مسأله تربیت یک مسأله چند متغیری و چند وجهی است و گاهی به مثابه لایههای پی در پی یک پیاز است که تا از لایه اول آن گذر نکنیم به لایه دوم آن و سپس سوم و چهارم و نهایتا لایه درونی و مغز آن نمیرسیم.
در مسائل تربیتی، لایه و مرحله اول تربیت، همان لایهای است که با چشم سر دیده میشود. اولین مشاهده میگوید که چه اتفاقی خواهد افتاد. جذب یا دفع؟ تربیت یا شبه تربیت؟ چرا که امیرالمومنین(ع) فرمودند: القلب مصحف البصر قلب بایگانی چشم است.
زدست دیده و دل هر دو فریاد
که هر چه دیده بیند دل کند
اولین ظرفیت تربیتی شهر مشهد، همان مشاهدات اولیه از شهر است که شامل معماری، قوانین شهری و خدمات شهری آن است. شلوغی شهر با ساختمانهای تجاری سر به فلک کشیده و بیلبوردهای متعدد تبلیغات برای تفریحات و اقلام مصرفی.
رفت و آمد سخت وسایل نقلیه در ترافیکها، عدم طراحی معماری اسلامی در خیابانهای منتج به حریم امام رئوف، شهر را به جای اینکه شهری تربیتی و معنوی معرفی کند شهر را یک شهر توریستی و تفریحی، معرفی میکند و چه بسا اگر گنبد و گلدستههای حرم آقا نیز در ساختمان سازیهای اطراف حرم گم میشد دیگر چیزی از لایه اول تربیتی که دیدن چشم و میل کردن قلب باشد نمیماند.
فرصت تربیتی مشهد، همان فرصت زیارت و بهره از وجود حضرت است و بس پس لایه اولیه این فرصت که همان ظاهر شهر است موضوعیت پیدا میکند.
شهر تربیتی اگر شهر توریستی و تفریحی شد دیگر انتظار رفتن به لایه بعدی تربیت، که انس با امام و نهایتا حرکت در مسیر فرهنگ امام را نباید داشت در مشهد الرضا چشمها، اولین چیزی که میبینند و به آن میل میکنند حرم امام است یا ....؟
نظر شما