موضوع تأمین روشنایی حرم مطهر رضوی و اماکن متبرکه، سابقه و قدمتی به اندازه پیشینه بارگاه منور امام رضا(ع) دارد. نخستین گزارش در این باره، به احتمال زیاد روایتی است که شیخ صدوق در کتاب ارجمند «عیون اخبارالرضا(ع)» آورده؛ روایتی که بر اساس آن، بانویی از اهالی نوقان در قرن سوم هجری قمری روزانه خود را به روضه منوره رضوی میرساند و افزون بر غبارروبی از مضجع شریف، وظیفه پاک و پُر کردن چراغهای پیهسوز این مکان مقدس را هم عهدهدار بود. در دورههای بعد با توسعه اماکن متبرکه، طبعاً سازوکارهای جدیدی برای تأمین روشنایی در نظر گرفته شد و ادوات و وسایل متنوعی در این راستا مورد استفاده قرار گرفت و واقفان موقوفههای ارزشمندی را وقف این منظور کردند که در تاریخ آستان قدس رضوی و اسناد مربوط به آن که خوشبختانه بخش مهمی از آنها امروزه در دسترس ماست و در مرکز اسناد آستان قدس رضوی نگهداری میشود، ثبت و ضبط شده است. موضوع این نوشتار، البته بررسی تاریخ تأمین روشنایی در حرم مطهر رضوی نیست، اما از آنجا که گزارش ما ارتباط مستقیمی با این موضوع دارد، دانستن این نکات اجمالی خالی از فایده نخواهد بود. بحث ما در این نوشتار، معرفی یکی از نفایس موزه رضوی است که کاربردی مستقیم در تأمین روشنایی روضه منوره داشته، شیء نفیس بسیار ارزشمندی که موقوفه حرم منور امام رضا(ع) است و داستان شیرین چرایی و چگونگی وقف آن، حتماً برای شما خوانندگان عزیز جالب توجه خواهد بود. پیش از شروع روایت جا دارد از دوستان و کارشناسان ارجمند موزه رضوی که در تهیه مواد پژوهشی این نوشتار، صمیمانه همکاری داشتند، تشکر و قدردانی کنیم.
چند کلمه درباره قندیل زرین
در میان اشیای ارزشمندی که در موزه رضوی نگهداری میشود، «قندیل زرین» یکی از جذابترین و دیدنیترین اشیای موجود است. قندیلها چراغدانهایی هستند که در قدیم آنها را از سقف آویزان میکردند و در آن شمع یا روغن (معمولاً پیه) و فتیله قرار میدادند. الگوی شکلی این قندیلها به گونهای بود که عبور شعاع نور از شکافهای آن و تابش این نور به دیوار و سقف، اشکالی زیبا و خیالانگیز ایجاد میکرد. این وسایل را معمولاً از سه جنس شیشه، سفال یا فلز میساختند و طبعاً این قندیلها میتوانست تزئینات جذاب و گرانبهای خاص خود را داشته باشد. معمولاً از قندیل برای روشنایی اماکن مقدس، مساجد، کاخها و خانههای اشرافی استفاده میشد زیرا قیمت ساخت آنها نسبتاً بالا بود و هر کسی برای خرید چنین وسیلهای توانایی و رغبت نداشت. در گنجینه موزه رضوی، سه قندیل بسیار گرانبها و ارزشمند وجود دارد که در قرنهای گذشته از آنها برای روشنایی روضه منوره استفاده میشد؛ «قندیل زرین گوهرنشان»، «قندیل زرین» و «قندیل مفرغی». طبق آنچه در جلد دوم «دائرةالمعارف آستان قدس رضوی» و نیز پرونده ثبتی «قندیل زرین» (به شماره اموال 228 و توصیف حشمت کفیلی در 12 دی 1401 تنظیم شده است) آمده، این موقوفه نفیس در ماه رجب سال 1267ق / اردیبهشت 1230ش (حدود 172 سال پیش) توسط مهدیقلیخان قاجار وقف حرم مطهر رضوی شده. قندیل مذکور از جنس مفرغ است که روکشی از جنس طلا دارد و روی آن در کنار طرحهای اسلیمی و هنری، نام 14 معصوم(ع) حک شده است و در پایین قندیل نیز نام ناصرالدینشاه و مهدیقلیخان قاجار، واقف قندیل به چشم میخورد. کتیبههای این قندیل با خط نستعلیق نوشته شده و فن ساخت آن «چکشکاری» و «قلمزنی» است و اتصالات آن به صورت «پَرچ» انجام گرفته. ابعاد این قندیل طلاپوش 3/46 در 30 سانتیمتر است. روکش طلایی مذکور روی ورقهای سیاهرنگ سوار شده و فضای خالی میان دو لایه را با سُرب پر کردهاند.
راز یک وقف طلایی
تردیدی نیست که انگیزه اصلی واقف برای انجام چنین وقفی، ارادت نسبت به ساحت قدسی حضرت ثامنالحجج(ع) است. با این حال میتوان برخی دلایل دیگر را هم از بطن تاریخ بیرون کشید و مورد بررسی قرار داد. گفتیم قندیل در ماه رجب سال 1267 وقف حرم مطهر رضوی شده؛ این زمان مصادف با اواخر دوران صدارت میرزا تقیخان امیرکبیر و حدود یک سال پس از نجات شهر مقدس مشهد از فتنه حسنخان سالار است. فتنهای که طبق اسناد و مدارک موجود، ریشه در طرحهای استعماری انگلیسیها داشت و بعدها در قالب جدایی هرات از ایران نمود آشکاری پیدا کرد. بگذریم؛ شورش سالار به مدت پنج سال دوام یافت و عاقبت با ورود نیروهای دولتی به مشهد در روز شنبه هشتم جمادیالاول 1266 / 2 فروردین 1229 پایان گرفت. حسنخان سالار در دوران استیلا بر مشهد از هیچ عمل پلیدی برای دوام اقتدارش روگردان نبود و حتی به نفایس و نذورات حرم مطهر رضوی نیز در راستای تأمین منافع خودش دستدرازی میکرد. محمدجعفر خورموجی، مورخ دوره قاجار در جلد نخست «حقایقالاخبار ناصری» مینویسد: «[سالار] بدست بیشرمی قنادیل و ادوات طلا و نقرهآلات حضرت را گرفته مسکوک (: به صورت سکه) گردانید و همچنین غلات و حبوبات خالصهجات حضرت را که در انبار بود به سیورسات (: زاد و توشه سپاهیان) لشکریان ایثار نمود». چنین به نظر میرسد وضعیت تزئینات و ادوات مربوط به روشنایی حرم منور رضوی پس از سرکوب شورش سالار مناسب نبوده و نیاز به تأمین ادوات جدید حس میشده است. به همین دلیل میتوان چنین فرض کرد که در وقف قندیل زرین، مسئله اوضاع نابسامان آن زمان نیز مد نظر قرار گرفته بود.
مهدیقلیخان کیست؟
با وجود جستوجوی فراوان، نگارنده تا زمان تنظیم این یادداشت موفق به شناسایی قطعی واقف قندیل زرین نشد. در اسناد مربوط به دوره قاجاریه دستکم سه نفر با نام مهدیقلیخان شناخته میشوند؛ نخست مهدیقلیخان مجدالدوله پسردایی ناصرالدینشاه و نواده محمدقاسمخان ظهیرالدوله قوانلوی قاجار و درگذشته سال 1316ش در تهران که به دلیل ولادت وی در سال 1230ش نمیتواند واقف قندیل مذکور باشد. دوم مهدیقلیخان قاجار برادر آقامحمدخان که در سال 1163ش درگذشت و اصولاً ارتباطی با تاریخ وقف ندارد. سوم مهدیقلیخان قاجار، حاکم ایروان در سال 1220ق / 1184ش که توسط فتحعلیشاه قاجار به این مقام منصوب و یک سال بعد عزل شد. وی ظاهراً همان مهدیقلیخان دولو قاجار است که بعدها حاکم استرآباد شد و طبق گزارش «ناسخالتواریخ» در سال 1232ق / 1195ش همراه با جمعی از رؤسای قبایل ترکمان به دیدار فتحعلیشاه رفت. از آنجا که سال درگذشت مهدیقلیخان دولو معلوم نیست، نمیتوان با قاطعیت وی را به عنوان واقف قندیل مذکور شناسایی کرد و این موضوع نیاز به پژوهشهای بیشتری دارد اما تا زمان یافتن سند جدید باید او را واقف این قندیل ارزشمند بدانیم.
جواد نوائیان رودسری
نظر شما