طرح وزیر پشتوانه نظری و عملی ندارد
معاون پیشین دوره متوسطه آموزش و پرورش در واکنش به این اظهارات به قدس آنلاین می گوید: باید بررسی شود نظریه وزیر آموزش و پرورش درباره کاهش سن آموزش پیش از دبستان و در پی آن کاهش سن دیپلم، بر اساس کدام پشتوانه مطالعاتی و پژوهشی ارائه شده است.
ابراهیم سحرخیز، می افزاید: در تمام نظریات عملیاتی شده و رایج دنیا در حوزه روانشناسی رشد و حوزه یادگیری در مکاتب مختلف از ایده آلیست ها و رآلیست ها گرفته تا عمل گرایان و اسلام گرایان چنین نظریه ای دیده نمی شود و اسلام نیز ۷ سال نخست زندگی کودک را هفت سال سیادت می داند. بنابراین می توان گفت طرح پیشنهادی وزیر آموزش و پرورش پشتوانه نظری و عملی ندارد.
سحرخیز درباره ارتباط نظریه وزیر با سند تحول آموزش پرورش توضیح می دهد: در سند تحول آمده است که تعلیم و تربیت عمومی و رسمی کشور اجباری و بر مبنای روانشناسی رشد است و در حوزه رشد نیز از پیاژه تا دیگر روانشناسان مطرح دنیا مناسب ترین سن را برای یادگیری رسمی، پایان ۶سالگی می دانند. البته این بدان معنا نیست که دوره پیش دبستان را نادیده بگیریم؛ اما برای ورود به آموزش رسمی قبل از دبستان نیازمند پیش زمینه هایی هستیم که این بستر هر چه آماده تر باشد یادگیری عمیق تر خواهد بود.
بیش از ۳۰درصد دانش آموزان به ویژه در مناطق دو زبانه است که حتی در تدریس درس فارسی نیز با مشکل رو به رو هستند.معاون پیشین دوره متوسطه آموزش و پرورش یادآور می شود: در سال های اخیر سعی شده است آموزش های پیش دبستانی گسترش و تعمیم داده شود؛ اما یکی از مشکلاتی که در حال حاضر گریبانگیر نظام آموزشی کشور ماست؛ فقر یادگیری در بیش از ۳۰درصد دانش آموزان به ویژه در مناطق دو زبانه است که حتی در یادگیری درس فارسی نیز با مشکل رو به رو هستند.
این کارشناس آموزش و پرورش می گوید: پیش از این، دولت با شعار آموزش برای همه، بودجه ای را برای کمک به آموزش پیش دبستانی در نظر گرفت اما در نهایت، بیشتر این بار روی دوش مردم افتاد. بنابراین نباید همه را با یک چوب راند و بدون در نظر گرفتن توانایی کودک، آموزش اجباری پیش از دبستان را از سه سالگی به بعد آغاز کرد چراکه این ظرفیت و توانایی در وجود همه کودکان یکسان نیست مگر افرادی که آی کیوی بالای ۱۸۰ دارند و جزو نوابغ هستند.
سحرخیز می گوید: در روزهایی که آموزش و پرورش بیش از ۱۶ میلیون دانش آموز دارد، کلاس ها ۴۰ تا ۵۰نفره است، مدرسه ها دو نوبته و حدود ۳۰۰ هزار معلم کم دارد چگونه می شود چنین نظریه ای را عملیاتی کرد؟ چه برسد به اینکه حدود ۴ میلیون کودک ۴ و ۵ ساله به جمع ۵/۱۶دانش آموز اضافه شود! بنابراین پیش از هر گونه اظهارنظری می باید ابتدا اولویت های آموزش و پرورش را سنجید و سپس بر اساس اولویت ها تصمیم گرفت.
چیزی جز جوسازی رسانه ای نیست
محمد رضا نیک نژاد، کارشناس آموزش و پرورش نیز در این باره اظهار می کند: در همه جای دنیا از جمله در ایالت های مختلف آمریکا سن آموزش رسمی متناسب با سطح نظام آموزشی و چارچوب های آن کشور برای سنین مختلف بین ۲ تا ۶ سالگی آغاز می شود و این موضوع یکسان و فراگیر نیست.
وی می گوید: صرفنظر از اینکه هدف از طرح کاهش سن آموزش چیست، زیرساخت ها در ایران برای عملیاتی شدن چنین طرحی وجود ندارد و به نظر می رسد مسئولان این حوزه برای جبران شکست در فرآیند آموزش ایدئولوژی به کودکان، قصد دارند سن آموزش را به سه یا چهار سالگی برسانند، غافل از اینکه کودک را گریزان تر خواهند کرد.
به نظر می رسد این نظریه چیزی جز جوسازی رسانه ای نیست و واقعیت این است که به لحاظ نرم افزاری و سخت افزاری امکان اجرای این طرح برای نظام آموزشی ایران وجود ندارد.این کارشناس آموزش و پرورش می گوید: نمونه اجرایی طرح های اشتباه در دولت آقای احمدی نژاد، تغییر ساختار آموزشی بدون برنامه ریزی بود. به این صورت که در مدت یک سال بدون برنامه ریزی، ساختار آموزشی از ۵- ۳-۴ به ۶-۳-۳ تبدیل شد آن چنان که پس از گذشت ۱۰ سال از اجرای طرح، همچنان آسیب های آن گریبانگیر دانش آموزان، خانواده ها، معلمان و مدیران است. چراکه بدون مطالعه و کارشناسی، سرایدار را بجای معلم و معلم های دوره متوسطه اول و دوم را به پایه های مهم دوره دبستان انتقال دادند و این چنین آموزش و پرورش دچار بحران شد.
نیک نژاد درباره کاهش سن آموزش به ۴ سالگی، می گوید: کودک ۴ ساله نیازهای ویژه تری نسبت به کودک ۶ ساله دارد؛ مثلاً گاهی ممکن است کنترل ادرار نداشته باشد بنابراین چگونه می توان در مدارسی که هیچگونه زیرساختی ندارد و برای آموزش کودکان زیر ۶ سال متناسب سازی نشده، کودکان ۳ یا ۴ ساله را آموزش داد؟
این کارشناس آموزش و پرورش اذعان می کند: به نظر می رسد این نظریه چیزی جز جوسازی رسانه ای نیست و واقعیت این است که به لحاظ نرم افزاری و سخت افزاری امکان اجرای این طرح برای نظام آموزشی ایران وجود ندارد.
نظر شما