دهمین نشست «صد کتاب ماندگار» با موضوع کتاب مفاتیح الجنان تالیف شیخ عباس قمی روز یکشنبه ۱۹ فروردین در اندیشگاه فرهنگی کتابخانه ملی ایران برگزار شد.
در ابتدای این نشست علیرضا برازش؛ نویسنده و پژوهشگر دین سخنرانی کرد که گزیده سخنان وی را در ادامه میخوانید؛
همه میدانیم بعد از قرآن، مفاتیح دارای بیشترین تیراژ است و همه با آن آشنا هستیم. چرا این کتاب اینقدر جا افتاده است؟ از زمان تصنیف کتابهای دعا در دوران شیخ طوسی کتابهای متعددی وجود دارد ولی چرا مفاتیح مورد توجه قرار گرفته است؟ حتی در دوران معاصر افراد بسیاری کتاب ادعیه نوشتند ولی جا نیفتاده است. طبق آمار بعد از انقلاب نزدیک ۳۰ میلیون نسخه از این کتاب چاپ شده است و در یک سال ۶۰ ناشر اقدام به چاپ مفاتیح کردند. همچنین مفاتیح به زبانهای مختلف ترجمه شده و مترجمین متعددی دست به ترجمه این کتاب زدند و آن را عرضه کردند.
اولا مفاتیح فقط کتاب دعا نیست، کتاب دعا و زیارت است و یک علت اقبال به این کتاب همین است که هم شامل دعا است و هم شامل زیارت است. ما قرآن داریم، حدیث داریم، دعا داریم، زیات داریم. قرآن صحبت خدا با ما است، حدیث صحبت معصوم با ما است، جایی که ما با خدا صحبت میکنیم دعا است جایی که ما با معصوم صحبت میکنیم زیارت است. آیا مفاتیح، حدیث هم هست؟ حدیث قول و فعل و تقریر معصوم است. بنابراین اگر دعایی را معصوم بیان کرده باشد حدیث هم به شمار میآید. پس یک مطلب میتواند هم دعا باشد و هم حدیث باشد.
عوامل ماندگاری مفاتیح الجنان
علت اینکه شیخ عباس قمی مفاتیح را نوشته این است که در آن زمان کتاب مفتاح الجنان میان مردم رایج بوده است. برخی به شیخ عباس گفتند برخی ادعیه این کتاب ضعیف است. شما این ادعیه را حذف کن و دعاهایی که سند محکمی دارد را جایگزین کن. ایشان هم این کار را کردند. خود ایشان بیان میکند که وقتی من این کتاب را نوشتم یکبار به تمام آن عمل کردم. یک دلیل اینکه این کتاب جا افتاده همین است که ایشان عامل به این اعمال بوده است و یکبار به این نسخه عمل کرده است.
یک دلیل دیگر که مفاتیح جا افتاده است این است که ایشان تبویبی کرده که مطابق سلیقه مخاطبان باشد. کتابهای دعایی قبلی تبویب مناسبی نداشته و برای همه مخاطبان کاربردی نبوده است ولی تبویب شیخ عباس بسیار خوب است چون هم سراغ دعا رفته و هم سراغ زیارت رفته، ابتدا چند سوره آورده، بعد دعاهای ایام هفته را آورده، بعد ایام ماهها را آورده است که از ماه رجب شروع میشود، بعد وارد بحث زیارات شده است. بعدا خود صاحب مفاتیح وقتی به چاپ دوم کتاب رسید یک ملحقات به مفاتیح اضافه کرد.
هنر شیخ عباس قمی تبویب بوده چون سلیقه دعاخوانهای جامعه را درک کرده است و این کتاب را ارائه کرده است. بنابراین سلیقه ایشان، اخلاص ایشان و عمل کردن به محتوای کتاب از جمله دلایل رونق این کتاب است. نقل است که ایشان گفته من بدون وضو دست به کاغذ نبردم که خود این هم یکی دیگر از عوامل موفقیت این کتاب است.
مفاتیح کتاب بالینی متدینان
در ادامه این نشست غلامعلی حداد عادل؛ رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی سخنرانی کرد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
مفاتح از کتابهایی است که دست همه هست و مثل هندبوک یا کتاب دستی و بالینی است که متخصصان هر فنی در اختیار دارند. برای متدینان در زندگی مومنانه این کتاب حکم دستنامه دارد و یک انسان شیعه در سلوک مومنانه خودش از صبح که بلند میشود احتیاجات دعایی خودش را با این کتاب برطرف میکند و خیلی کتاب کارساز و کار راهاندازی است و مردم خیلی با آن انس دارند. کتابی است که ۲۸ میلیون نسخه پس از انقلاب از آن چاپ شده است. ۶۰ ناشر در یک سال تقاضای چاپ این کتاب را دادند و این خیلی معنادار است.
کسی راجع به مفاتیح حرف نمیزند و تازه سال گذشته بود به مناسبت صدمین سال تالیف مفاتیح یک جلسهای برگزار شد. انگار تازه جامعه توجه پیدا کرده کتابی به نام مفاتیح هست که میشود درباره آن صحبت کرد. اینکه جامعه به مرحلهای برسد که چیزهایی که برایش بدیهی است را بشناسد یک مرحله از بلوغ علمی و معرفتی است. نقد هم به معنای عام کلمه که ارزیابی است از همین جا شروع میشود. بنده فکر میکنم اینکه جامعه ما بعد از صد سال توجه پیدا کرده درباره مفاتیح صحبت کند امر مبارکی است. قرار دادن این کتاب در زمره صد کتاب ماندگار قرن هم کار درستی بوده است.
این کتاب احتیاجات مردم را برطرف میکند. کسی که متدین نباشد و سبک زندگی اسلامی را تجربه نکرده باشد شاید تعجب کند که در کتابخانه ملی اساتید نشستند درباره مفاتیح صحبت کردند ولی واقعیت این است؛ این کتاب برای یک انسان متدین محتاج دعا خیلی مفید است. بنده نیز مثل همه از وقتی چشم باز کردم کتاب مفاتیح را در خانه دیدم ولی جالب این است در این سالها در ترکیب ظاهری آن هیچ تغییری ایجاد نشده است.
روشنی و سادگی کلمات و عبارات فارسی شیخ عباس قمی از ویژگیهای این کتاب است و مشخص است که ایشان میخواسته مردم مطالبش را به سادگی بفهمند. کسی که مفاتیح را میخواند دستورالعملها را در لابلای دعاها به فارسی میخواند. تابه حال من ندیدم کسی عبارت فارسی ایشان را بخواند و مقصود ایشان را نفهمیده باشد. خود این یک هنر است و یک توجه است. آن هم در دورانی که پیچیدهگویی برای امثال ایشان امر عادی بوده است ولی ایشان کاملا خودش را پایین آورده و تعمد داشته که هیچ مطلب را علمایی و دشوار نکند. با اینکه نثر فارسی ایشان روزنامهای نیست ولی نثر قدمایی هم نیست یعنی در دورانی که سادهنویسی هنوز در ادبیات ما ارزش شناخته نمیشد ایشان برای اینکه کتاب مفهوم شود و در دسترس قرار بگیرد این جنبه را رعایت کرده است. شاید جا داشته باشد کسی سخنان ایشان را از این حیث یک ارزیابی کند. منتهی الآمال ایشان هم همینطور است و آسانفهم است.
مطلب آخر اینکه چقدر ضرورت دارد شکل تدوین کتاب را همچنان حفظ کنیم؟ به نظرم میشود یک قدر تحولی که در کتابآرایی و ویراستاری حاصل شده را وارد مفاتیح کرد بدون اینکه جوهر موجود در مفاتیح را به هم بریزیم. مثلا چه اشکالی دارد این توضیحاتی که آقای برازش گفتند به عنوان راهنمای خواننده در اول مفاتیح قید شود. این یک اقدام ساده و کاربردی است.
من خودم آمدم برخی ادعیه مفاتیح را ترجمه کردم. در همین راستا دعای ابوحمزه را لقمه لقمه کردم یعنی یک فراز دعا را نوشتم ترجمه کردم و بعد سراغ فراز بعد رفتم و این دعا را مطابق ذوق و ذائقه نسل امروز درآوردم. فکر میکنم بشود از این نوع کارها در مورد مفاتیح کرد بدون اینکه به محتوا و اصل این کار لطمه زد.
نظر شما