در زمان جنگ تحمیلی عملیاتهای زیادی توسط رزمندگان و مدافعین این مرز و بوم انجام شد. این عملیاتها نامهای مختلفی را به خود اختصاص داده بودند. عملیات کربلای۴ یکی از این عملیاتهاست که ۳۷ سال پیش انجام شد، ناگفتههای این عملیات را باهم میخوانیم.
نام کربلای ۴ که میآید بوی غربت، خون و بوی کشتی نیم سوخته حاج ستار نیز میآید؛ عملیاتی که شهدای آن در آبی غرق و شهید شدند که چندین قرن پیش علمدار دشت کربلا به آن زد؛ علقمه!
شرحی بر عملیات
۲۲:۳۰ روز ۳ دیماه ساعت آغاز عملیات اعلام شد. ساعت ۲۱ همان روز نیروهای تخریبچی غواص وارد اروند رود شدند تا خود را به نقطه شروع عملیات (نقطه رهایی) برسانند، از ساعت ۲۱ تا ۲۲:۳۰ فرماندهان گردانها خبر تمرکز دشمن بر روی تنگههای عبوری و تیربارهای فعال عراقیها را به فرمانده عملیات اعلام کردند.
گردانهای تخریبچی غواص که با رشادت خود را به محلهای تعیین شده رسانده بودند رأس ساعت ۲۲:۳۰ با رمز محمد رسولالله (ص) عملیات را آغاز کردند.
ساعت ۱۲:۱۰ بامداد غواصان با عبور از موانع ایجاد شده خط نخست، اهداف اولیه خود را بدست آوردند و در برابر حملات شدید دشمن مقاومت کردند. ساعت یک بامداد رادیو عراق در اقدامی بیسابقه خبر حمله ایران را همراه با مکان و محور عملیات اعلام کرد که نشان از آمادگی قبلی آنان داشت.
رزمندگان با گذشتن از رودخانه به سختی نفوذ خود را به جزایر امالرصاص، امالبابی، بلجانیه، سهیل و قطعه آغاز کردند، اما دشمن که با اطلاعات قبلی بر منطقه تسلط داشت پاتک ضدغواص و شناور را شروع و عقبه نیروهای ایرانی را بمباران کرد، پاتکهای دشمن به حدی بود که ادامه حرکت غواصان و قایقسواران برای رسیدن به اهداف موج دوم و سوم حمله با سختی رو به رو شد.
ساعت ۶ صبح روز ۴ دیماه با دستور عقبنشینی فرماندهان موافقت شد و نیروهایی که مواضع خود را به دست نیاورده بودند از ادامه حرکت خودداری کردند، ساعت ۱۱ صبح عراق پاتک سنگین خود را علیه رزمندگان ایرانی شروع کرد و در ساعت ۲۳:۴۵ شب همان روز دستور توقف عملیات اعلام شد.
چگونه این عملیات مهم لو رفت
عملیات کربلای۴ در شرایطی انجام شد که از نظر اجتماعی مردم ایران منتظر یک پیروزی بزرگ و سرنوشتساز و نهایتاً پایان جنگ بودند. این جو عمومی که بهویژه بعد از عملیات بزرگ والفجر ۸ و فتح فاو ابعاد روانی ویژهای پیداکرد، سبب هجوم بینظیر نیروهای مردمی به سمت جبههها شد که در تاریخ ۸ ساله جنگ تحمیلی تنها در برهه عملیات فتحالمبین در سال ۶۱ نمونه داشت.
از سوی دیگر، بعد از عملیات والفجر ۸، عراق با بهرهگیری از نظرات کارشناسان نظامی آمریکایی و اروپایی دست به اجرای سلسله عملیاتهای دفاع متحرک زد تا هم دستاوردهای پیروزی ایران در فاو را خدشهدار کند و هم توان نظامی ایران را در نبردهای فرسایشی و پراکنده رو به تحلیل برده تا در نهایت با ضربهای کاری، مسئله جنگ را به نفع خود تمام کند.
این دو مسئله بهعلاوه شرایط خاص اقتصادی و سیاسی ایران در سال ۶۵ و فشارهای بینالمللی برای پایان جنگ و همچنین حضور مستقیم آمریکا در جنگ با ایران (چه در خلیج فارس و جنگ دریایی و چه در جنگ اطلاعاتی) فرماندهان و متولیان جنگ در ایران را برآن داشت تا بههرنحو ممکن، با اجرای عملیات کربلای ۴، هم از ظرفیت حضور بالای مردم در جبهه بهره بگیرند و هم با تصرف بصره (ضمن در اختیار داشتن فاو) دست بالا را در پایان جنگ و مذاکرات پس از آن، داشته باشند.
در این عملیات قرار بود حدود ۱۵۰۰۰ غواص خط شکن با عبور از طول رودخانه اروند و گذر از روبروی خطوط عراقیها، در مقابل چند نقطه حساس از ساحل بصره وارد خطوط عراقیها شده و پس از شکستن استحکامات خط اول دفاعی عراق، موج دوم نیروها در تک اصلی پیشروی را به سمت بصره ادامه داده و عملیات سرنوشت را به سرانجامی نیکو برسانند.
نقش ستون پنجم و جریانهای سیاسی معاند انقلاب در عملیات کربلای۴
در خصوص علت لو رفتن عملیات کربلای ۴، نباید از نقش ستون پنچم داخلی نیز چشم پوشید. بررسیها نشان میدهد نیروهای سازمان منافقین برای جمعآوری و انتقال اطلاعات به ارتش بعثی به صورت گسترده فعالیت میکردهاند و این اقدامات نقش مهمی در تصمیمگیری و اجرای طرحهای نظامی دشمن داشته است. براساس اظهارات محمدحسین سبحانی که در گذشته از مسئولان اطلاعات و امنیت سازمان مجاهدین خلق بوده، استخبارات عراق از طریق مهدی ابریشمچی، پرسشهای اطلاعاتی ارتش عراق را در مورد شناسایی محل پلها، تأسیسات آب و برق، کارخانهها و مراکز اقتصادی و نظامی ایران با سازمان مطرح میکرده و ستاد اطلاعات سازمان پس از انجام دادن کار اطلاعاتی، پاسخها را تهیه کرده و در اختیار آنان میگذاشته است.
یکی از بارزترین مصادیق کارکرد ویژه سازمان پلید منافقین در جاسوسی از فعالیتهای نظامی ایران، در عملیات کربلای ۴ صورت گرفت تا جایی که یک روز قبل از آغاز عملیات، دو تیم شناسایی و جاسوسی وابسته به منافقین در اطراف پرشین هتل آبادان دستگیر شدند که اطلاعات بهدستآمده از این نفرات، حاکی از جاسوسی گسترده منافقین از تحرکات عملیاتی ایران بود.
همچنین میبایست به نقش سایر سازمانهای سیاسی معاند انقلاب همچون جبهه ملی و نهضت آزادی نیز اشاره کرد که بنا بر اظهارات فرماندهی کل سپاه، لو رفتن عملیات از ردههای بالای سیاسی کشور صورت گرفته است که در همین زمینه سردار محمد اسماعیل کوثری، فرمانده وقت لشگر ۲۷ محمد رسولالله (ص)، در مصاحبهای از نقش نهضت آزادی در جمعآوری اطلاعات مربوط به عملیات کربلای ۴ و انتقال این اطلاعات به سرویسهای جاسوسی غربی (آمریکا) و در نهایت دستگاه امنیتی عراق پرده برداشت.
در این زمینه دکتر علی اکبر ولایتی در مصاحبهای میگوید: «روبهروی رزمندهها، صدام و پشت سرشان [به عنوان دشمن داخلی] نهضت آزادی بود. یعنی روبهروی شما توپهای عراقیها بود و پشت سرتان خنجری بود که از سوی بعضی افراد بر پشت جبهه مقاومت فرو میرفت و آن هم نهضت آزادی بود».
نتیجه عملیات
عملیات کربلای چهار یکی از چند عملیات در زمان دفاع مقدس است که به اهداف نهایی تعیین شده نرسید، اما برای نخستین بار نیروهای ایرانی با گذشت از دژهای محکم آبی دشمن وارد خشکیهای کشور عراق شدند و خسارتهای سنگینی را به دشمن تحمیل کردند.
با توجه به اینکه کشور آمریکا اطلاعات ماهوارهای خود را در اختیار فرماندهان عراق قرار داده بود و دشمن در حالت کمین و آماده باش قرار داشت، رزمندگان ایرانی موج اول حمله را شروع کردند اما آتش شدید دشمن و موانع وسیع ایجاد شده باعث شد اهداف نهایی عملیات کسب نشود و فقط مواضع تصرف شده در موج اول حمله مثل جزایر امالرصاص، بوارین و...تثبیت شود.
آمادگی دشمن در این عملیات به اندازهای بود که از میان ۲۵۰ گردان تدارک دیده شده توسط سپاه پاسداران برای انجام عملیات، فقط ۶۰ گردان وارد عمل شدند.
هر چند کشور ایران نتوانست به اهداف نهایی خود که تهدید شهر بصره بود برسد اما اهمیت جزایر تصرف شده کربلای چهار در عملیات کربلای پنج مشخص شد، چرا که نیروهای دشمن بعد از این عملیات به مرخصی رفته و رزمندگان ایرانی بعد از ۱۶ روز عملیات کربلای پنج را در همان منطقه آغاز کردند و توانستند به پیروز برسند.
ناشنیدههای از کربلای چهار از زبان فرمانده عراقی
عملیات کربلای چهار یکی از پیچیده ترین و پرمناقشه ترین عملیات های دفاع مقدس بود که در محور ابوالخصیب در جنوب عراق، به صورت گسترده و با هدف آمادهسازی مقدمات فتح بصره، توسط نیروهای مسلح ایران آغاز شد و در پی لو رفتن طرح عملیات، در تاریخ ۵ دی همان سال با عقبنشینی نیروهای ایرانی، پایان یافت.
سپهبد رعد رشیدحمدانی از فرماندهان گارد ریاست جمهوری در کتاب (جنگ ایران و عراق از دیدگاه فرماندهان صدام) نکاتی را درباره عملیات کربلای۴ بیان کرده است:
این برای همه فرماندهان و سربازان عراقی فرصتی برای استراحت بود. همچنین صدام در یک حرکت نمایشی و برای نشاندادن قدرت خود به زیارت خانه خدا رفت. با وجود اینکه نیروها و فرماندهان عراقی از حقیقت ماجرا خبر داشتند و میدانستند که تعداد کشتهشدگان و اسرای ایرانی آن مقدار اعلام شده نیست و نیروهای ایرانی مجدد در حال تدارک حمله به سوی بصره هستند و همچنین در عملیات فریب نیروهای ایرانی توانستند از راهکار پنج ضلعی وارد شوند اما از ترس صدام بسیاری از اطلاعات را به او نمیدادند.
سازمان اطلاعات آمریکا پیش از عملیات فاو، اطلاعات موردنیازمان را تأمین میکرد. سازمان اطلاعات عراق فردی را به ما معرفی کرد به نمایندگی از دولت آمریکا که تصاویر ماهوارهای مورد نیاز را برایمان تهیه میکرد. سازمان اطلاعاتی فرانسه، یوگسلاوی و شوروی نیز با ما همکاری میکردند. برای نمونه، KGB در رمزگشایی پیامهای ایرانیان به ما کمک میکرد.
سرلشکر وفیق السامرایی، رئیس استخبارات نظامی ارتش عراق در کتاب «ویرانی دروازه شرقی» میگوید: نیمه دوم سال ۱۹۸۶ (تابستان تا زمستان ۱۳۶۵) تلاشهای اطلاعاتیاش را بسیار شدید و فراگیر و متمرکزکرده. «السامرایی» آنچنان به خودشان و اطلاعاتشان اعتماد داشته که در ساعت و زمانی که حدس میزده حمله نیروهای ایرانی آغاز شود، برای اصلاح موی سر به آرایشگاه میرود. او شب آغاز کربلای ۴ را اینگونه توصیف میکند: "ما روز آغاز حمله احتمالی را شامگاه ۲۴ یا ۲۵ دسامبر ۱۹۸۶(سوم یا چهارم دی ۱۳۶۵) پیشبینی کردیم. با غروب خورشید، از مرکز اصلی فرماندهی در «قصرالسلام» با مدیر شبکه اطلاعات منطقه شرقی تماس فوری و مستقیم برقرار کردم. از او خواستم نیروهای گشتی- شناسایی را در منطقه مورد تهدید، به داخل ایران گسیل دارد و خود شخصا کار دریافت اطلاعات مربوط به هرگونه تحرک نیروهای ایرانی را از طریق بیسیم دنبال نماید و فورا مرا از هر تحوّلی مطلع سازد. ساعت هشت شب، تیمهای شناسایی خط مقدّم ما تحرکات غیرطبیعی ایرانیها را مشاهده کردند. با منشی رئیسجمهور «حامد یوسف حمادی» تماس گرفتم و به او اطلاع دادم که حمله ایرانیها بسیار نزدیک شده است.
هنوز چند دقیقه نگذشته بود که تلفن به صدا درآمد. تلفن را برداشتم. کسی میگفت: «جناب سرهنگ وفیق؟» گفتم: «بله» گفت: «چند لحظه گوشی...» و به دنبال آن صدای «صدام» به گوشم رسید. او بعد از سلام، وضعیت را جویا شد. گفتم: «تا چند دقیقه دیگر حمله در منطقه میانی آغاز میشود و به دنبال آن حمله منطقه جنوبی آغاز خواهد شد.» بیش از نیم ساعت در شرایط بسیار سخت انتظار آغاز حمله باقی ماندم. برای اینکه خود را مشغول کنم و از اضطرابم بکاهم، با دفتر شعبه اطلاعاتیام در منطقه کاظمین بغداد تماس گرفتم و از آنها خواستم تا آرایشگاه را آماده نمایند. زیرا احساس میکردم که اندازه موهای سرم از حد طبیعی بلندتر شده است.
مرکز فرماندهی را در آن شرایط بغرنج رها کردم. یکی از افسران با درجه سرهنگی، در حالی که کاملا شگفتزده شده بود، نزد من آمد و گفت: «قربان! آیا ما در پیشبینی زمان حمله دچار اشتباه شدهایم!؟ چرا الان آرایشگر را میخواهید؟» به او گفتم: «نه ما اشتباه نکردهایم، ولی من نمیتوانم تاخیر را تحمّل کنم و به آرایشگاه آمدهام تا وقت را سپری کنم.» آرایشگر در نیمههای کار اصلاحِ من بود که زنگ تلفن به صدا درآمد، به من اطلاع دادند که حمله ایرانیها آغاز شده است و باید خیلی زود خود را به مرکز فرماندهی برسانم. حمله در دو منطقه آغاز شده بود و در پیشبینی زمان و محور حمله و میزان نیروهای مهاجم موفقیت بزرگی نصیب ما شده بود. این حمله به شدّت سرکوب گردید".
ادعای عراق بعد از عملیات
کشور عراق برای گرفتن امتیاز سیاسی از ایران، تبلیغات وسیع رسانهای خود را به منظور القاء شکست سنگین نیروهای ایرانی آغاز کرد مثلاً در ساعات ابتدایی حمله ادعا کرد ۳۲ هزار و ۳۴۴ نفر در امالرصاص کشته شدهاند و پس از ساعاتی این آمار به ۵۰ هزار و ۳۸۰ نفر رسید و در نهایت کشور عراق تعداد کشته و زخمیهای ایران را ۹۰ هزار نفر اعلام کرد که با آمار اصلی فاصله زیادی داشت.
صحبت هایی که حاشیه ساز شد
محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران در ۸ سال دفاع مقدس در توییتی گفته بود: (تا یک هفته قبل از عملیات براساس ارزیابی فرماندهان، غافلگیری در حدود ۸۰ درصد بود، اما از یک هفته به عملیات هر چه به شب عملیات نزدیک میشدیم، این رقم کاهش مییافت تا حدی که شب عملیات به حدود ۵۰ درصد رسیده بود.)
رضایی در باره این توییت خود در برنامه زنده حالا خورشید تصریح کرد: این بحث لو رفتگی اتفاقا از افتخارات جنگ است چرا که ما هیچگاه نمیتوانستیم حالت غافلگیری صددرصد داشته باشیم و جنگ را در محیط لو رفتگی به پایان بردیم.
وی در ادامه با اشاره به اینکه همه واکنشها نسبت به توئیت خود درباره عملیات کربلای ۴ دیده و با صبر و حوصله آنها را خوانده است اظهار داشت: بسیاری از آنها تکراری است و ما هر سال در دی ماه با یک داستان تکراری مواجههایم که یک عده به صحنه میآیند و میگویند عملیات کربلای ۴ لو رفته است؛ هزاران نفر شهید شدهاند و فرماندهان هیچ توجهی به جان بچههای مردم نداشتند. این قصه تکراری است من با خود گفتم که چه کنم؟ این قصه هر سال دارد تکرار میشود.
فرمانده سپاه در سالهای دفاع مقدس گفت: سوم دی ماه این موج دوباره آغاز شد؛ من یک توئیتی زدم و گفتم حال بیایید از یک زاویه دیگر هم به موضوع نگاه کنیم و آن این است که ما عملیاتی را که انجام دادیم تبدیل به عملیات فریب کردیم و ۱۵-۱۰ روز بعد درست در همان منطقه عملیات دیگری را انجام دادیم در حقیقت قصد من این بود که روی این جنبه تبدیل عملیات و عملیات فریب هم بحث شود اما این حرف مرا به گونه دیگری برداشت کردند.
وی در پاسخ به اینکه آیا فریب بودن عملیات کربلای ۴ تحلیلی پسینی است یا پیشینی؟ خاطرنشان کرد: این تحلیل پسینی است؛ این مثل روز روشن است و اولین بار نیست که ما این حرف را میزنیم و شاید برای ششمین بار باشد که میگوییم عملیات کربلای ۴ را برای این انجام دادیم که از اروند عبور کنیم و اگر راهمان باز بود دیگر از شلمچه ادامه نمیدادیم و از همان جزیره امالرصاص میرفتیم و از جنوب بصره در میآمدیم که اگر نقشه باشد روی آن میتوانم توضیح دهم اما وقتی دیدیم این جزیره بسته است و رفتن از آن مسیر به مصلحت ما نیست تقریبا ساعت ۶-۵ دستور عقبنشینی دادیم.
رضایی گفت: ما ۱۰:۳۰ عملیات را شروع کردیم و ساعت ۶ به قرارگاه نجف فرمان عقبنشینی دادیم؛ ساعت ۷ به قرارگاه نوح گفتم عقب بیایید اما قرارگاه کربلای ۴ را نگه داشتیم چون عمده جزیره امالرصاص در دست ما بود و بعد به آنها گفتیم که عقب بیایید چرا؟ چون ما میخواستیم تصمیم ادامه عملیات را بگیریم و بعدا بگوییم که آیا میخواهیم عملیات را ادامه دهیم یا نه؟ پس این معلوم است که تا اینجای کار عملیات اصلی بوده است اما عملیات بزرگ ما نبوده است.
وی افزود: عملیاتهای بزرگ ما بعضا ۲۰ و بعضی مثل فاو ۷۵ شبانهروز طول کشیدند و ۵-۴ مرحله داشتند؛ هیچگاه عملیاتهای بزرگ ما یک مرحلهای نبوده است؛ عملیات کربلای ۴ را وقتی صبح مطمئن شدیم که کجاها باز است و کجاها بسته، آن را متوقف کردیم؛ ما ۲۶۰ گردان پای کار آورده بودیم قرار بود ۶۰ گردان در مرحله اول وارد شوند اما ساعت ۳ و ۴ که من متوجه شدم دیگر بیش از ۴۰ گردان وارد نکردیم و با اینکه مصمم بودیم همان شب گردانهای دیگر را وارد عمل کنیم اما متوقف کردیم.
فرمانده سپاه در سالهای دفاع مقدس گفت: ما درباره مراحل بعد نشستیم و فکر کردیم که چه کنیم؟ خدای متعال به ذهن ما آورد که حال که از جنوب نمیتوانیم به سمت بصره برویم ولی مسیر شلمچه باز است از این مسیر برویم اما این یک الزامی داشت و آن اینکه باید برای حضور خود دشمن هم یک فکری میکردیم یعنی ما راهکار را پیدا کرده بودیم اما دنبال این بودیم که چه کنیم؟ خدا به ذهن ما انداخت که این تلاشی که ناکام شده است را تبدیل به فریب بکنیم نه اینکه از ابتدا در ذهن ما باشد که کربلای ۴ را به عنوان یک عملیات فریب انجام دهیم.
وی ادامه داد: ما کی این عملیات را تبدیل به فریب کردیم؟ ۲۴ ساعت بعد. چرا؟ چون به این نتیجه رسیدم با اینکه راه شلمچه باز است ولی موفقیتمان اندک خواهد بود.
رضایی در پاسخ به این سوال که برخی کاربران فضای مجازی نمیپذیرند که عملیات کربلای ۴ با آن حجم از تلفات عملیات فریب نامیده شود، گفت: ما میگوییم پس از انجام عملیات کربلای ۴ آن را تبدیل به عملیات فریب کردیم به علاوه کل شهدای ما در عملیات ۹۸۵ نفر هستند و آمار آنها در بنیاد شهید و سپاه موجود است و چنین چیزی نیست که هزاران نفر شهید شده باشند.
دیدگاه رهبر معظم انقلاب در باره غواصان عملیات کربلای۴
مجاهدت غواصان دریادل عملیات کربلای۴و۵، هرگز از یاد تاریخ این مرزو بوم نخواهد رفت. آنها همچنانی که خدای متعال فرموده است زنده اند. و ما باید تلاش کنیم آن ارزشها را، که آنها به خاطر آن در این میدان وارد شدند، زنده بداریم... این شهیدان دریادل و خط شکن متعلق به همه ملت ایرانند.
خدابخش حکیمی_ خبرنگار تحریریه جوان قدس
نظر شما