تحولات منطقه

باستان‌شناسان ابزار و آلاتی برنزی از دوران مصر باستان و مثلاً ۲، ۳هزار سال پیش از میلاد مسیح را پیدا کرده‌اند که مخصوص اصلاح سر بوده‌اند. البته این دلیل نمی‌شود که مصری‌ها را مخترع حرفه سلمانی بدانیم.

اصلاح سروصورت با طعم دارچین
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

اینکه آرایشگاه‌ و پیرایشگاه‌های امروزی، همه چیزش با سلمانی‌های قدیم فرق می‌کند را خودتان خوب می‌دانید. اما شاید به این موضوع کمتر فکر کرده باشید که آرایشگر و آرایشگاه‌ها با هر شکل و شمایلی، چه قدیمی و چه جدید، بالاخره نوع کوچکی از یک نهاد فرهنگی هستند.


تخصص ترکیبی!
اگر از سلمانی‌ها و نوع قدیمی‌اش حرف زدیم منظورمان فقط سلمانی‌های دوره‌گرد و قدیمی خودمان نیست. این حرفه هم مثل خیلی از فنون و حرفه‌های دیگر انسان‌ها راه دور و دراز و پرپیچ و خمی را در تاریخ طی کرده تا به امروز رسیده است. باستان‌شناسان ابزار و آلاتی برنزی از دوران مصر باستان و مثلاً ۲، ۳هزار سال پیش از میلاد مسیح را پیدا کرده‌اند که مخصوص اصلاح سر بوده‌اند. البته این دلیل نمی‌شود که مصری‌ها را مخترع حرفه سلمانی بدانیم. در همین «شهرسوخته» خودمان با قدمت ۵ هزار ساله، آن‌قدر وسایل مخصوص جراحی مغز، چشم و... پیدا شده که کسی درباره کشف ابزار سلمانی ساکنان آن صحبت نمی‌کند، ولی مثل روز روشن است که ایرانی‌های ۵ هزار سال پیش، پیش از ساختن ابزار جراحی، حتماً وسایل مخصوص سلمانی را هم ساخته بودند.
اگر نخواهیم خیلی در اعماق تاریخ جست‌وجو کنیم، می‌توانیم جلوتر بیاییم و مثلاً برسیم به سلمانی‌های دوره قاجار خودمان و کم‌کم از امروز سردربیاوریم. هرچند سلمانی‌های دوره قاجار فرق زیادی با چند دوره تاریخی پیش از خودشان ندارند. یعنی حرفه سلمانی در آن زمان یک حرفه کاملاً ترکیبی بوده و فردی که کار اصلاح سروصورت ملت را بر عهده داشت همزمان دندان کرم‌خورده را هم می‌کشید، بادکش می‌انداخت، ختنه می‌کرد، حجامت انجام می‌داد، دُمل‌های چرکین را نیشتر می‌زد و برای خیلی از درد و مرض‌های مرسوم دارو تجویز می‌کرد! معمولاً جای ثابت و دکانی هم نداشت و به اصطلاح دوره‌گرد بود. از دوره قاجار و بعد آن است که سلمانی‌ها به دو گروه دکاندار و دوره‌گرد تقسیم می‌شوند و گروه اول هم تقریباً تخصصی به اصلاح سر و صورت می‌پردازند. از وقتی جایی مثل آرایشگاه یا سلمانی شکل می‌گیرد که مردم باید چند ساعتی در آن حضور داشته باشند، سلمانی‌ها هم مثل هر مکان تجاری و اجتماعی دیگر جایگاه و نقش مخصوص خود را در فرهنگ کوچه و بازار پیدا می‌کنند.

غوطه‌وری فرهنگی
 این فقط ادعای من و یا ما ایرانی‌ها نیست. دیگران هم آرایشگاه را چه به صورت امروزی یا دیروزی، یک مکان معمولی و فقط برای اصلاح سر و صورت نمی‌بینند. «قدس آنلاین» در مطلبی از قول «واشنگتن پست» می‌نویسد: «کریس دانگ که یک سفرنامه‌نویس مطرح است می‌گوید در چند سال گذشته، به این نتیجه رسیده که در سفرهایش بیشتر از زمانی که در شهر محل زندگی‌اش حضور دارد موهایش را کوتاه می‌کرده است... من هنوز هم در سفر، از این کار لذت می‌برم.
تنها با یک تیغ و یک قیچی، می‌توانم انتظار غوطه‌وری فرهنگی را در خالص‌ترین شکل آن داشته باشم و این اتفاق در حدود ۳۰ دقیقه یا کمتر می‌افتد... من در ایسلند، استانبول، بانکوک و بوگوتا به آرایشگاه‌های مختلف رفتم. من موهایم را در یک کشتی تفریحی در دریای مدیترانه کوتاه کردم، به سراغ آرایشگاهی در سووای در جزیره فیجی رفتم... با هر اصلاح، یا کمی در مورد یک مکان یاد می‌گیرم یا با فردی که روی موهایم کار می‌کند، آشنا می‌شوم. در حالت ایده‌آل هر دو این اتفاق‌ها می‌افتد... حتی اگر زیاد صحبت نکنیم با هنجارهای فرهنگی روزمره یک مکان جدید آشنا می‌شوم...». 

جای خالی چای‌ دارچین
درباره سلمانی و تاریخچه، کارکرد و آثار اجتماعی‌اش می‌شود ساعت‌ها از این حرف‌های صد درصد فرهنگی زد. شما می‌توانید پای صحبت بزرگ‌ترها بنشینید و یا در سایت‌های مختلف مطالبی درباره سلمانی‌های محله‌ای و قدیمی بخوانید. از دورانی که شهرهای کوچک فقط یکی دو دکان سلمانی داشتند و شهرهای بزرگ‌تر در هر محله و منطقه سلمانی خاص و معروف خودشان را. سلمانی‌ها معمولاً پاتوق مشتری‌های خاص خودشان هم بودند و آقای آرایشگر هم معمولاً می‌توانست منبع خوبی برای کسب اطلاعات در مورد آدم‌های محله باشد و در حالت خوشبینانه‌ترش مَحرَم اسرار مشتری‌هایش. دوره‌گردها البته ماجرایشان فرق می‌کرد. دکانی نداشتند و کنار خیابان، کوچه، نزدیک حمام و... بساطشان را پهن می‌کردند و خیلی ارزان‌تر و سریع‌تر از دکان‌های سلمانی کارتان را راه می‌انداختند و اهل بهداشت و وسواس‌های بهداشتی هم نبودند! اغلبشان ممکن بود برای جلب بیشتر مشتری و رقابت با دکاندارها، یک چای دبش هم به شما بدهند. البته منظوراز دبش ، چای دارچینی است نه این مارک معروف چای که گویا مالکش اخیراً مرتکب فساد مالی چند میلیارد دلاری شده است! 
حالا وضعیت برخی آرایشگاه‌های امروزی، تشریفات، قیمت‌های بعضاً حیرت‌آور و مدل‌ها و ادا و اطوارهای حیرت‌آورشان را با آنچه از تاریخچه و گذشته سلمانی‌های خودمان و دیگران گفتیم مقایسه کنید. امروز، آرایشگاه‌ها و آرایشگرهایمان چقدر یک نهاد اجتماعی-فرهنگی به حساب می‌آیند و تا چه حد در انتقال و ترویج فرهنگ و این جور قضایا نقش دارند؟ آن هم وقتی از چای دارچین مجانی در آن‌ها خبری نیست و برفرض کاپوچینو هم برایتان سِرو کنند، پولش را چارلا، پنج‌لا از شما می‌گیرند!

خبرنگار: مجید تربت زاده
منبع: قدس آنلاین

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.