به گزارش قدس آنلاین؛ اواخر سال گذشته، وزارت دارایی اسرائیل از بودجه پیشبینیشده این رژیم برای سال ۲۰۲۴ رونمایی کرد و از تحولی قابل توجه در این زمینه پرده برداشت؛ بودجه پیشنهادی افزایش قابل توجه ۸.۳ میلیارد دلاری در هزینه های دفاعی را خواستار شد که بالاترین رقم تاریخی یعنی رقمی در حدود ۳۷ میلیارد دلار را برای نیروهای مسلح دولت اشغالگر پیش بینی کرد. این مسئله که نشان دهنده افزایش قابل توجه هزینههای نظامی است و ارتش اشغالگر را در بین کشورهای درجه یک جهان از نظر تخصیص بودجه نظامی قرار می دهد.
البته از سال ۲۰۲۲، نام رژیم صهیونیستی در جدول ۱۵ تایی بالاترین هزینههای نظامی جهان قرار گرفته است و با در نظر گرفتن هزینههای نظامی به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی، رژیم صهیونیستی جایگاه نهم را در سطح جهانی به خود اختصاص داده است.
در این بین یکی از عوامل کلیدی که بر توانایی نظامی فرضی اسرائیل تأثیر میگذارد، موقعیت آن به عنوان بزرگترین دریافت کننده کمکهای نظامی آمریکا است. از سال ۱۹۴۶، واشنگتن مبلغ هنگفتی بالغ بر ۲۶۳ میلیارد دلار را در حمایت این رژیم اختصاص داده است که از این رقم تقریباً ۱۳۰ میلیارد دلار برای مقابله با تهدیدات امنیتی در حال افزایش علیه اسرائیل اختصاص پیدا کرده است. این کمک ها، در کنار رزمایش ها و همکاریهای مشترک نظامی، نقش مهمی در حفظ برتری کیفی نظامی تل آویو ایفا کرده است.
متحدان عرب، تسلیحات اسرائیل
در سال ۲۰۲۳، ایالات متحده تعهد خود را با اعطای کمک مالی نظامی ۳.۸ میلیارد دلاری به اسرائیل که بخشی از یک قرارداد ۳۸ میلیارد دلاری در یک دهه اخیر بود، تقویت کرد.
امروز اما دهها توافقنامه همکاری دفاعی بین ایالات متحده و اسرائیل وجود دارد، از جمله موافقتنامه کمک دفاعی متقابل (۱۹۵۲)، موافقت نامه امنیت اطلاعات عمومی (۱۹۸۲)، موافقت نامه پشتیبانی لجستیک متقابل (۱۹۹۱)، توافق نامه وضعیت نیروها (۱۹۹۴). و یادداشت تفاهم مبارزه با تروریسم و تحقیق و توسعه (۲۰۰۵).
اسرائیل علاوه بر دریافت بودجه نظامی بینظیر، جایگاه دهم را در عرصه جهانی صادرات تسلیحات به خود اختصاص داده است و ۲.۳ درصد از کل صادرات تسلیحات جهان را در سالهای ۲۰۱۸-۲۰۲۲ به خود اختصاص داده است تا به صادرات بیسابقه ۱۲.۵ میلیارد دلاری در سال ۲۰۲۲ برسد. برخی کشورهای عربی که روابط خود را با تل آویو از طریق توافقنامه ۲۰۲۰ موسوم به توافق ابراهیم عادی کردند، به عنوان واردکنندگان عمده تسلیحات اسرائیلی قلمداد میشوند. سه کشور عربی، امارات، بحرین و مراکش که توافقنامه عادی سازی را با میانجیگری آمریکا امضا کردند، ۲۴ درصد از فروش تسلیحات اسرائیل در سال ۲۰۲۲ را به خود اختصاص دادند در حالی که این رقم در سال ۲۰۲۱، فقط ۷ درصد بود.
سهم جهانی از صادرات عمده تسلیحات توسط ۱۰ صادرکننده برتر، ۲۰۱۸-۲۰۲۲
جایگاه اسرائیل در بودجه دفاعی آمریکا برای سال ۲۰۲۴
در ۲۲ دسامبر، جو بایدن رئیس جمهور آمریکا قانون مجوز دفاع ملی را امضا کرد و ۸۸۶.۳ میلیارد دلار به بودجه دفاعی ۲۰۲۴ اختصاص داد که ۲۸ میلیارد دلار نسبت به سال مالی قبل افزایش داشت؛ قابل توجه است که این بودجه از سوی مراکز صهیونیستی به دلیل تمهیدات سخاوتمندانهاش، از جمله ۵۰۰ میلیون دلار برای همکاری دفاع موشکی، شامل سامانههای گنبد آهنین اسرائیل، سامانه پدافندی داوود، و برنامههای تحقیقاتی و آزمایشی مورد استقبال قرار گرفت. همچنین ۴۷.۵ میلیون دلار به "همکاری جدید بین آمریکا و اسرائیل در زمینه فناوریهای دفاعی نوظهور از جمله هوش مصنوعی و امنیت سایبری اختصاص می دهد. بودجه جدید، بودجه مبارزه با هواپیماهای بدون سرنشین را تقریباً ۴۰ درصد یعنی از ۴۰ میلیون دلار به ۵۵ میلیون دلار افزایش داد و همچنین برنامه همکاری دوجانبه را برای مقابله با ساخت تونل، تا سال ۲۰۲۶ تمدید کرد. بودجه ۲۰۲۴ آمریکا همچنین حمایت از ابتکارات راهبردی مانند آموزش خلبانان اسرائیلی، افزایش آگاهی حوزه دریایی و ادامه برنامه همکاری آمریکا و اسرائیل برای مبارزه با ایجاد تونل در دو سال آینده را گسترش می دهد.
اقدام منطقهای برای حفظ تعادل بازدارندگی در برابر اسرائیل
با توجه به موارد ذکر شده، پرسشی که مطرح میشود این است که کشورهای همسایه چگونه به زرادخانه نظامی مهیب اسراییل، که با کمک آمریکا پر میشود پاسخ میدهند؟ بدیهی است که کشورهای منطقه به منظور حفظ بازدارندگی و ثبات، به دنبال جبران هرگونه عدم توازن از طریق افزایش قابلیتهای نظامی خود خواهند بود. بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۸، واشنگتن تنها ۱.۲۸ میلیارد دلار کمک نظامی به ارتش لبنان اختصاص داد که به طور متوسط سالانه ۱۰۰ میلیون دلار بود. این به وضوح در مقایسه با دهها میلیارد دلاری که در همان دوره به سمت اسرائیل هدایت شد، بسیار ناچیز است.علاوه بر این، واشنگتن همواره نقش فعالی در ممانعت از همکاری نظامی بین ارتش لبنان و سایر نیروهای بین المللی شده است. نمونه بارز آن در سال ۲۰۰۸ زمانی رخ داد که فشار ایالات متحده مانع از پذیرش حمایت نظامی روسیه از بیروت از جمله تسلیحات پیشرفته مانند MIG-۲۹، تانکها و مهمات شد.در پاسخ به این عدم توازن نظامی، کشورهای همسایه که ایجاد بازدارندگی در برابر رژیم صهیونیستی را یک نیاز اساسی میدانستند با تکیه بر مکتب واقعگرایی درصدد پرورش توانایی های خود و ایجاد بازدارندگی در برابر قدرت نظامی اسرائیل برآمدند. واقعگرایی که معتقد است حفظ صلح مستلزم توازن قوا است. وقتی قدرت به طور عادلانه بین دولتها توزیع میشود، هر دولت واحدی را از تلاش برای تسلط باز میدارد، زیرا هزینه تجاوزگری را به شدت بالا میرود.
واکنش محور مقاومت در برابر تجهیز نظامی اسرائیل
حفظ این تعادل اما در عین حال مسئله ظریفی است و نیاز به مراقبت و نگهداری مداوم دارد. از منظر واقعگرایانه، صلح صرفاً فقدان درگیری نیست، بلکه متکی بر یک ساختار قدرت باثبات است که از جنگهای بزرگ یا سلطه یکجانبه جلوگیری میکند. بنابراین، جدای از نمونه ایران که یک استثنای اآشکار در این زمینه محسوب میشود، سایر اعضای محور مقاومت منطقه (لبنان، یمن، عراق، سوریه) باید برای جلوگیری از درگیریهای بزرگ و تضمین ثبات در غرب آسیا، در ایجاد یک عامل بازدارنده در برابر ارتش اسرائیل پافشاری کنند.
مکتب واقعگرایی همچنین بر این باور است که دولتهای قدرتمند به عنوان بخشی از پیگیری منافع و امنیت ملی، تمایل دارند تا منافع و نفوذ خود را فراتر از مرزهای خود گسترش دهند. با رشد قدرت دولت ها، منافع ملی آنها به طور فزایندهای با پویاییهای بین المللی در هم می آمیزد و باعث تعامل عمیقتر و فراتر از مرزهای آنها میشود. با توجه به شواهد تاریخی مبنی بر گرایشهای توسعهطلبانه ذاتی رژیم صهیونیستی، برای مقابله با این توسعه طلبی، ایجاد یک نیروی بازدارنده قوی ضروری است.
با توجه به موارد ذکر شده، محور مقاومت طی سالهای اخیر تلاش کرده است تا با ایجاد اتحادهای مختلف با کشورهای همسو و ایجاد ائتلافهای منطقهای در برابر این تزریق توان نظامی که تعادل بازدارندگی را در منطقه به نفع رژیم اشغالگر برهم زده مقابله کند و با ایجاد جبهههای مختلف این خلاء نیروی نظامی را متعادل سازد؛ بعد از عملیات شگفت انگیز طوفان الاقصی محور مقاومت نشان داد که چگونه موفق شده است این تعادل بازدارندگی و توازن قوا را از طریق سطوح مختلف محور مقاومت در منطقه برقرار کند؛ نمونه بارز این حفظ توازن قوا را میتوان در ابتکار عمل مثال زدنی نیروهای تحت رهبری انصارالله یمن به وضوح دید؛ اقدامی که نشان داد آسیبپذیریهای قابل توجهی در دستگاه امنیتی گسترده اسرائیل وجود دارد. در جبهه دیگر اما حزبالله لبنان، موفق شده است توهم قدرت برتر نظامی اسرائیل را از طریق عملیاتهای موفق فرامرزی که قوانین جدیدی را برای درگیری ایجاد میکند، بهطور پیوسته از بین ببرد و این رژیم را به مرز جنون و درماندگی بکشاند ؛ تمام اینها در حالی اتفاق میافتد که زرادخانه موشکی بومی ایران هنوز وارد بازی نشده است؛ توان موشکی ایران تا حدی پیشرفته و قدرتمند است که توان وارد کردن ضربات اول و دوم را خواهد داشت؛ ضرباتی که میتواند کل زرادخانه اسرائیل را خنثی کند.
انتهای پیام/
نظر شما