به گزارش قدس آنلاین، هفتصدوسیاُمین شب از سلسله شبهای مجله بخارا با همکاری مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، به تجلیل و تکریم یکعمر فعالیت علمی «محمدحسن سمسار» اختصاص داشت که در مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی برگزار شد.
در این جلسه که اجرای آن برعهده علی دهباشی، مدیر مجله بخارا بود، کاظم موسوی بجنوردی، رییس مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی گفت: از فرهنگ و تمدن میهن کهنسال ما ایران، دری بهسوی باغی مصفا و روحپرور گشوده میشود که چشم را مینوازد و روح را به اهتزاز درمیآورد. هنر ایران قرنهای متمادی است که در جهان شناخته بوده و اینک نیز آثار استادان هنرمند ایرانی از تذهیب و نگارگری تا خوشنویسی و جلدسازی و دیگر آرایشهای هنری زینتبخش موزهها و کتابخانههای مهم گیتی است و بی گزافه، صدها پژوهشگر نامدار جهانی عمر خود را بر سر شناسایی و شناخت بیشتر و بهتر آن میراث شگفتانگیز نهادهاند.
وی افزود: هنر ایران واجد معنویتی است که با روح اندیشه ایرانی در پیوند است و بهویژه با ادبیات ایران دستدردست یکدیگر دارند و گذشته از زیباییشناسی، راز محبوبیت آن را در سرتاسر جهان، ازجمله میباید در این نکته نیز جستوجو کرد. هنر ایران در طول تاریخ، جلوهگاه وحدت ملی مردمان این سرزمین بوده و هر شهر و منطقهای، با وجود اختصاص مکتب خاصی به خویش، سبک و سیاق «هنر ایران» را در خود حفظ کرده و همچون تاروپود در خود تنیده و بافته و بسان تکتک اجزا، در ساخت بنای رفیع و بلند به قامت هنر ایران به کار رفته است.
موسوی بجنوردی گفت: تحقیق و پژوهش در این عرصه سخت و دشوار ولی دلپذیر و جانافزاست و زندگی پژوهشگر دلباخته، اندکاندک با هنر ایران درمیآمیزد و خو میگیرد و چشم او ظرایفی را درمییابد که بدانمرتبه برای نگاههای زودگذر ممکن نیست. زندگی در هنر ایران سخت گرانبهاست و باید از عشق و علاقهای وصفناپذیر بهره داشت؛ باید «ارادتی» نشان داد تا «سعادتی» نصیب شود و این همه، از آنِ استاد ما، جناب آقای سمسار شده که بیش از نیمقرن از زندگی پربار خویش را در باغ هنر ایران به سر آورده و دست از طلب برنداشته و پیوسته در کار شناسایی و شناخت ابعاد سترگ هنر ایران بوده است. آثار گرانبهای استاد سمسار در این باب خود بخشی فاخر از سرگذشت هنر و فرهنگ ایران است. آشنایان این بحر عمیق نیک میدانند که شناخت درست و دقیق انواع هنرهای ایرانی مستلزم شناخت کافی از تاریخ و فرهنگ ماست و استاد سمسار به گواهی آثار دلپذیری که پدید آوردهاند، احاطۀ خود را بر زوایای کمتر شناخته پهنه وسیع تاریخ و فرهنگ ایران و زبان فارسی نشان دادهاند.
رییس این مؤسسه پژوهشی در ادامه گفت: برای مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی مایه کمال سرفرازی و مباهات است که استاد سمسار دیری است که این مرکز و دائرةالمعارف را به وجود نازنین خویش و مقالات گرانبهای خود آراستهاند و از آن مهمتر، در طول مدتی قریب چهلسال حضور پربار در این مرکز، آرام و سربهزیر نهفقط «چشمِ جهانبین» بر آثار هنری افکنده و کتابها را برای کشف اثری و اشارهای به هنرمندان این سرزمین میکاویدهاند، بلکه کوشیدهاند خیل شاگردان و دلبستگان را نیز از لطف حضور و نظر خویش برخوردار کنند. بزرگداشت استاد سمسار درواقع بزرگداشت هنر ایران است و نشانهای است از ارج و نکوداشت این مرکز و استادان و همکاران آن و دیگر دلبستگان محضر استاد نسبت به فرزند بزرگوار و ارجمند این آب و خاک و تأکید هرچه تمامتر بر شناخت هنرهای ایرانی و کوششی که نیاکان ما برای پدیدآوردن این پهنه وسیع از فرهنگ و هنر بهکار بردهاند و از هر جهت مایه افتخار و سربلندی ایرانیان بودهاند.
محمدحسن سمسار به تاریخ، ادبیات و مطالعات میدانی اشراف دارد
در ادامه، احمد مسجدجامعی، قائممقام مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی گفت: در خرید آثار موزهای کارگروهی بود که انتخاب و قیمتگذاری و خریداری میکرد. همچنین در مدیریت شهری توفیق داشتم پیگیر چاپ آثار استاد باشم. ضمن آنکه ایشان یکی از برگزیدگان جایزه تهران هم هست. در مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی ۴٠ سال است که حضور دارد و در سال ۱۳۶۳ با همراهی زندهیاد یحیی ذکاء گروه هنر و معماری را پایه گذاشت.
وی افزود: ایشان شخصیت چندوجهی اوست. به تاریخ، ادبیات و مطالعات میدانی اشراف دارد و نگاه به تاریخ ایران بدون آنها ژرف نیست و روح ایرانی ندارد. در این زمینه کارهای ایشان تبدیل به نهاد شده است و یکیشان جمعآوری عکسهای کاخ گلستان است که کاربرگه تهیه کرد برای شناسایی اثر و آنچه بعد منتشر شد همانی است که او تدوین کرد و آرشیو عکس کاخ گلستان شکل گرفت چون تشخیص ایشان درباره تاریخ قاجار سند است و از این منظر یک شخصیت بینظیر و تکرارنشدنی است.
مسجدجامعی گفت: همچنین فراموش نکنیم ایشان به جوانان پروبال داد. دیگر آنکه ذهن مسألهیاب دارد و تفکیک و طبقهبندی میکند. صداقت و فرهیختگی او مثالزدنی است و تسلطش بر منابع حیرتانگیز است و در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، حدود ٣٠ مدخل دربارۀ خوشنویسان و خطاطان ایرانی نوشته است. و همچنین مدخل خوشنویسی در دانشنامۀ اسلامیکا به قلم اوست.
سمسار تلاش کرد ریشه هنر ایرانی را در هنر دوره اسلامی بیان کند
جبرئیل نوکنده رئیس موزه ملی ایران نیز در این مراسم گفت: از اینکه به عنوان شاگرد کوچک استاد سمسار، بخت با من یار شد تا به ایراد سخن بپردازم سپاسگزارم. در اینجا لازم دیدم به دونکته از زندگی حرفهای خود و نسبتش با استاد سمسار بیان کنم؛ نکته اول: من ورودی سال ۱۳۷۰ رشته باستانشناسی دانشگاه تهران بودم و در همان روزهای نخست از طریق استاد شادروان صادق ملکشهمیزادی با دکتر سمسار آشنا شدم و در دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد یعنی تا سال ۱۳۷۶ چندین درس هنر اسلامی را با ایشان گذارندم. استاد در هر موضوع درسی که داشت سر وقت و با چهره خندان وارد کلاس میشد. در روایتگری موضوع درسش تبحر خاصی داشت و از اینکه فرزند شیراز بود به آن افتخار میکرد؛ مثلاً هرگاه از حافظ بزرگ سخن میگفت از او بهعنوان همشهری خویش یاد میکرد. اما نکته جالب توجه برای من آموزش غیرمستقیم فرهنگ و حکمت ایرانی بود، او با زیرکی خاصی در لابه لای کلاس ما را به عمق فرهنگ ایران آشنا میکرد و دلبستگی به ایران را به ما میآموخت. ایشان به نقش ایران در جهان باستان میپرداخت و با مدارک متقن، علمی و فنی به نقش ایرانیان در شکوفایی هنر اسلامی اشاره میکرد و آن را به اثبات میرساند. وی تلاش میکرد ریشه هنر ایرانی را در هنر دوره اسلامی بیان کند، بهطور مثال اگر درباره نساجی دوره اسلامی درس میداد به جای پرداختن به پیشینه این هنر از صدر اسلام، از دسته استخوانی چاقوی بهدستآمده از تپه شمالی سیلک در هزاره ششم پیش از میلاد سخن میگفت، دسته چاقویی که پوشش انسانی با دستاری بر کمر و سربندی بر سر در دوره نوسنگی را نشان میداد. بدون حب و بغض از ایران میگفت و طنین شعر نظامی بزرگ را یادآور میشد که او در هفتپیکر چنین گفت:
همه عالم تن است و ایران؟ دل / نیست گوینده زین قیاس خجل
چون که ایران دل زمین باشد / دل ز تن به بود یقین باشد
نوکنده ادامه داد: نکته دوم: در سال ۱۳۹۴ بهعنوان مدیر موزه ملی ایران انتخاب شدم. در دو موضوع جلسه، این افتخار و شانس را داشتم و دارم. استاد سمسار عضو هیأت عالی کارشناسی اشیای فرهنگی و تاریخی سازمان میراث فرهنگی سابق و وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی جدید هستند که حکم آنها توسط عالیترین مقام سازمان و وزارتخانه صادر میشود. در بحث نمایشگاههای بینالمللی اشیای نمایشگاه توسط هیأت عالی کارشناسی مورد ارزیابی فنی و ارزش بیمهای قرار میگیرند و این جلسات کاری از مهمترین رویدادهای موزه ملی ایران است که بدون آن امکان ادامه رویداد نیست. ارزش آثار به جنس و وزن نیست بلکه به محتوا و ارزشهایی است که در آن نهفته است. نکات استاد در ارزیابیها بسیارآموختنی است و هریک نشان از تجربیات نیمقرن گذشته او. افزون بر این بهعنوان همکار کوچک او در جلسات شورای ثبت آثار ملی منقول اشیای فرهنگی تاریخی نیز عضو هستم. ریزهکاری ها و نکته بینیهای خاص او درباره آثار نشان از تبحر و وسعت دانش ایشان از هنر اسلامی دارد. هرجلسه برای من همانند کلاس درس دانشگاه است. توانایی وی به اندازهای است که میتوانم به جرأت بگویم او خود یک دائرةالمعارف هنر اسلامی است و چه به جا شد که نکوداشت او در مکانی است که در آن خدمت فرهنگی میکند. هرچند علاقهمند به برگزاری نکوداشت در موزه ملی ایران بودم اما تقارن دو دائرةالمعارف بزرگ در این مکان بسیار ارزشمند است و امروز یک روز تاریخی به حساب میآید.
سپس پروین ثقةالاسلامی، مدیر اسبق کاخموزه گلستان گفت: سمسار را توسط پسرداییام، یحیی ذکاء شناختم. وقتی مدیر کاخ گلستان شدم، یاد ایشان افتادم تا کار ذکاء را ادامه دهد. شهریار عدل که نوه خاله من بود وقتی از پاریس آمد، گفت برای آلبومخانه سراغ استاد سمسار برو و ١٢ سال از لطف ایشان بهره بردم. افزون بر این ۱۲ سال، ٢۴ سال پیش از آنکه در کتابخانه دانشسرای عالی حضور داشتم یعنی در مجموع ۴٠ سال، اگرچه کتاب ننوشتم، باعث نگارش دهها کتاب ارزشمند و بینظیر شدم و یکیشان آثاری است که دکتر سمسار از آلبومخانه کاخ گلستان به رشته تحریر آورد. امیدوارم دکتر سمسارهای جوانتر به عرصه قدم بگذارند و راهش را ادامه دهند.
حضور سمسار در حوزه تاریخ و باستانشناسی سرمایه غنی است
در ادامه، هایده لاله رئیس اسبق مؤسسه باستانشناسی دانشگاه تهران گفت: تلاش خستگیناپذیر استاد معزز که بخردانه و توانمند- با شناخت سرزمینمان و مردمانش- با ذهنی پرسشگر، دانا و تیز و دقیق به تعمق و تأمل و کنکاش و بررسی و تحلیل نظاممند و همهجانبهنگر آثار متنوع زیستی و فرهنگی بازمانده از نیاکانمان، از دیرباز تاکنون، پرداخته و میپردازند ستودنی است. بیش از هفتدهه فعالیت پربار و مؤثر آموزشی و پژوهشی استاد، و تلاش مستمر ایشان در پیشبرد هردو رسالت علمی و فرهنگی، با رویکردی درست و دغدغههای بهجا در ارتباط با چالشهای دوران معاصر ایران و جهان درخور توجه است. تلاش ایشان برای شناسایی و گردآوری و نگهداری و حفظ و شناساندن و معرفی و نشر دانش و داشتهها و ارزشهای ایران زمین به اقشار گوناگون و در سطوح مختلف اجتماعی همه به قصد تعالی علمی و فرهنگ مردم جهت شناخت و پاسداشت هویت ملی و فرهنگی و جایگاه ایران و ایرانی بوده است.
این باستانشناس پیشکسوت افزود: آنانی که از نسلهای مختلف سعادت تلمذ نزد استاد را داشتهاند و آنانی که آثار مکتوب ایشان را میشناسند و از آن بهره بردهاند همه میدانند که تا چه اندازه اندیشه و رفتار و گفتار استاد و نیز نوشتههای ارزشمندشان با عشق به وطن درآمیخته است. همه میدانند که جناب دکتر سمسار چگونه روشمند و هدفمند و براساس شناخت سیر تحول رفتار فرهنگی ایرانیان در زمینههای مختلف زیستیشان از یکسو، و نیز شناخت رویکردهای جهانیان به ایران و ایرانیت از سوی دیگر، بهدور از تعصب و بهدرستی و راستی و در کمال صداقت و امانت واقعیت ایران و حقیقت پس آن را برای هر شنونده و خوانندهای متجلی میکنند.
وی ادامه داد: جناب استاد سمسار با توجه به گستره وسیع جغرافیایی ایران فرهنگی و جهان ایرانی که مرزهای سیاسی معاصر بخشی از آن را بهدور از دسترس ما قرار داده، و نیز گستره بزرگ جهان اسلام که مرزهای سیاسی آن را نیز امروز تکه کرده، و نیز با توجه به چالشهایی که پراکندگی آثار این سرزمین پدید آورده است، همواره یادآوری کردهاند که باید آثار را جامع و همهجانبهنگر در روند تحولشان دریابیم و سرگذشت آثار را از زمان خلق اثر تا امروز بکاویم و بفهمیم تا راه را برای درک استمرار فرهنگی ایرانزمین، که بدان شهره است، هموار کنیم و تاریخ فرهنگیمان را تکهتکه نکنیم و از هم نگسلیم. این اندیشه و رویکرد استاد در تمامی نوشتههایشان جاری و ساری است و در آنها هر اثر آنچنان محکم و مستند، و در سیر تحول تاریخی و سیاسی و اقتصادی و مذهبی و اجتماعی و فرهنگیاش، بررسی شده که هر بار افقی تازه برای خواننده گسترده میشود. پس هر اثر مکتوب و غیر مکتوب، از زمان خلق آن تاکنون- و امروز پراکنده اینسو و آنسوی جهان- مردمان بیشماری قرار داشتهاند. درک منشأ و بررسی روند تحول آثار از جنبههای مختلف مادی و معنوی، توجه خاص به مؤلفههای طبیعی و محیطی و انسانی و دقایق و ظرایف و شواهد متنوعی را که آثار در خود نهان دارند میطلبد. ارتباط تنگاتنگ اینچنین استاد با آثار ذات علم باستانشناسی را متبلور میسازد. جناب استاد به ما میآموزند که شناخت بنمایه فرهنگ امکان بالفعلنمودن توان بالقوه مردمان را برای حضور و تأثیر در عرصه جهانی در این زمینه فعال مینماید و بدینترتیب گفتمان و مشارکت فرهنگی و اجتماعی خلاق و سازندهای را رقم میزند.
لاله گفت: تحصیلات و فعالیتهای مستمر و مؤثر جناب استاد سمسار در حوزه تاریخ و باستانشناسی و هنر، و حضور پربرکت ایشان در دانشگاه تهران و موزهها و نهادهای فرهنگی و مراکز علمی آموزشی و پژوهشی سرمایهای غنی برای ما ایرانیان بهجا گذاشته است. جناب استاد در حوزه تاریخ هنر با نگاه از درونی که به آثار و مجموعهها دارند به ما همواره آموختهاند که چگونه اصالت و معنای هنر را در درون سرزمین خود جستوجو کنیم و بیابیم و دریابیم و تعریف کنیم. بهواقع هنر نزد ایرانیان چه تعریفی دارد؟ ایشان به ما میآموزند که بدون شناخت خود و سرزمین، شاخصههای هنری و فرهنگی اینسو و آنسوی جهان را، بدون شناخت آنها، بر شاخصههای فرهنگی و هنری خود تحمیل نکنیم و بهگونهای سطحی، بدون فهم نه شرق و نه غرب، راه اندیشه و تلاش برای فهم سیر تحول فرهنگی و هنری ایرانزمین را سد نکنیم و باعث انقطاع فرهنگی نشویم. استاد میفرمایند: «پژوهش هنری دانه گیاه و بوته گل نیست که امروز بکاریمش و ماه بعد بروید و گل دهد. دانۀ گیاه هم اگر شرایط زیستن نداشته باشد نمیروید. میگویند ای کاش آثار هنری و فرهنگی بازمانده از پدران ما زبان فریاد داشتند. آن روز میتوانستیم بنویسیم که فلک پر است از فریاد بیپناهیشان.»
سمسار جایگاه ایران را فرامنطقهای و جهانی میبینند
این عضو هیأت علمی باستانشناسی دانشگاه تهران افزود: جناب استاد سمسار زیبایی را به حق دوست دارند. با درک و شناخت میراث فرهنگی و تمدنی این سرزمین ریشه توجه به زیبایی را یافتهاند و میدانند که زیبایی و زیباجویی در ذات بشر نهفته است و به ما میآموزند که از ویژگیهای زندگی ایرانی آمیختگی هنر با زندگی روزمره بوده است. میفرمایند: «اما امروز چشمان ما آنچنان با این زندگی خو گرفته که اغلب زیباییهای آن را کمتر درک میکنیم و گاهی درک بهتر آن محتاج به دقت و تیزبینی و احتمالاً یادآوری است.» استاد همواره به یادمان میآورند که ما که هستیم و در کجای جهان قرار داریم. ایشان جایگاه ایران را در عرصه بزرگ فرامنطقهای و جهانی میبینند، مرزها را میگسترانند و تلاش بسیار میکنند تا شواهد فرهنگی را در بطن زیستبوم و مردم و جوامعی که در آن میزیند بسنجند و دربارهشان قضاوت کنند. برای حصول به نتایج صحیح همواره با رویکردی جامعنگر بر حوزههای مختلف جغرافیایی و بر موضوعات متنوع و بر ادوار مختلف تأکید میکنند و بر مستندسازی دقیق و گردآوری اسناد معتبر اهتمام خاص میورزند. یکی از وجوه مهم و بارز در تحقیقات علمی استاد بررسی روشمند و همسنگ دادهها در هر دو حوزه میراث مکتوب و غیر کتوب و سنجش و تحلیل آن در بستر جغرافیایی و تاریخی و فرهنگی است. جناب استاد بهخوبی بر این امر واقفاند که شناخت دقیق آثار و پهنه فرهنگی خلق آثار و سیر تحول آن، و شناساندن این مهم به جامعه علمی و فرهنگی و نیز عموم، رکن اصلی حفاظت میراث فرهنگی و در نهایت پایداری و آبادانی سرزمین و حفظ هویت فرهنگی و ملی در عرصه پر چالش جهانی است. درک اهمیت حفظ آثار و شواهد و اسناد و لزوم دسترسی بدانها برای عموم همواره استاد را بر آن داشته تا بر اهمیت جایگاه موزهها در اجتماع تأکید کنند و نقش آنها را در تعالی جوامع آشکار سازند. ۵۷ سال پیش استاد سمسار با درایت تمام بر جایگاهی که باستانشناسی در میان دیگر علوم باز کرده بود تأکید میکردند، بر اهمیت تاریخ در زندگی سیاسی و اقتصادی و اجتماعی اصرار میورزیدند، و بهخصوص با تأکید بر ارزش حقیقی و نقش موزهها در امر مهم آموزش و پرورش، جایگاه ویژهای را که موزهها باید در ارتباط با مدارس و دانشگاهها بیابند یادآور میشدند. ایشان بر نقش خاص موزهها در ایجاد پیوند بین گذشته و حال هر ملتی تأکید میکردند و اصرار میداشتند تا بدانیم که آثار تمدن و تاریخ هر ملتی سبب افتخار و سند زنده ملیت آن مردم است. استاد سمسار در همه این حوزههای فرهنگی از دیدگاه نظری و عملی همیشه پیشرو بودهاند. امروز کشورمان در چارچوب مجموعهها و موزههای دانشگاهی که تنها از ۲۳ سال پیش در دل ایکوم شکل گرفت و نهادینه شد در میان ۳۹۳۶ مجموعه و موزه دانشگاهی جهان از ۵ قاره با ثبت ۲۶ موزه دانشگاهی مقام پنجم در آسیا را پس از روسیه و ژاپن و چین و فیلیپین دارد.
عضو هیأتمدیره ایکوموس ایران گفت: جناب استاد سمسار همواره یادآوری کردهاند که شناسایی و حفاظت آثار، توسعه علمی تحقیقات، نشر و بهرهوری در سطح کلان و خرد از نتایج این تحقیقات و ارتقا و انتشار و توزیع گسترده عمومی آن برای بهبود شاخصهای فرهنگی و تولید و گسترش علم و فرهنگ در سطوح مختلف اجتماعی و در چارچوب هویت فرهنگی از یکسو، و برای آمایش فرهنگی سرزمین و حیات پایدار در منطقه و در سطح جهانی از سوی دیگر مؤثر و کارآمد است. جامعه جوان و روبهرشد ایران نیازی مبرم به شناخت ارزشها و ریشههای اصیل خود برای اندیشیدن و برای رفتار و فعالیتهایش دارد و این جز در حاشیه امن رجوع به داشتههای اصیل سرزمین بهعنوان مرجعی راهبردی ممکن نیست. بازشناسی خود و درک ریشهها بیشک عامل برقراری تعادل روحی جامعه است و پیمودن راهی خلاف این حرکت منطقی زیان سترگ اجتماعی را در بر خواهد داشت که هزینه آن را همه جامعه میپردازد. بنابراین، با در نظر گرفتن نقش مهم میراث فرهنگی در ارتقا جامعه و رشد فکری و روحی نسل جوان و خودباوری آنان در مواجهه با یکسانسازی جهانی، رسالت سنگینی بر دوش یکیک ایرانیان در دنیای پرچالش امروز قرار گرفته است. تعلق به سرزمینی کهن و فرهنگخیز، با تنوع زیستی فوقالعاده و استمرار فرهنگی که بدان شهره است، اقبال بلندی است که خداوند به ما ارزانی داشته چراکه پیشینه هرچه قوی و ریشهها هرچه اصیل باشد، حلقههای پیوسته زنجیره رفتار انسانی و چالشها و کنشها و واکنشهای نسلهای پیاپی هرچه بهتر آشکار باشد، شناخت منحنی بلند فرهنگی پرفراز و فرود که تسلط بر حال را میسر میسازد هرچه بیشتر باشد، مردم ایرانزمین و حوزه فرهنگی فارسیزبانان را قادر خواهد ساخت تا، دانا و توانا، آیندهای درخور مردم این سرزمین کهن را در برابر چالشهای جهان شمول رقم بزنند.
سپس فریبا افکاری رییس کتابخانه دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران گفت: از اوصاف مردی سخن میگوییم که استاد هنرشناس است و خود هنرمند موزهدار، فهرستنگار، نسخهشناس و باستانشناس. او که نامش با موزهها و کاخ گلستان و میراث فرهنگی عجین شده است. زاده شهر شیراز است مهد اصالت و هنر و کتابت. استاد سمسار دانشیمردی است که با تاریخ و باستانشناسی و مطالعات هنری پیوندی عمیق دارد. کتابخوان و کتابشناس است. او که با موزه و فرهنگ عامه آشناست، او که دلبسته هنرهای تزئینی ایران، حاصل تلاشهای اوست. استاد بیش از سیسال است که در مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی به تحقیق و پژوهش در بخش هنر و معماری مشغول است و بهترین مقالات از خامه پرطراوت او به نگارش درآمده است. او که شاگرد قابل استاد زندهیاد مهدی بیانی است، عمر گرانبهای خود را همچون استادش در معرفی و شناسایی و فهرستکردن نسخ خطی کاخ گلستان مصروف داشته است و برای نخستینبار فهرستی که به تمام دقایق و ویژگیهای نسخههای هنری و توصیفات آنها پرداخته است. توصیف دقیق نگارهها و بیان چگونگی ارتباط نقاشی و متن و موضوع از امتیازات این فهرست ارزشمند است. دکتر مهدی بیانی در کاخ گلستان فهرستی را آغاز کرد و آن را فهرست ناتمام نامید که بهواقع ناتمام نماند و استاد سمسار با همتی قابل تحسین و با وجود کسالت چشم، کار را با شوق فراوان ادامه داد و چشمِ امید به اتمام و تکمیل و چاپ آن دارد.
این استاد کتابداری دانشگاه تهران ادامه داد: استاد سمسار نخستین کاربرگه مخصوص فهرستنگاری نسخههای خطی هنری و مصور را در کار فهرستنگاری به کار گرفت و بهیکباره تمام جان خود را در معرفی ظرایف و دقایق این نسخهها نهاد. آنگونه که خوانندگان و مراجعان از مراجعه به سایر منابع دیگر بینیاز میشوند. او در معرفی مکتبهای هنری نگارهها، معرفی نقاشان و خوشنویسان هرگونه اطلاعی را که از هرجا گرد آورد، به نقد میکشد و نقل میکند تا منبعی مهم برای دانشجویان باشد و خوراک علمی نابی باشد برای تدوین پایاننامههای کارشناسی ارشد و دکتری. استاد به نسخههای خطی هنری هویتی تازه بخشید. این هویت به مدد تجربه منحصربهفرد او که حاصل سالها تحقیق و پژوهشگری برای نسخههای هنری است حاصل شده است. آثار وی درباره جنبههای مختلف کاخ گلستان، آلبومخانه، در قالب کتابهایی چون کاخ گلستان، سیمای تهران، فهرست برگزیده قاجار، تهران در تصویر، گزیدهای از شاهکارهای نگارگری و خوشنویسی و دهها مقاله تخصصی است منتشر شده است، نشاندهنده دلبستگی او به هنرهای ایرانی و معرفی شایسته آن به جهان است. او دریچهای گشود تا علاقهمندان به هنر ایرانی بتوانند از میان آن شاهکارهای بینظیر ایرانی را ببینند و آشنا شوند.
افکاری افزود: جنبه دیگر شخصیت علمی استاد علاوهبر پژوهش، آموزش و استادی و تدریس است. ایشان سالها در گروه باستانشناسی و هنر به تدریس کتابآرایی در نسخههای خطی مشغول بودهاند. آنگاه که رشته کارشناسی ارشد نسخ خطی و مرمت در دانشگاه شهید بهشتی و بنیاد ایرانشناسی توسط مرحوم دکتر حسن حبیب پا گرفت و ایجاد شد، او از نخستین اساتیدی بود که به خواستاری و دعوت ایشان، پای در بنیاد ایرانشناسی نهاد و سالها دانشجویان بسیاری از دانش بی بخل او خوشهچینی کردند. استاد با وجود مشغلههای خود از همراهی این گروه بازنایستاد. پایاننامههای بسیاری به راهنمایی و مشاوره ایشان قوام گرفت و موضوعات ارزشمند و جدیدی با نگاه نقادانه استاد مطرح و مصوب شد. دانشجویان شیفته اخلاق و علم استاد بوده و هستند. استاد در تدریس دقیق و نکتهپرداز و جدی است. روشمند است و دقیق. وسواس علمی دارد در تدوین مقالات و این درس بزرگی است برای همگان بهویژه در عصر پژوهشهای بیکیفیت و رونویسیشده از این و آن. استاد همچنین کارشناس عالی میراث فرهنگی در امور موزهداری است. نیک به یاد دارم که در جلسات تقویم و ارزیابی نسخ خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران در کنار استاد زندهیاد ایرج اقشار مشغولبهکار بودم و هنگام بررسی و شناسایی نسخ خطی نفیس ازجمله قرآن و قطعات خط و خوشنویسی و مینیاتورها و نگارهها و نقاشیها، استاد افشار از ایشان دعوت به عمل آورد تا نظر هنری صائب او را در آن مورد جویا شود. و استاد سمسار نیز همواره با شوق فراوان در این جلسات همراهی داشت و صورتجلسه خرید و ارزیابی نسخهها در کنار استاد افشار و دکتر اصغر مهدوی امضا کرد. یکی از پربارترین و دلنشینترین لحظات کاری من در بخش نسخ خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، گوش جان سپردن به گفتوگوها و تبادل نظرات بین اساتید بود آنگاه که با یکدیگر در باب صحت و اصالت و قدمت و قیمت نسخهها و اسناد سخن میگفتند. بهواقع کلاس آموزشی بود مشحون از تجارب ارزنده و یگانه برپایه تورق نسخ خطی فراوان و بینظیر. استاد سمسار پژوهشگری است که همواره به مطالعه آخرین کتابها در رشته خود میپردازد و به بحث درباره نظرات جدید و دستاوردهای علمی پژوهشگران میپردازد.
وی در پایان سخنانش گفت: استاد عضو کمیته ملی حافظه جهانی یونسکو در ایران است و همواره درباره نسخ خطی ارزشمندی که قابلیت در سه سطح ملی، منطقهای و جهانی دارد، نظر صائب دارد. استاد با برنامه و ویژگیهای ثبت آثار بهخوبی آشناست. نکات و دقایق مهمی برای نگارش پروندههای ثبت جهانی مطرح میکند. علاقه و دلبستگی ایشان به معرفی هنر ایرانی در جهان تحسینبرانگیز است. او متخحصص نگارش مقالات دائرةالمعارفی در حوزه خوشنویسی و مداخل هنر ایران است و مقالاتی که درباره نیریزی و خوشنویسی نگاشته است یکی از بهترین منابع در این حوزه است. استاد سمسار علاوهبر روحیه علمی، از فضائل اخلاقی و انسانی والایی برخوردار است. متانت و صبوری و بیادعایی او در فرازوفرود و شرایط کاری و بیمهری روزگار مثالزدنی است. هرگز زبان به گلایه و شکوه نگشود. توقعی آنگونه که مرسوم است نداشته و ندارد. از ابنای ناخلف زمانۀ خود هیچ نگفت بلکه همواره بیادعا سر به زیر افکند و با دلسوی تمام به پژوهشهای خود با جدیت پرداخت. استاد برای بسیاری از آثار خود هنوز چشمانتظار ناشری دلسوز و همراه است تا آنها را به زیور طبع بیاراید و برگ زرین دیگری بر شاهکارهای هنری ایران در جهان بیفزاید و به دست محققان ایران و جهان برساند. بیشک پژوهشهای استاد اگر در دیار دیگری عرضه میشد، آن را چون کاغذ زر پربها میربودند و ارج مینهادند. امید آنکه هنرمندان و هنرپروران هرجا روند قدر ببینند و بر صدر نشینند.
نظر شما