشی که با تخیل ناب و خیالپردازی همراه میشود، آثار تالکین بدون شک اینچنین اند.
نظر شما