سجده، بهترین تجلی بندگی و محراب، درگاه سجود به پیشگاه الهی است؛ آنجا که عبادت شکلی دیگر به خود میگیرد و دست نیاز به سوی خداوند بلند است. ساخت و استفاده از محراب در ابنیه مذهبی منحصر به اسلام نیست و در همه ادیان، محراب مکانی است برای عبادت حضرت حق؛ همانطور که سجده و عبودیت پروردگار هم محدود به آیین و مذهبی خاص نیست.
اهمیت عبادتگاهها نزد مردم سبب شده هنرمندان هم متوجه این جایگاه شده و هرآنچه در چنته داشتهاند را در زمانهای مختلف خرج زیبایی، شکوه و جلال محرابها کنند. هنری که سبب هویتسازی برای محرابها در گذر تاریخ شده است.
ساخت محرابهایی با انواع خطوط اسلیمی بهویژه گونههای مختلف کوفی و بهکارگیری انواع گرههای هندسی با نقوش اسلیمی، موجب تحولی عظیم و خلق شاهکارهای عظیم در تزئینات محرابها شد و هنرمندان نخستین آثار برتر در این حوزه را در دوره ایلخانی از خود به جا گذاشتند.
با گذر زمان، محرابسازی بر محور هنر، جای خود را در معماری حرم مطهر هم پیدا کرد و آثار ماندگاری در این حوزه پدید آمد. محرابهای زرینفام نمونهای زیبا و ماندگار از محرابهای حرم مطهر هستند که اولین آنها حدود هشت قرن پیش ساخته شده است.
کاشی زرینفام، زیباییبخش محرابها
محراب عنصر مهمی با جایگاه خاص در معماری مذهبی است که قدمت آن به پیش از اسلام میرسد و در اماکن مذهبی ادیان دیگر هم وجود داشته است. اما چه در اسلام و چه در سایر ادیان «محراب» یا «مهراب» جایگاهی بوده تا بندگان سر به سجده برند و معبود را عبادت کنند. مسلمانان هم سنگ، گچ و چوب را با هنرهایی مانند نقاشی، گچبری، حجاری، آجرکاری و کاشیکاری در هم میآمیختند و محرابهایی را در جهت قبله در مساجد و سایر بناهای مذهبی خود میساختند. البته ساخت محراب فقط در اماکن مذهبی نبوده و نمونههایی هم در اماکنی چون کاروانسراها مانند رباط شرف در خراسان مشاهده میشود.
بسیاری از آنها مانند محراب کاشی زرینفام ساخته شده توسط حسن بن علی بن احمد، محراب کاشی زرینفام ساخته شده توسط حسن بن عربشاه و محرابهای زرینفام ساخته شده توسط علی بن احمد بن علی الحسینی از موزههای خارج از کشور سردرآوردهاند و به ترتیب در موزههای متروپولیتن، موزه برلین و موزه ویکتوریا آلبرت نگهداری میشوند. تعدادی از این محرابها مانند محراب حسن بن عربشاه در ابعاد بزرگ و با استفاده از دو یا چند قطعه کاشی قالبی زرینفام ساخته شدهاند و تعدادی هم در ابعاد کوچک هستند.
البته این نوع از کاشی زرینفام محدود به محرابها نشده و گاهی برای ساخت سنگ قبر هم از این فن استفاده میشده است. طرح محرابی این سنگ قبرها سبب شده محراب قلمداد شوند، اما با تحقیق و بررسی متن کتیبههای آنها کاربری متفاوتشان مشخص شده است. نمونه آن، سنگ قبر محرابی شکلی متعلق به مرتضی بن الحسن شرفشاه موسوی به تاریخ 708 هجری است که از گزند تاراجها در امان مانده و به موزههای خارجی نرسیده و در آستان قدس رضوی نگهداری میشود.
هنر زرین در محرابهای حرم مطهر رضوی
اوایل سده هفتم هجری، سفالگران ایرانی به فنون پیشرفته لعابسازی و استفاده از خمیر شیشه برای ساخت بدنه دست یافته بودند. سدههای هفتم و هشتم هجری دورانی بود که شیوه ساخت و پخت لعاب زرینفام تقریباً در انحصار دو خاندان سفالگر ابیطاهر و ابیزید از مرکز اولیه صنعت کاشیسازی ایران یعنی شهر کاشان بود. حرم مطهر امام رضا(ع) هم که نمایشگاهی از انواع کاشیهای هفترنگ، معرق، معقلی و زرینفام است، نمونههای نفیس و درخشانی را از این دوره هنر کاشیکاری در خود دارد. سه محراب زرینفام حرم مطهر و بسیاری از کاشیهای روضه منوره نیز نتیجه هنرمندی و همکاری این دو خاندان کاشیکار در قرن هفتم است.
کاشیهای زرینفام و کتیبههای محرابها نیز عموماً با ادعیه، آیات قرآن، احادیث، اشعار عرفانی، نام سازنده و گاهی نام سفارشدهنده و با استفاده از انواع خطوط همچون کوفی، نسخ، رقاع و توقیع تزئین شدهاند. تعداد زیادی از محققان مانند صنیعالدوله، فیض، کاویانیان، امام، مؤتمن و خجسته مبشری روی این کاشیها و محرابها مطالعاتی انجام دادهاند. آنها از بررسی کتیبههای تاریخی بر کاشیهای زرینفام حرم مطهر و اسناد مکتوب معماری دریافتهاند این آثار به سبب آسیبهای ناشی از عوامل مختلفی مانند زلزلههای مهیب (در دوره صفوی) همچنین جنگ و هجوم اقوام مختلف از دورههای خوارزمشاهیان، ایلخانیان و صفویان تا پهلوی بارها مورد مرمت، بازسازی و نوسازی قرار گرفتهاند. محرابهای زرینفام هم مستثنا نبوده و چندین بار تعمیر شدهاند که طی آن قطعاتی از آنها که آسیب دیده بودند با قطعات جدیدی جایگزین شدهاند. اسناد به شمارههای 35134 (سال 1151ق.)، 36916 (سال1155 ق.)، 36855 (سال1156ق.) و 37022 (سال1157ق) به تعمیر کاشیهای حرم مطهر در دوره افشاریه اشاره دارد. همچنین سند شماره 13272 (سال 1321ق) مربوط به تعمیرات و هزینه آن در دوره قاجار و سند شماره 45310 (سال1315ش) درباره کاشیکاری حرم مطهر در دوره پهلوی اول است.
در دوره پهلوی دوم نیز تصمیم بر آن شد به دلیل اهمیت حفظ و نگهداری از هرگونه آسیب احتمالی، این آثار بیمانند به موزه مرکزی منتقل شود. در حال حاضر دو محراب نفیس زرینفام پیش رو و پایین پای مبارک در موزه تاریخ حرم و محراب بالاسر حضرت(ع) هم در طبقه منفی یک موزه مرکزی قرار دارد.
محراب پیش روی مبارک
سال 612 قمری عبدالعزیز بن آدم قمی سفارش ساخت این محراب را به محمد بن ابیطاهر کاشانی و ابیزید نقاش میدهد. محمد بن اب طاهر که محراب و سنگ قبر حرم مطهر حضرت معصومه(س) در سال 602 قمری و محراب و قبر شاهزاده احمد نیز به دست توانای او ساخته شده با همکاری ابیزید نقاش، محرابی زرینفام را با ارتفاع 273 و عرض ۲۲۰ سانتیمتر با برجستهکاری بر بدنه سفیدی میسازند.
این محراب که احتمالاً قدیمیترین نمونه محراب زرینفام ایرانی است، بزرگتر از دو محراب دیگر حرم مطهر رضوی بوده و با تنوع رنگی گستردهای اجرا شده است. قاب اصلی آن از دو ردیف حاشیه کتیبهدار تشکیل شده که سه طاقنما را در خود جای داده و دور آن نواری از کاشی فیروزهای کشیده شده است. قاب بیرونی کتیبهای لاجوردی به صورت برجسته است که آیات ۱۱۴ تا ۱۱۶ سوره هود به خط کوفی و بر زمینه سفید مایل به نخودی در آن نگاشته شده است. نقشهای گردان اسلیمی به صورت کاملاً برجسته در میان این خطوط کوفی با حرکتهای اسلیمی برجسته نقشهای ظریفی از گل و برگ و ساقه پیچان با لعاب زرینفام مسی رنگ همراه شده است. حاشیه دوم هم کتیبهای است که از نظر هنری مانند حاشیه اول است و آیات ۱۴۴ و ۱۴۵ سوره بقره با خط ثلث به رنگ لاجوردی بر آن نقش بسته است.
در مرکز محراب چهار طاقنمای تو در تو کار شده که طاقنمای بزرگ (بیرونی) شکسته با فرم مثلثی روی دو نیم ستون با سر و پایه ستونهای گلدانی، طاقنمای دوم به شیوه پلکانی و چهار قسمتی دارای دو نیم ستون با سر و پایه ستون در دو طرف آن و طاقنمای سوم با طرح تیزهدار با سر و پایه مشابه طاقنمای دوم قرار گرفته است. البته برخی صاحبنظران معتقدند این محراب دارای چهار طاقنماست و طرح نعل اسبیِ میان طاقنمای سوم را به عنوان طاقنمای چهارم در نظر میگیرند. داخل طاقنمای بزرگ نقشهای اسلیمی مشابه اسلیمیهای دوره سلجوقی و ایلخانی به صورت بسیار برجسته اجرا شده است. در این طاقنماها و حدفاصل آنها، آیاتی از کلامالله و حدیثی از امیرالمؤمنین(ع) و حدیثی در باب زیارت امام رضا(ع) با خطوط کوفی، کوفی معشق و ثلث خفی نوشته شده و در کنار آن نام بانی و طلب خیر برای او و نام و امضای سازنده این اثر فاخر یعنی محمد بن ابیطاهر کاشانی هم به خط نسخ حک شده است. همچنین نام محمد بن ابیزید نقاش نیز که کار نقاشی و خوشنویسی برخی از قسمتهای این اثر مشترک را برعهده داشته، در حاشیه پایینی طاقنمای دوم با خط رقاع نوشته شده است. تاریخ ساخت محراب هم در حاشیه پایینی آن بر زمینهای از اسلیمیهای درهم پیچیده، به خط ثلث برجسته به رنگ لاجوردی چنین نوشته شده: «فی ربیع الاخر سنه عشر و ستمایه».
مقایسه تصاویر محراب در اوایل دوره پهلوی و وضعیت کنونی آن نشان میدهد قسمتی از پایین محراب، هنگام سنگفرش کف بقعه مدفون شده بوده و در زمان بازسازی و انتقال آن به موزه، ستوننماهای جدیدی از سنگ مرمر جایگزین این قسمت شدهاند. ظاهراً ستون نماهای داخل محرابها از کاشی زرینفام با طرح نقوش طوماری و گیاهی بوده و متأسفانه در بازسازیها و مرمتهای مکرر، مانند برخی قطعات دیگر محراب تعویض شده است.
محراب پایین پای مبارک
این محراب روزگاری بر دیوار جنوب شرقی روضه منوره و در قسمت پایین پای حضرت نصب بوده است. اثری از نام سازنده یا بانی بر این محراب به جا نمانده اما ساخت آن را به سبب شباهتش به محراب پیشرو به استادان محمدبن ابیطاهر کاشانی و ابوزید نسبت دادهاند. محراب پایین پای مبارک در ابعاد 228 در 180 سانتیمتر با طرح سه طاقنما (برخی طرح هلالی سهپر وسط را نیز به عنوان طاقنمای چهارم در نظر میگیرند) و دو حاشیه در اطراف آن ساخته شده است. طاقنمای اول دارای دو نیمستون با سرستون است که پایههای آن از بین رفته و دوباره با پایههایی از جنس سنگ مرمر جایگزین شده است. این آسیب به این دلیل بوده که کف بقعه مبارک در گذشته گودتر از اکنون و با آجرفرش پوشیده شده بوده است. این فضا یک بار با سنگهای مرمر الوان فرش شده و پس از آنکه دوباره نیاز به مرمت پیدا میکند، در سالهای 1342 تا 1344 شمسی در زمان توسعه حرم مطهر، پس از بتنریزی کف با سنگهای مرمر خلج فرش میشود. این کفسازی مجدد، به بالا آمدن سطح کف روضه منوره در حدود ۴۰ سانتیمتر منجر شده و برخی کاشیهای تاریخی مدفون میشوند.
بر حاشیه اول محراب با خط کوفی و ثلث آیات ۵۵ تا ۵۷ سوره مائده و بر حاشیه دوم آیات ۷۸ تا ۸۰ سوره اسرا کتابت شده است.
در حاشیه طاقنمای دوم، طاقنمای اول و طاقنمای سوم به ترتیب آیات ۱ تا ۷ مؤمنون، ۱۸ و ۱۹ آلعمران و ۲۸۵ و ۲۸۶ سوره بقره با خطوط ثلث، کوفی و نسخ نوشته شده است. در حاشیه طاقنمای بزرگتر نیز درباره یکی از مرمتهای این اثر چنین آمده است: «در سال 1401 (قمری) تعمیر شد شیخ حسین و دیگران».
سال ساخت این محراب در برخی منابع ۶۱۲ قمری ذکر شده، اما درباره قدمت این محراب برخی محققان نظر متفاوتی دارند. به عنوان مثال آرتوراپهام پوپ در کتاب «سیری در هنر ایران» در گزارشی درباره تزئینات حرم مطهررضوی چنین گفته است: «تا اینکه سلطان محمود ایلکخانی از خاندان آل افراسیاب حرم را بازسازی کرد و گنبدی رفیع بر فراز آن برپا داشت. دخترش شاهدخت ترکان زمرد (خواهرزاده سلطان سنجر سلجوقی) به سال ۵۱۲ حرم را با کاشیهای زرینفام مزین ساخت».
این محراب و محراب پیشروی مبارک در ضمن تعمیرات سالهای دهه 50 شمسی، از ازاره روضه منوره برداشته شده و پس از قابسازی به موزه مرکزی منتقل شد و هماکنون در طبقه همکف موزه مرکزی در معرض نمایش عموم قرار دارد.
محراب بالاسر حضرت
این محراب را نیز هشت قرن پیش علی بن محمد بن ابیطاهر کاشانی در ابعاد ۱۲۵ در ۹۰ سانتیمتر ساخته است. یک کتیبه حاشیهای به خط ثلث دارد که آیات ۷۸ و ۷۹ سوره اسرا بر آن نوشته شده است. این محراب دو طاقنما با پایه و سرستونهای گلدانی شکل دارد که بر طاقنمای اول و حاشیه طاقنمای دوم آیات ۱۸ و ۱۹۰ و بخشی از آیه ۱۹۱ سوره آلعمران حک شده است.
این محراب که کوچکترین محرابهای زرینفام حرم مطهر است، در اصل در جهت قبله در رواق بالاسر حضرت(ع) نصب بوده است. بر اساس کتیبه احداثیه آن که روی طاقنمای دوم (طاقنمای طرح هلالی سهپر) قرار دارد سال ساختش به ۶۴۰ قمری میرسد: «سنه اربعین و ستمائه». نام سازنده نیز به خط ثلث در حاشیه پایین محراب چنین آمده است: «عمل علی بن محمد بن ابیطاهر القاشانی غفرالله ذنوبه».
برخلاف دو محراب پیشین، در این اثر از رنگ فیروزهای هم استفاده شده و نسبت به دو محراب دیگر کوچکتر و سادهتر بوده است.
این محراب یک بار در سال ۱۳۴۲ مرمت شده و برخی شواهد هم نشان از مرمت آن در دوره صفویه دارند. هماکنون این محراب در طبقه منفی یک موزه مرکزی آستان قدس رضوی قرار دارد و متأسفانه به دلیل جداسازی نامناسب از محل خود آسیبهای فراوانی دیده است.
نظر شما