تحولات منطقه

امروز ۲۷ دی‌ماه  سالروز شهادت سید مجتبی نواب صفوی  و جمعی از یاران او در فدائیان اسلام، در سال ۱۳۳۴ است نگاهی کرده‌ایم به فعالیت‌های سیاسی و انقلابی این شهید.

نواب صفوی؛ مردی که با چشمان باز به استقبال شهادت رفت
زمان مطالعه: ۹ دقیقه

شهید سید مجتبی نواب صفوی از پیشتازان مبارزات مسلحانه علیه حکومت پهلوی بود. وی به همراه جمعی از یارانش یعنی شهیدان محمد واحدی، خلیل طهماسبی و مظفر ذوالقدر توسط ساواک در بیست و هفتم دی ماه سال  ۱۳۳۴تیر باران و به شهادت رسیدند.

 زندگی نامه شهید نواب صفوی

سید مجتبی میرلوحی تهرانی متولد ۱۷ مهرماه سال ۱۳۰۳ در خانی آباد تهران،  معروف به نواب صفوی، او بعد از اتمام دروس ابتدایی، به آبادان سفر کرد و سپس در سال ۱۳۲۰  برای ادامه تحصیل به نجف اشرف مهاجرت نمود. نواب از استادان چون علامه امینی و سید حسین طباطبایی قمی درس فرا گرفت و به شاگردی آنها نشست.

 آغاز فعالیت‌های سیاسی و انقلابی نواب صفوی

نواب با کتاب‌های احمد کسروی در نجف آشنا شد و موجی از احساسات مذهبی و دینی وجودش را فرا گرفت. او این کتاب‌ها را نزد علما برده و از آنها نظر خواست، همه حکم مهدورالدم بودن نویسنده کتاب را دادند، نواب در اواخر سال ۱۳۲۳ وارد تهران شد و بدون تاخیر به خانه کسروی رفت و او را از گفتن و نوشتن سخنان توهین آمیز به اسیلام و ائمه‌(ع)   بر حذر داشت. نواب در سخنرانی‌های عمومی خود کسروی را نقد می‌کرد و چندباری هم با او به مذاکره و مباحثه پرداخت، نقد های نواب با تهدید کسروی همراه شد، شرح  یکی از این مذاکرات و مباحثات در روزنامه (دنیای اسلام) با عنوان (کسروی مباحث منطقی را با تهدید جواب می‌دهد) چاپ و منتشر شده است. نواب وقتی مطمئن گردید که او اصلاح پذیر نیست آماده اجرای حکم الهی شد.

پس از این سلسله رویارویی‌ها و علاوه بر آن سودمند نبودن اقدامات علمی فراوان دیگر علمای وقت نواب با اعتقاد به ارتداد کسروی، حذف فیزیکی وی را طراحی کرده و در پی اقدامی نافرجام با سلاحی که از پول اهدایی شیخ محمدحسن طالقانی از روحانیان وقت تهران، خریده بود، خود شخصاً به کشتن وی اقدام و در این برخورد حتی با کسروی گلاویز هم می ‌شود. سرانجام نیز با تحریک و برنامه ریزی مجدد نواب، کشتن کسروی توسط دیگر اعضای فدائیان اسلام به نتیجه رسید.

احمد کسروی از جمله افرادی بود که خط معارض و مهاجم علیه اسلام تشیع را دنبال می‌کرد. او نه تنها در کتاب «شیعی گری» به روحانیت، مقدسات اسلامی، پیشوایان مذهب تشیع و امامان بحق و معصوم علیهم السلام حمله می‌کرد، بلکه در کتاب‌های صوفی گری، بهاییگری، مادی گری و حتی تاریخ مشروطیت، مقدسات دینی و روحانیت را مورد حمله قرار داده بود.

پایه گذاری فدائیان اسلام توسط نواب صفوی

نواب صفوی که در هنگام کشتن احمد کسروی ناکام ماند، توسط حکومت وقت زندانی شد وی بعد از این که از زنداد آزاد شد، از زنده بودن و فعال دیدن کسروی تصمیم گرفت بار دیگر به مقابله با وی برخیزد. و قصد داشت در راه اجرای احکام اسلامی، با مخالفان و دشمنان آن مقابله جدی نماید. از اینرو در سال ۱۳۲۴ با دوستان و یارانی که با شور و هیجان در اطراف او گرد آمده بودند پیمان فداکاری در راه اسلام بست و جمعیت خود را فدائیان اسلام نام نهاد و اولین اعلامیه رسمی و اعلان موجودیت فدائیان اسلام را با عنوان دین و انتقام چاپ و منتشر ساخت. هدف از تشکیل این سازمان تحقق اهداف و ایده آل‌های دینی و اجتماعی دلسوزان مذهبی بود.

بدین ترتیب هسته اولیه پیشتاز گروه‌های مبارز در تاریخ معاصر ایران شکل گرفت. نواب صفوی با چنین بینشی دست به انتخاب یارانی زد که بیشتر از خانواده‌های متدین و کم درآمد و بازاریان خرده‌پا بودند و غالباً نیز جوان بودند و شور و شوق مبارزه را داشتند. با چنین آرمانی و چنان یارانی، نواب صفوی به مبارزه با گذشته و حال پرداخت؛ گذشته‌ای که استبداد و دین ستیزی رضاشاه رقم می‌زد در حالی که مملو از تفکرات انحرافی و غلیان عقده‌های سرکوفته اجتماعی در قالب اندیشه‌های بیگانه بود.

نقش فدائیان اسلام و نواب در ملی شدن صنعت نفت

نواب صفوی؛ مردی که با چشمان باز به استقبال شهادت رفت

با بالا گرفتن مخالفت مجلس با تصویب لایحه الحاقی گس-گلشاییان، جمعیت فدائیان اسلام در توافق با آیت‌الله کاشانی و دکتر مصدق در نقش حذف کننده نخست‌وزیر وابسته وارد کار شد.

حاج مهدی عراقی عضو جمعیت فدائیان اسلام در کتاب «ناگفته‌ها» به تشریح نقش نواب‌صفوی و جمعیت فدائیان اسلام در ملی شدن صنعت نفت و گاز ایران پرداخت.

حاج مهدی در این کتاب از نشست مشترک برخی اعضای جبهه ملی ایران از جمله دکتر سید حسین فاطمی، سید محمود نریمان، عبدالقدیر آزاد، دکتر مظفر بقایی، سید ابوالحسن حائری‌زاده، سید حسین مکی، کریم سنجابی و سید علی شایگان با حجت‌الاسلام نواب و برخی اعضای جمعیت فدائیان اسلام بعد از مخالفت شدید سپهبد رزم‌آرا سخن گفت.

او نوشت: «حاضران در این نشست که از نماز مغرب و عشاء شروع شد و تا نماز صبح روز بعد ادامه یافت، به بررسی آخرین شرایط اجتماعی، اقتصادی و مذهبی کشور و دلایل مخالفت سپهبد رزم‌آرا با ملی شدن صنعت نفت پرداختند در آخر جلسه هم بعد از توافق همه اعضا تصمیم به حذف فیزیکی رزم‌آرا گرفته شد.

سید - نواب‌صفوی - گفت تنها سد راه حرکت ما یا سد راه اجرای این برنامه‌ها، وجود آخرین تیر ترکش انگلستان، یعنی رزم‌آرا است. اگر رزم‌آرا از سر راه برداشته بشود ما به پیروزی نزدیک هستیم. چه بسا پیروزی را در دو قدمی‌خودمان می‌بینیم و به یاری خدا این کارها را انجام خواهیم داد.

البته نواب‌صفوی برای حذف فیزیکی رزم‌آرا و همراهی با دکتر مصدق و جبهه ملی ایران چهار شرط گذاشت از جمله محاکمه و مجازات کسانی که در جنایات دوره رضا خان مانند واقعه مسجد گوهرشاد، شهادت مدرس، قتل عام روحانیون دخالت داشتند و هنوز در قید حیات بودند، تلاش برای برقراری فرهنگ اسلامی در کشور، محاکمه و مجازات خوانین ظالم که کمترین اعتنایی به حقوق مردم نداشتند و برقراری عدالت اجتماعی در جامعه.

حاضران در جلسه همه شروط را پذیرفتند و چون دکتر مصدق که در جلسه حضور نداشت، متعهد شده بود که تصمیمات جلسه برای او هم لازم‌الاجرا باشد، توافقات نشست مورد قبول و پذیرش او هم قرار گرفت.»

ساعت ۱۰:۳۰ صبح ۱۶ اسفند ۱۳۲۹ اسدالله عَلَم وزیر دربار و سپهبد حاج‌علی رزم‌آرا نخست‌وزیر پهلوی برای شرکت در مجلس ترحیم آیت‌الله فیضی قمی از مراجع قم وارد مسجد سلطانی – مسجد شاه – در بازار بزرگ تهران شدند. به فاصله کوتاهی از پیاده شدن رزم‌آرا و عَلَم سه گلوله شلیک شد و رزم‌آرا از ناحیه سر، کتف و سینه قرار گرفت و به زمین افتاد.

با وجودی که ضارب رزم‌آرا خلیل طهماسبی اعلام شد و او از روز ترور تا تاریخ ۱۶ مرداد ۱۳۳۱ در زندان محبوس شد اما دادگاه رسیدگی کننده به عملکرد اسدالله علم با طرح این ابهام که «رزم‌آرا با شلیک کُلت یکی از گروهبان‌های حاضر در صحنه به قتل رسید» مرگ او را به دسیسه اسدالله عَلَم و دربار محمدرضا پهلوی نسبت دادند.

با دستگیری خلیل طهماسبی، حجت‌الاسلام سید شمس‌الدین قنات‌آبادی نماینده حامی آیت‌الله کاشانی در ماده واحده‌ای که با قید سه فوریت به تصویب مجلس شانزدهم رسید خواستار آزادی او شد.

قنات‌آبادی در این ماده واحده پیشنهاد داد: «چون خیانت حاجعلی رزم‌آرا بر ملت ایران ثابت گردیده هرگاه قاتل او استاد خلیل طهماسبی باشد به موجب این قانون مورد عفو قرار می‌گیرد و آزاد می‌شود.»

با مرگ رزم‌آرا زمینه برای به جریان افتادن مجدد طرح ملی شدن صنعت نفت ایران هموار شد. این طرح ۱۳ روز بعد از مرگ رزم‌آرا در تاریخ ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ بار دیگر در دستور کار صحن علنی مجلس قرار گرفت و با رای اکثریت قاطع نمایندگان به تصویب رسید.

نحوه شهادت و محل دفن

سید مجتبی نواب صفوی با یارانش در ۲۷ دی‌ماه سال ۱۳۳۴ شمسی به دست رژیم شاهنشاهی تیر باران شدند. پیکر نواب و یارانش ابتدا در مسگرآباد تهران به خاک سپرده شد. اما بعدا  با اجازه آیت‌الله مرعشی نجفی و با اقامه مجدد نماز میت توسط او، به قم منتقل و در قبرستان وادی‌السلام این شهر خاکسپاری شد.

روایت یک سروان از لحظات تیرباران شدن نواب صفوی

نواب در خردادماه سال ۱۳۲۷ اولین راه‌پیمایی را علیه نخست‌وزیری هژیر به راه انداخت که منجر به سقوط دولت وی شد. در ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ مورد تعقیب قرار گرفت و از این تاریخ مبارزه مخفیانه را آغاز کرد. مبارزه وی جهت بازگشت آیت‌الله کاشانی از تبعید، از جمله مهم‌ترین فعالیت‌هایی است که او در این دوران انجام داد.

در سال ۱۳۳۴، «حسین علاء» نخست‌وزیر، به وسیله مظفر ذوالقدر و به دستور نواب صفوی ترور شد که نافرجام ماند. پس از این واقعه مورد تعقیب قرار گرفت و در روز ۲۷ آبان ۱۳۳۴ دستگیر شد. محاکمه او و یارانش دو ماه به طول انجامید.

نواب صفوی؛ مردی که با چشمان باز به استقبال شهادت رفت

ساعتی بعد از نیمه‌شب "۲۷ دی‌ماه سال ۱۳۳۴" در پادگان "لشکر۲ زرهی مرکز" حوالی ساعت ۳ نیمه‌شب نواب صفوی و یارانش بعد از نوشتن وصیت‌نامه‌ای بسیار کوتاه در میدان تیر پادگان شماره ۱ قصر لشکر، تیرباران و اجسادشان جهت تدفین در مسگرآباد به نماینده فرمانداری نظامی شهرستان تحویل شد. او در حالی که با صدای بلند قرآن می‌خواند، به شهادت رسید.

سروانی به نام شلتوکی که در سال ۱۳۳۴ به جرم عضویت در حزب توده زندانی بود، در زندان آخرین روزهای عمر نواب را درک کرد. این زندانی کمونیست ساعات حیات نواب را این‌طور ترسیم می‌کند: «آن شب سرد زمستانی که نواب را می‌خواستند اعدام کنند، من هم زندانی بودم. من هنوز هم وقتی صدای آژیر آمبولانس را می‌شنوم یاد آن شب می‌افتم... روز ۲۶ دی‌ماه سال ۱۳۳۴ من تلاش کردم نواب صفوی را ببینم. وقتی به دستشویی می‌رفت و استغفرالله می‌گفت من هم به سرباز اتاقم گفتم می‌خواهم بروم دستشویی. من آنجا نواب صفوی را دیدم که با نشاط خاصی گفت: امشب آخرین شب ماست. از ما فرجام گرفته‌اند. من فهمیدم می‌داند چه خواهد شد.

نواب صفوی؛ مردی که با چشمان باز به استقبال شهادت رفت

او خاطره خود از لحظه تیرباران نواب را این‌طور تعریف می‌کند: «شنیدم که نواب صفوی گفت، خلیلم، محمدم، مظفرم زودتر آماده شوید زودتر غسل شهادت کنید، امشب جده‌ام فاطمه زهرا(س) منتظر ماست... وقتی قاضی عسگر از ایشان می‌خواست آخرین وصیت خودشان را بگویند در جواب گفت: ما شهید می‌شویم، اما بدانید از هر قطره خون ما مجاهدی تربیت خواهد شد و ایران را اسلامی خواهد کرد. در آن لحظه من به افکار این مرد خندیدم. بعد به دوستانش گفت: بچه‌ها من جلو می‌روم الله‌اکبر می‌گویم شما هم پاسخ تکبیر مرا بدهید. من شنیدم نواب صفوی گفت چشمان ما را نبندید، زیرا ما می‌خواهیم با چشمان باز به استقبال شهادت برویم».

بیانات رهبر انقلاب درباره فدائیان اسلام

رهبر انقلاب اسلامی در معرفی ابعاد شخصیتی و همچنین اثرگذاری شهید نواب صفوی در فضای حوزه علمیه مشهد در آن دوران می فرمایند: «آن وقتی را که خبر شهادت این جوانان مخلص و مؤمن و پاکباز [فدائیان اسلام] به مشهد رسید، فراموش نمی‌کنم. در بین طلاّب جوان حوزه مشهد، در آن مدرسه‌ای که ما بودیم، هیجان عجیبی پیدا شد. علّت هم این بود که سال قبل یا دو سال قبلش، مرحوم نوّاب صفوی، این جوان مؤمن روحانی، در همین مدرسه - که اتّفاقاً اسم مدرسه، مدرسه نوّاب است - آمده و سخنرانی کرده بود و نماز جماعت اقامه نموده بود و غوغایی از شور و هیجان به وجود آورده بود که تأثیرات او بر روحیه طلاب، در هنگام شهادتش محسوس بود. یکی از مدرّسان بزرگ هم در درس اشاره‌ای کرده بود و یادی از این‌ها نموده بود.

انقلاب اسلامی ایران در طول تاریخ پر فراز و نشیب خود، همواره مجاهدان جان برکفی مانند فدائیان اسلام داشته که قیام و شهادت آنان، راه را برای ادامه فعالیت نهضت اسلامی گشوده است. شهدایی که تاسی از خط مشی و قیام آنان می‌تواند راهگشای مسیر امروز ملت‌های مسلمانِ دربند دیکتاتوری و ستم باشد.   

خدابخش حکیمی- خبرنگار تحریریه جوان قدس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.