آیا قلعه نویی مانیفست خود در مربیگری تیم ملی را برای جبران ناکامی قطر تغییر خواهد داد یا اینکه با پافشاری بر همان سیاست های غلط با سرعت بیشتری زیر نیمکت تیم ملی را گود برداری خواهد کرد تا سقوط جدی تر از قبل شود.

به گزارش قدس آنلاین، سکوت امیر قلعه نویی بعد از حذف تیم ملی فوتبال ایران از گردونه رقابت های جام ملت های آسیا یک حقیقت محض را آشکار کرد که سرمربی تیم ملی قصد رویارویی با منتقدان سرسخت خود را ندارند به همین دلیل قلعه نویی با انتشار متنی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام به نوعی از مردم ایران دلجویی کرد تا شاید با این تاکتیک فضا را قدری تلطیف کند.

حمایت رئیس فدراسیون فوتبال از ادامه فعالیت قلعه نویی در تیم ملی نشان داد به رغم انتقادهای تند و تیز بخش قابل توجهی از منتقدان، جایگاه قلعه نویی در معرض هیچ خطری قرار ندارد و او همانند سابق بدون مشکل به فعالیت خود ادامه خواهد داد.

اما پرسشی که هنوز برای افکارعمومی باقی مانده اینست که آیا امیر قلعه نویی با همان پلن قبل از جام ملت های آسیا قرار است به فعالیت خود در تیم ملی ادامه دهد یا اینکه برای ادامه فعالیت طرحی نو در راه است؟!

مطمئنا اگر تغییر در روند حرکتی کادر فنی به وجود آید و این مساله بر پایه اصول و قاعده فوتبال روز جهان رخ دهد می توان به آینده خوش بین بود اما اگر بناست دوباره همان تفکرات و نفرات به رویه سابق خود ادامه دهند بهتر است همین امروز قید موفقیت و پیشرفت در فوتبال را بزنیم چون با این روال تیم ملی صرفا یک دورهمی دوستانه است که همه چیز بر پایه رفیق بازی استوار شده است!

اگر قلعه نویی به دنبال تحول و پیشرفت در حوزه فوتبال ملی است قطعا این اتفاق با حضور نفراتی چون سعید الهویی، رحمان رضایی، آندو تیموریان، حمید مطهری و هومن افاضلی به دست نخواهد آمد، بلکه باید به سمت راهکاری نتیجه بخش و هدفمند گام برداشت که بازیکنان تیم ملی به واسطه آن بتوانند منسجم تر و با برنامه به سوی موفقیت گام بردارند!

شاید سرمربی تیم ملی به توانمندی دستیارانش در کادر فعلی تیم ملی اعتقاد  بی حد و اندازه ای داشته باشد، اما به اعتقاد بسیاری از منتقدان این جمعیت پر تعداد حتی قابلیت کسب موفقیت در یک تیم لیگ برتری را ندارند که برای اثبات این ادعا می توان کارنامه مربیگری تک تک آنها را به دقت بررسی کرد تا حقیقت در این ارتباط فاش شود.

امیر قلعه نویی خود می داند که در بزنگاه ‌های بزرگ هیچ یک از این نفرات قدرت ارائه شیوه مدرن برای خروج از بحران را ندارند چرا که اگر چنین بود آنها در جریان بازی تیم ملی در مرحله نیمه نهایی تورنمنت قطر با راهکارهای خود به قلعه نویی کمک می کردند تا تیم ملی از فرصت موجود استفاده کند و مجوز حضور در فینال را به دست آورد اما نه تنها چنین اتفاقی رخ نداد بلکه قلعه نویی کنار خط آچمز شد تا فرصت طلایی فینالیست شدن در آسیا به راحتی هر چه تمام از بین برود.

شاید اگر به جای کادر فنی پر ترافیک قلعه نویی در جام ملت ها یک یا دو مربی گره گشا کنار امیر قلعه نویی بودند امروز حسرتی برای اهالی فوتبال ایران وجود نداشت اما قلعه نویی این نعمت را از خود و فوتبال ایران سلب کرد تا ناکامی ایران از نیم قرن در آسیا عبور کند. حالا اما قلعه نویی در آستانه ورود به بیست و پنجمین سال مربیگری خود در فوتبال می تواند یک تصمیم مهم در زندگی فوتبالی خود بگیرد و به جای یک مینی بوس آدم اضافی از دو یا سه گزینه بزرگ استفاده کند تا آنها زمینه موفقیتش را فراهم آورند در غیر این صورت دوباره همان بلای جام ملت ها بر سر او خواهد آمد و ناکامی جدیدی به نام قلعه نویی ثبت خواهد شد.

حالا سوال اینجاست آیا قلعه نویی مانیفست خود در مربیگری تیم ملی را برای جبران ناکامی قطر تغییر خواهد داد یا اینکه با پافشاری بر همان سیاست های غلط با سرعت بیشتری زیر نیمکت تیم ملی را گود برداری خواهد کرد تا سقوط جدی تر از قبل شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.