پنجمین فیلم (مهم) کشور هند، که در سال ۲۰۲۳ ساخته و اکران شد"دانکی" بود. هزینه این فیلم ۱۲ میلیون دلار بود که میزان فروش ۵۹ میلیون دلاری را تجربه کرد. کلمه دانکی به زبان هندی به معنای مهاجر غیر قانونی میباشد. داستان این فیلم از این قرار است که چند جوان هندی اهل پنجاب برای فرار از مشکلات زندگی در کشور هند، تصمیم دارند به هر شکلی شده به انگلستان بروند و خود را به شهر لندن پایتخت این کشور برسانند. مسیر مهاجرت این جوانان از کشور هندوستان ابتدا به پاکستان، افغانستان، ایران، ترکیه و در انتها اروپا میباشد.
اما تنها کشوری که در فیلم به طور دقیق و کامل در مورد آن پرداخته شده، کشور ایران است. عوامل تولید فیلم صرفا به کشور ایران اختصاص دادهاند. این درحالی است که تنشها و سیاه نماییهای واقعی بین هندوستان و پاکستان بیشتر از آن است که بخواهند سکانسی را نسبت به ایران بسازند. جالبتر اینکه مخاطبان فیلمهای عاشقانه هندی در همسایه غربی شان پاکستان، مخاطب همیشگی آن فیلمها میباشد. فیلم دانکی عملا فیلمی مغرضانه علیه کشورمان میباشد.
نظامیان ایرانی یا عربی؟ / شاهرخ قهرمان داستان
در این فیلم نیروی نظامی مرزبانی کشور ایران مهاجران را بی دلیل به قتل میرساند به آنها تجاوز میکند و در واقع یک جنایت کار تمام عیار، نشان داده میشود. جالب تر اینکه شاهرخ خان بازیگر معروف هندی نظامی ایرانی را میکشد و عملا نقش قهرمان داستان را دارد. اما نکته عجیب این است که، نیروهای نظامی ایرانی با زبان عربی صحبت میکنند، که این موضوع اگر عمدی باشد نشان از توهین به ایران و زیر سوال بردن تاریخ و فرهنگ کشورمان دارد، یا غیر عمد است که نشان از بی اطلاعی و بی علمی کامل کارگردان و نویسنده آن دارد. هرچند که ناگفته نماند، نمیتوان رفتار یک فیلم ساز را به حساب کل مردم هند بگذاریم، چرا که هر فیلم ساز یا کارگردانی میتواند با گرفتن چند هزار دلار داستانی موهوم و موهن را علیه ایران یا هر کشور دیگری بسازد. هرچند که آنقدر در کشور هند معایب و مشکلات زیاد است که فراتر از حد تصور است؛ آن هم با وجود ثروتمندانی که در اروپا و آمریکا ساکن هستند. به طور مثال کارگردان میتوانست از فضولات حیوانی و حتی فضولات انسانی در خیابان ها و معابر اصلی دهلی فیلم بسازد، اما ترجیح داد تا سیاه نمایی علیه ایران را انجام دهد.
همچنین باید توجه کرد، اگر توهینی شده از جانب یک نفر و یا یک تیم فیلم سازی شده را، نباید به کل کشور و یا مردمان هند تعمیم داد؛ چرا که تا ۴۰ سال پیش فیلمهای هندی با تیتراژ فارسی شروع میشد و زبان رسمی هند در چند قرن فارسی بوده است. بیشترین کتاب فارسی قدیمی در هند نگهداری میشود و حتی از ایران بیشتر نیز میباشد. ضمن اینکه، از آنجا که سینمای بالییود کپی تخیلی-توهمی هندی از روی نسخه آمریکایی هالیوود میباشد، به احتمال زیاد این فیلم هم کپی یک فیلم ضد ایرانی در سینمای آمریکا است که هندیها با ناشیگری و سوءنیت سعی در ساخت آن کردند. همین الان خیلی از مردمان هند، کشور ایران را با نام نادرشاه افشار میشناسند.
قالب کلی فیلمهای هندی / سینمای هند طرفدار تبهکاران
در فیلمهای هندی چیزی به اسم اکشن شکست شخصیت اصلی وجود ندارد، و یه نفر مثلا میتواند در یک فیلم تمام انگلیسیها را بکشد، تمام پرتغالیها را بکشد و یا چند نفر پلیس فاسد را دستگیر کند. حتی میتواند تاجران ظالم را شکست دهد. کشتن مرزبانان پاکستان و افغانستان که کشوری با شخصیت ضعیف جهانی هستند نیز، سناریویی بدیهی برایشان است. کشتن نیروی نظامی ایران توسط شاهرخ خان هم نشان از قدرت بالایی شخصیت ایران در عرصه جهانی دارد. عجیبتر اینکه اگر کسی از افغانستان بخواهد قاچاقی به ایران مهاجرت کند از مرز افغانستان نمیآید، بلکه از مرز پاکستان قاچاقی میآید ولی در این فیلم دقیقا بر عکس نشان داده شده است.
جالبتر اینکه یکی از جذابیتهای سینمای هند که به شکل خیلی زیادی در فیلمهای هندی دیده میشود، باج گرفتن پلیس هند از تبهکاران، متهم کردن و به زندان انداختن بیگناهان و همچنین کسانی که مورد ستم واقع شدهاند است. به طور تقریبی، در ۸۰ درصد فیلمهای هندی که نمونههای بسیار زیادی از آنها در سینمای ایران و در شبکه نمایش خانگی ایران به نمایش درآمده، پلیس هند در قالب همدستی و شراکت با قاچاقچیان، تبهکاران و سارقان دیده میشود؛ با این شرایط باید به تهیه کنندگان و کارگردانان سینمای هند آفرین گفت که درون واقعی پلیس هند را به نمایش میگذارند. هرچند در شرایط امروز کشور هند هم، به همینگونه است و پلیس همیشه و در همه حال طرفدار توهین، بازداشت فقرا و حمایت بی چون و چرا از ثروتمندان است. اینکار حتی در فیلمهای قدیمی سینمای هند از جمله آقای ۴۲۰ و واکسی که از کارهای بسیار قدیمی راج کاپور میباشد نیز دیده میشود.
موج ایران ستیزی از هالیوود به بالیوود منتقل شده / مستند بوپال و مصلحت اندیشی صدا و سیما
نکته تامل برانگیز این است که، موج اسلام و ایران ستیزی از سینمای هالیوود آمریکا به سینمای بالیوود هند رسیده است. البته این نشان از انفعال مسئولان اجرایی و فرهنگی کشورمان دارد که به اصطلاح دچار صبر راهبردی شدهاند. چرا که شواهد و قرائن همگی گواه از این موضوع دارد. کشور هند که روابط همه جانبهای با رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا و حتی ارتجاع عرب منطقه غرب آسیا داشته و دارد، سالها است که به بهانه مشارکت اقتصادی در بندر چابهار، اقدام جدی را انجام نداده است، و این بندر را راکد نگه داشته است. این انفعال در حال حاضر گویا به موجودیت سیاست فرهنگی و رسانهای کشور نیز سرایت کرده است
صدا و سیمای کشورمان در چند ماه گذشته به بهانه ی روابط دوستانه کشورمان با هند از پخش مستند با سوژه بزرگترین فاجعه صنعتی تاریخ کشور هندوستان که در شهر بوپال اتفاق افتاد جلوگیری کرد. فاجعهای که در آن ۲۵ هزار نفر فقط در یک روز کشته شده بودند و چندین هزار نفر نیز به غیر از کشته شدهها، آسیبهای زیادی را دیدند و اینکه عامل این اتفاق یک شرکت آمریکایی بود که در شهر بوپال فعالیت صنعتی میکرد. این درحالی بود که این مستند درباره جنایت آمریکاییها در هند بود، و نسبتی به دولت هند نداشت.
ولیکن این نباید از غفلت مسئولان فرهنگی کشورمان غافل شد. به طور مثال یکی از راههای جلوگیری از ساخت چنین آثار سخیفی، همکاری مشترک سینمای ایران با سینمای هند است که سابقا در چند سال اخیر، با فیلم سلام بمبمئی انجام شده بود. ضمن اینکه میتوان با احضار سفیر کشور هند به ساخت چنین آثاری اعتراض کرد؛ کما اینکه در سایر کشورها نیز این اتفاق میافتد که برای اعتراض به ساخت فیلمهای توهین آمیز سفیر کشور سازنده را احضار میکنند.
حمید اسدی – خبرنگار تحریریه جوان قدس
نظر شما