مهدی نوید ادهم، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی در مورد تبعات تغییر سن پذیرش در دانشگاه فرهنگیان اظهار کرد: یکی از اصلیترین عناصر موفقیت یا عدم موفقیت هر نظام آموزشی، شرایط و صلاحیتهای حرفهای معلمان است. معلمان توانمند و مجرب باعث ارتقای کیفیت فرایند تعلیم و تربیت میشوند و معلمی که شرایط و صلاحیتهای لازم را ندارد، افت آموزشی و تربیتی را به همراه دارند.
دبیر سابق شورای عالی آموزش و پرورش تصریح کرد: یکی از آن شرایط، همخوانی سنی معلم و متعلم، مربی و متربی است. هرچه این شرایط سنی به هم نزدیکتر شود، هم زبانی و فهم مشترک از موضوعات بیشتر است. بخصوص در شرایط فعلی که ما با تحولات شدید محیطی روبهرو هستیم و به سرعت دانش و مطالعات در این زمانه باز تولید میشود و چرخه عمر آن کوتاه است. لذا هرچقدر معلم و شاگرد از منظر سنی به یکدیگر نزدیکتر باشند، به لحاظ روحی و روانی، ادبیات و خواستهها به هم نزدیکتر خواهد بود و به همین دلیل در بیشتر نظامهای آموزشی جهان، سعی میکنند معلمان را از فارغ التحصیلانی انتخاب کنند که نزدیکترین قرابت سنی را با دانش آموزان خود داشته باشند. این یک اصلی کلی است.
نوید ادهم اضافه کرد: هرچه سن آموزش دهنده بالاتر برود، امکان برقراری ارتباط قوی بین معلم و دانش آموز کمتر خواهد شد و در چنین حالتی گویی این دو فرد به دو دنیای متفاوت متعلق هستند و زبان، فهم و احساسات مشترک ندارند.
او تاکید کرد: وقتی سن معلم با دانش آموز فاصله زیادی داشته باشد، دانش آموز نمیتواند معلمش را به عنوان الگوی خود قرار دهد. در صورتی که رای دیوان لازم الاجرا شود، فردی که در ۴۰ سالگی تازه برای تحصیل در زمینه معلمی پذیرفته شده، پس از اینکه چنین فردی ۴ سال دوره تحصیلی خود را هم طی کند، با دانش آموز کلاس اولی خود حداقل ۳۳ سال تفاوت سنی دارد. این میزان فاصله سنی بین معلم و دانش آموز یعنی زیست در دو دنیای کاملاً متفاوت.
نوید ادهم در ادامه یادآوری کرد: تصمیم برای تغییر سن پذیرش در دانشگاه فرهنگیان، توجیه کارشناسی ندارد. در عین حال که معلم ۴۰ ساله باید ۳۰ سال در آموزش و پرورش خدمت کند. در نتیجه چنین تحولاتی برای پذیرش یک معلم، شرایط جسمی و روحی و روانی او در ۶۵ سالگی دیگر کشش همزبانی با کودک و نوجوان را نخواهد داشت.
به گفته عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی؛ راه حل کمبود معلم این نیست که افراد با سن بالا را وارد آموزش و پرورش کنیم. او در این رابطه توضیح داد: این روزها جوانان فارغ التحصیل بیکار در کشور کم نداریم. شرایط اقتصادی به گونهای است که افراد جوان تحصیلات عالیه دارند، اما نتوانستهاند هنوز کار پیدا کنند. ما میتوانیم این جوانان با سواد را که بانشاط و انگیزه هستند، طبق شرایطی آموزش معلمی داده و به سرعت به کار بگیریم. کسی که ۴۰ سال از عمرش گذشته مناسب این نیست که تازه وارد یادگیری معلمی شود.
دبیرکل هیئت مؤسس دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به اینکه دانشگاههای معتبر ما فارغ التحصیلان و دانشجویان خوبی در رشتههای علوم تربیتی دارند، بیان کرد: این گروه از جمیع جهات شرایط و آمادگی حضور در فعالیتهای حوزه تعلیم و تربیت را دارند. این افراد میتوانند در آموزش و پرورش ثمرات بهتری داشته باشند. همین افراد میتوانند یک دوره کارورزی بگذرانند و رشته تحصیلی آنها هم که مرتبط است و به راحتی میتوان به آنها اعتماد کرد و وارد آموزش و پرورش شوند.
دبیر سابق شواری عالی آموزش و پرورش خاطرنشان کرد: اخیرا شنیدیم که نمرات امتحانات نهایی دانش آموزان در ۱۴۰۲ اعلام شد و این نتایج تاسف بار بود. معدل کشور در رشته ریاضی و تجربی حدود ۱۲.۵ تا ۱۳ بود و در رشته علوم انسانی نیز ۱۰ و شاید زیر ۱۰ بود. این نشان داد که نسبت به دو سال قبل معدل دانش آموزان دو نمره پایین آمده است. چنین نتیجهای نشان میدهد که نظام آموزشی ما به شدت آسیبپذیر شده است و یکی از عوامل موثر در این آسیبدهی، ورود نیروهای نامتناسب به آموزش و پرورش است.
نوید ادهم عنوان کرد: سالها کارشناسان آموزش و پرورش فریاد زدند و با این امر مخالفت کردند و پیامدها و آسیبهای چنین موضوعی را میدیدند، ولی تصمیم گیران به فریادها توجه نکردند و امروز ما نتیجه این بیتوجهی را در افت نمرات دانش اموزان میبینیم. افت نمرات امروز بچهها ناشی از حضور معلمانی است که قبلا بدون رعایت اصول تربیتی و طی کردن مراحل تربیت معلم در عناوین مختلف مانند حق التدریس، قراردادی و… وارد سیستم آموزش و پرورش شدهاند.
او در پاسخ به این سوال که آیا این میتوان به این نظریه روانشناختی که سن ۴۰ تا ۵۵ سالگی پربازدهترین چرخه عمر انسان است امید داشت و گفت لااقل معلمانی که با سن بالاتر وارد حوزه تعلیم و تربیت میشوند، افراد پختهتری خواهند بود؟ گفت: این سن قطعا سن پختگی انسان هاست، ولی فردی که ۴۰ساله وارد آموزش و پرورش شود، تا ۷۰ سالگی باید خدمت کند ضمن اینکه سروکار داشتن با کودک و نوجوان که دوران نشاط و شور و هیجان خود را طی میکنند، در آموزش دهنده نیز نشاط و هیجان میطلبد چراکه نشاط لازم است تا این دو بتوانند با هم کنار بیایند و این نشاط در یک فرد ۵۰ساله وجود ندارد. فرض کنید دانش آموزان قرار است در حیاط مدرسه بازی کنند و به واسطه شادابی و هیجانی که دارند، بدوند، شیطنت کنند و... حتی با معلم خود به کوه و اردو بروند و… یک معلم با سن بالا آیا حوصله چنین کارهایی را دارد؟
نظر شما