بر اساس آمار، در این زمینلرزه ۷۰درصد سازههای بم بهطور کلی تخریب شدند؛ در بسیاری از ساختمانهای شهر، یک تیرآهن را روی دیواری آجری که با ملات و گل ساخته شده بود، قرار داده بودند؛ یعنی بیشتر ساختمانها از گل، آجر و تیرآهن تشکیل شده بود که بهخوبی با هم تلفیق نشده و هماهنگی لازم را نداشتهاند.
در این میان حتی ساختمانهای تازه ساخته شده هم از تخریب در امان نبودند؛ بهعبارتی، در زمان ساخت سازههای بم، قوانین و آییننامههایی وجود نداشته و یا اگر هم وجود داشته اصلاً در ساخت آنها لحاظ نشده بود.
زلزله بم اما به زنگ خطری برای مدیریت کلانشهرها و نشانهای از ضرورت توجه به اصول علمی و مهندسی در ساخت و توسعه شهرها تبدیل شد؛ بهگونهای که حالا بسیاری از مسئولان شهرسازی و متولیان آن ادعا میکنند پس از زلزله بم، استاندارد سازههای ساخته شده در کشور از ایمنی بالایی برخوردار شدهاند.
پیروی نکردن از ضوابط آییننامههای لرزهای
استاد دانشگاه ایالتی پلیتکنیک کالیفرنیا در گفتوگو با ما اظهار میکند: بخش زیادی از ساختمانهایی که در بم وجود داشت، ساختمانهایی با مصالح بنایی (و البته بیشتر خشتی و گلی) بوده است. آسیب به سکونتگاههای این شهر تنها مربوط به ساختمانهای خشتی و گلی نبوده، بلکه تعداد قابل توجهی از ساختمانهای نوساز هم در این شهر دچار آسیب جدی شدند.
دکتر محمدرضا اسلامی دلیل آسیب به ساختمانهای نوساز شهر بم (که دارای قابهای فولادی و بتنی بودند) را پیروی نکردن از ضوابط آییننامههای لرزهای و مقررات ملی ساختمان عنوان میکند و میافزاید: در زلزله بم برخلاف انتظار، تعداد قابل توجهی از ساختمانهای نوساز با سیستمهای نوین ساختمانی هم دچار آسیب شدند که این آسیبها به دو دلیل اتفاق افتاد؛ نخست، کیفیت نازل در روند اجرا (بهکارگیری روشهای اجرایی غلط و مصالح نامرغوب) و دوم طراحی نامناسب سیستمهای سازهای.
دانشآموخته دانشگاه کوبه ژاپن با تأکید بر اینکه یکی از نکاتی که در زلزله بم درخصوص ساختمانهای غیرمصالح بنایی تجربه شد بروز آسیب در ساختمانهای فولادی به دلیل استفاده از «اتصالات خورجینی» بود، ادامه میدهد: اتصالات خورجینی اتصالاتی بودند که تا پیش از زلزله بم به شکل گسترده در برخی مناطق کشور استفاده میشد و این نوع اتصال، توانایی لازم را برای شکلپذیری و ایجاد تغییر شکلهای دورانی تیر فراهم نمیکرد؛ بنابراین اینگونه ساختمانهای فولادی هم متحمل آسیبهای جدی در محل اتصالات تیر و ستون شدند.
وی در ادامه با اشاره به آسیبهایی که در زلزله بم تجربه شد، ادامه میدهد: زلزله بم جدا از هشدار درخصوص ساختمانهای مصالح بنایی، هشداری بود در زمینه اهمیت پرداختن به کیفیت مناسب سازههای فولادی، طراحی صحیح اتصالات و جوشکاریهایی که باید تحت نظارت و با کنترل کیفیت انجام میگرفت.
تجربه ژاپن و آمریکا
عضو هیئت علمی دانشگاه ایالتی پلیتکنیک کالیفرنیا با بیان اینکه زلزله بم در سال ۲۰۰۳ میلادی رخ داد و هشت سال پیش از آن، زلزله مشابه بزرگی در شهر کوبه ژاپن رخ داد که بر اثر آن آسیبهای جدی به ساختمانهای فولادی با قاب خمشی وارد آمد، میگوید: در واقع در زلزله کوبه، کشور ژاپن ضرورت توجه به «اتصالات و سازههای فولادی» را تجربه کرد. باز این نکته جالب توجه است که یک سال پیش از زلزله ژاپن (یعنی ۹ سال پیش از زلزله بم) در ایالت کالیفرنیای آمریکا زلزله نورتریج رخ داد که بر اثر آن نیز تعداد زیادی از ساختمانهای فولادی با قاب خمشی آسیب جدی دیدند که علت این خسارتها نیز طراحی غلط اتصال و همچنین کیفیت بد جوشکاری بود.
اسلامی ادامه میدهد: پیش از زلزله بم و در دو زلزله کوبه ژاپن و نورتریج کالیفرنیا توجه مهندسان سازه دنیا به اهمیت سازههای فولادی (قاب خمشی) جلب شده بود؛ زلزله بم هشدار دیگری به مهندسان سازه و مجریان پروژههای ساختمانی در ایران بود که به طراحی اتصالات و جوشکاری اتصالات تیر به ستونها توجه جدی داشته باشند.
وی با تأیید اینکه پس زلزله بم توجه بیشتری به «تدوین و ترویج مقررات ملی» و استانداردهای ساختمانی در ایران صورت میگیرد، اضافه میکند: باید دقت شود دو کلمه «تدوین» و «ترویج» مقررات ملی دو مقوله مجزا از هم هستند؛ ممکن است ما استانداردهای خوبی در کشورمان «تدوین» کرده باشیم، ولی این استانداردها در میان مهندسان «ترویج» نشده باشد. پس از زلزله بم هم به تدوین و بهروزرسانی مقررات ملی و هم به ترویج مقررات ملی در سازمانهای نظام مهندسی توجه ویژهای شد.
بیتوجهی به استانداردها در زمان اجرا
دانشآموخته دانشگاه کوبه ژاپن ادامه می دهد: در حال حاضر در زمینه استانداردهای ملی سازهای در سطح نسبتاً قابل قبولی هستیم، ولی بخش زیادی از مفروضاتِ استانداردها در روند طراحی و ساخت ساختمانهای موجود محقق نمیشود. دلیل آن، توجه ناکافی مجریان طرحها به مسئله کیفیت طراحی و اجراست؛ ما دارای استانداردهایهای نسبتاً خوبی هستیم، اما این استانداردها در سطح مطلوب در کشور ما بهکار گرفته نمیشود و همچنان نیازمند پرداختن به مسئله «ترویج» در کنار «تدوین» مقررات ملی هستیم.
در ژاپن و آمریکا همزمان با بهروزرسانی «تدوین» مقررات ملی و استانداردهای نوین، درزمینه مقوله «ترویج» ضوابط فنی استانداردها نیز اقدام شده است، یعنی در این دو کشور انرژی زیادی صرف «آموزش» و بهروزرسانی جامعه مهندسان در زمینه مقررات ملی میشود.
وی با تأکید بر اینکه با اینکه استانداردهای به نسبت خوبی در کشور ما تدوین شده، ولی همچنان بخشی از استانداردهای موجود در مقایسه با کشورهای زلزلهخیز مثل ژاپن و آمریکا فاصله دارد، میافزاید: به این دلیل نیازمند بررسی و بهروزرسانی سریعتر استانداردهای فعلی با توجه به «مرزهای دانش» مهندسی زلزله و سازه هستیم.
اسلامی ادامه میدهد: استاندارد ملی (مقررات ملی) نباید کپی استانداردهای کشورهای پیشرفته باشد، بلکه باید مختصات و مؤلفههای خاص کشور را نیز لحاظ کرده و استانداردی متناسب با شرایط اقلیمی، مصالح موجود، روشهای اجرایی، منابع انسانی و... تدوین شود.
پژوهشگر مرکز تحقیقات زلزله «پیایایآر» دانشگاه کالیفرنیا برکلی با بیان اینکه برای مثال ما در ایران در تدوین استانداردهای طراحی و اجرای سازههای فولادی (مبحث ۱۰مقررات ملی) نگاه ویژهای به استاندارد آمریکایی اِیآیاسسی داشتهایم، ادامه میدهد: این درحالی است که کارخانههای فولاد در کشور ما طیف گستردهای از پروفیلها و مقاطعی فولادی را که کارخانههای آمریکایی میسازند تولید نمیکنند، بنابراین کپی کردن استاندارد آمریکایی اِیآیاسسی با توجه به محدودیت کارخانههای فولاد ما نمیتواند کار درستی باشد؛ درواقع در تدوین مقررات ملی باید مقتضیات، محدودیت، شرایط خاص اقلیمی و... در نظر گرفته شود.
ژاپن، الگویی مناسب برای مقاومسازی
وی در پاسخ به اینکه اگر بخواهیم از تجربیات دیگر کشورها بهویژه کشورهای شبیه ایران برای مقاومسازی استفاده کنیم کدام کشورها را میتوان مثال زد، میگوید: استفاده از تجربیات دیگر کشورها موجب صرفهجویی در منابع و پیشگیری از دوبارهکاریها خواهد شد و بدون شک بهترین کشوری که میتوان از تجربیات آن در این زمینه استفاده بهینه کرد، ژاپن خواهد بود.
وی توضیح میدهد: ژاپن نقش پیشرو در مقاومسازی ساختمانهای مهم خود داشته است که دلیل آن جدیتر بودن مسئله زلزله در این کشور نسبت به سایر کشورهای توسعهیافته و زلزلهخیز است. اگر بخواهیم شرایط لرزهای ژاپن را با شرایط ایالتهای زلزلهخیز آمریکا مقایسه کنیم، میبینیم ژاپن در شرق اقیانوس آرام بهطور دائم زلزلههای متعدد و بزرگی را تجربه میکند در حالی که در غرب اقیانوس آرام بزرگی و بسامد زلزلهها در مقایسه با ژاپن کمتر است.
عضو هیئت علمی دانشگاه ایالتی پلیتکنیک کالیفرنیا میافزاید: مسئله مقاومسازی مدارس، بیمارستانها، پلهای بزرگراهی، ساختمانهای مهم دولتی و... در ژاپن جدیتر از ایالتهای واشنگتن، اورگون و یا ایالت کالیفرنیا بوده است؛ بنابراین دولت ژاپن در سالهای اخیر بودجه هنگفتی برای مقاومسازیها صرف کرده است.
اسلامی مهمترین نقطه ضعف ساختمانسازی امروز کشور ما را «فردمحور بودن» طراحی سازه به جای «دفترمحور بودن» طراحیهای سازهای میداند و ادامه میدهد: در کشور ما کارفرمایان پروژههای ساختمانی، طراحی سازه را به مهندسان محاسب و اشخاص صاحبنام در محاسبات واگذار میکنند، درحالی که طراحی سازه باید به «شرکت مهندسین مشاور(دفتر محاسبات)» واگذار شود؛ طراحی سازه یک کار فردی نیست.
وی با بیان اینکه به دلیل «فردمحور بودن» طراحی سازه و ساختمان در کشور، خردجمعی و انباشت تجربه در روند طراحی رخ نمیدهد و عملاً افراد بهطور مجزا طراحی سازهها را انجام میدهند؛ میافزاید: کار گروهی و استفاده از خردجمعی در انباشت تجربه در دفتر شرکت مهندسان مشاور رخ میدهد؛ تا زمانی که شاهد شرایط فعلی هستیم که مثلاً فلان استاد دانشگاه و یا فلان طراح محاسب باتجربه به تنهایی به عنوان شخص، پروژههای متعدد ساختمانی را گرفته و نقشه تحویل میدهد، نمیتوانیم توقع داشته باشیم کیفیت قابل قبول در طراحی رخ دهد.
وی خاطرنشان کرد: برای ساخت مسکن حدود ۲۷۰رسته شغلی مستقیم و حدود ۸۰۰نوع شغل وابسته درگیر هستند، ولی شاهکلید و رکن اساسی برای ایمنی در برابر زلزله «طراحی صحیح سازه» است. عملاً این مهمترین مرحله در ساخت مسکن محسوب میشود و فردمحور بودنِ طراحی در کشور ما موجب شده «ساختار دفاتر مهندسان مشاور» مشابه ژاپن و آمریکا در ایران شکل نگیرد.
فردمحور بودن طراحی در کشور
استاد دانشگاه ایالتی پلیتکنیک کالیفرنیا ادامه میدهد: درست است که در کشور از کیفیت پایین برخی از مصالح ساختمانی و یا نبود نیروهای فنی و حرفهای رنج میبریم، ولی در کنار همه این مشکلات، مهمترین مشکل ما فردمحور بودن طراحی است. در آمریکا تجارب طراحی در شرکتهای مطرح مشاور انباشت میشود، اما در کشور ما متأسفانه این انتقال تجربه بیننسلی طراحی ساختمان وجود ندارد.
اسلامی با بیان اینکه «نبود امکان کار تیمی» در طراحی سازه پاشنه آشیل صنعت ساختمانسازی و بحث ایمنی در کشور ماست، ادامه میدهد: در ایران حتی یک شرکت مهندسی مشاور با عمر بالای ۵۰سال وجود ندارد، درحالی که در کشورهایی مثل آمریکا و ژاپن شرکتهای مهندسان مشاور متعددی با عمر بالای ۱۲۰ یا ۱۴۰ سال دیده میشوند، یعنی چندین نسل از مهندسان در این شرکتها کار کرده، تجربه اندوخته و تجارب خود را به نسلهای بعدی منتقل کردهاند.
وی ایجاد آگاهی عمومی و توسعه خردجمعی برای هزینه کردن در فرایند طراحی ساختمان میان شهروندان را بسیار مهم میداند و ادامه میدهد: این مفهوم باید در کشور ما شکل بگیرد که طراحی معماری، سازه و تأسیسات، هزینه بسیار اندکی در مقایسه با هزینههای ساخت و مصالح ساختمان را شامل میشود؛ بنابراین باید تلقی عمومی در میان مردم اصلاح شود و بدانیم صرفهجویی در فرایند طراحی سازه، معماری و تأسیسات یک آسیب جدی و ضربه به اموال شخصی است.
وی میافزاید: هر گاه چنین آگاهی در کشور ما شکل بگیرد که مردم برای طراحی ساختمانهای جدید سراغ دفاتر و شرکتهای مهندسان مشاور باتجربه بروند شاهد رونق اقتصادی شرکتهای مهندسان مشاور خواهیم بود، در غیر این صورت همچنان تا سالها شاهد فردمحور بودن طراحی سازه در کشورمان هستیم.
نظر شما