تحولات لبنان و فلسطین

در حال حاضر بخشی از عملیات روانی ایالات متحده، عملیات رسانه‌ای است که تلاش می‌کند افکار عمومی مردم ایران، تصورات مردمان جهان و افکار عمومی داخلی خود را به نحوی ترسیم کند که بیشترین سودآوری را برای منافع ملی آمریکا و رژیم صهیونیستی داشته باشد.

ایران چگونه باید به هجمه‌های رسانه‌ای پاسخ دهد؟ / پشت پرده بازی جریان سلطه برای مدیریت رسانه‌ای افکار عمومی

به گزارش قدس آنلاین، با موضوع آشنایی با اهداف پنهانی دیپلماسی رسانه‌ای غربی و روش‌های مدیریت افکار عمومی جهان با دکتر محمد جلیلی، دکترای علوم سیاسی و کارشناس رسانه به گفت‌وگو نشستیم.

آقای دکتر، بفرمایید رسانه‌های آمریکایی برای مردم ایران چه رویکرد رسانه‌ای را در پیش گرفته‌اند؟
رویکردهای دستگاه رسانه درباره افکار عمومی ایران عمدتاً در سه دسته خلاصه می‌شود:
۱-محتوای رسانه‌ای برای این‌که مردم را از حکومت و سپاه جدا کنند که اگر زد و خوردی اتفاق افتاد بگویند سپاه پاسداران و سپاه قدس، از نیروهای جمهوری اسلامی محسوب شده و حسابشان از مردم ایران جداست. حتی نیروهای مقاومت را نیروهای تروریستی پرورش یافته ایران نمایش می‌دهند.

۲-رسانه‌های غربی القا می‌کنند عامل بی‌ثباتی اقتصادی ایران، رویکردهای نظامی جمهوری اسلامی است و ایران چه بزند و چه نزند و چه نیروهای الحشد و زینبیون و فاطمیون را داشته باشد و چه نداشته باشد، هرگونه فعالیت درون مرزی و برون‌مرزی‌اش به ضرر اقتصاد ایران است و ابلهانه و تهاجمی و در جهت تخریب اقتصاد و آسایش ایران گام برمی‌دارد.

۳-تلاش می‌کنند بگویند حاکمیت در مواجهه با دشمن ایدئولوژیک خود ترسان است و جمهوری اسلامی جرئت مواجهه واقعی با آمریکا و اسرائیل را ندارد و از سویی قدرت سرکوب و قتل عام مردم خود در شرایطی مانند جنبش مهسا و فتنه ۸۸ را دارد و با مردم خود بسیار خشن است و با دشمن مسامحه می‌کند.

برنامه جریان اصلی رسانه جهانی برای اقناع افکار عمومی چیست؟
رسانه‌های غربی برای افکار عمومی جهان هم برنامه‌ای ترسیم می‌کنند که طی آن عامل بی‌‎ثباتی جهان را ایران و نیروهای نیابتی‌اش نشان دهند. می‌خواهند نمایش دهند منشأ تنش‌ها در خاورمیانه رویکردهای نظامی اسلام سیاسی است و همه رویکردهای آمریکا واکنشی است به جمهوری اسلامی ایران و پاسخ به حماس و حزب‌اللهی است که ایران درست کرده و اسرائیل مجبور است از خود دفاع کند و این‌گونه نقش‌ها را تغییر می‌دهند. هدف دیگر این است پس از فضاسازی‌های متعدد، این‌گونه وانمود کنند باید سلاح به اسرائیل بدهیم تا امنیت منطقه را تأمین کند؛ چون ایران و پروکسی‌هایش آتش‌افروزی می‌کنند. از سوی دیگر با جلب حمایت بین‌المللی علیه اسلام سیاسی و ولایت فقیه و پروکسی‌ها نشان دهند نیروهای غیررسمی  مورد حمایت ایران باید سرکوب شوند تا دیگر از جیب جمهوری اسلامی ایران برایشان هزینه نشود و مسئله مهم دیگر اینکه تغییر موضع افکار عمومی از رژیم اسرائیل به ایران و انتقال فشار به ایران اسلامی اتفاق بیفتد.

این رسانه‌ها برای جهت‌دهی به افکار عمومی داخلی خود از چه ترفندهایی استفاده می‌کنند؟
اول از همه برای نمایش توانایی تأمین امنیت خود، اعتمادسازی می‌کنند و برای حضور فرامرزی خود توجیهاتی می‌تراشند. از سوی دیگرعامل همه بدبختی ها را اندیشه اسلامی و مذهبی نشان می‌دهند و ایران اسلامی و حامیانش را صادرکننده این تفکرات و همان القاعده و داعش و تروریستی قلمداد می‌کنند. ایالات متحده برای توجیه اختصاص ۳۰درصد از اقتصاد آمریکا به مسائل نظامی و حدود ۴۵ هزار سرباز مستقر در خاورمیانه باید توجیه اقتصادی بتراشد و وانمود کند مثلاً با خرج ۸-۷ هزاردلار جلو حکومت بنیادگرای ایران را گرفته است.

ایران چگونه باید به این هجمه‌ها پاسخ دهد؟
پس از اتفاقات دهه ۹۰ و ترور دانشمندان هسته‌ای و خرابکاری در نطنز و استاکس نت و حمله اخیر به سایت‌ها و تقویت آشوب‌های داخلی و جاسوسی و شهادت سردار سلیمانی با گرای اسرائیل و دستور مستقیم آمریکا، پاسخ ایران نزد افکار عمومی قانع‌کننده نبود. به خصوص که حادثه مبهم زدن هواپیمای اوکراینی هم به مشکلات اضافه شد و جهت حرکت مردم را تغییر داد و در نهایت به زدن پایگاه‌ها در عین الاسد منجر شد.  به‌دلیل بازدارنده نبودن پاسخ، شهادت تعداد زیادی از سرداران و فرماندهان نیروی قدس در خاک کنسولگری ما رقم خورد. اینجا باید گفت حتماً ایران باید پاسخ جدی بدهد؛ چرا که اگر پاسخ مستقیم ندهد فشار روانی منفی درپی خواهد داشت و اگر بخواهیم در سرزمین‌های اشغالی واکنش نشان دهیم و یا معادل آن در خاک سوریه عملیات انجام دهیم، باید بگوییم در دام نامعادله خواهیم افتاد؛ چون معادلی برای آن وجود ندارد. اردن، آذربایجان و امارات را نمی‌توانیم بزنیم چون تنش چند برابر می‌شود، شیطنت رسانه‌ای اینجاست که اگر بزنیم اسرائیل گفته حتماً پاسخ می‌دهد و اقتصاد ما به هم می‌ریزد و اگر نزنیم برچسب ترسو بودن می‌خوریم.  باید بازی دوسرباخت را مدیریت کنیم. باید پاسخ متناسب دهیم و نقض حقوق بین‌المللی را مانند رژیم اسرائیل هم انجام ندهیم. زمان شکل و فرم پاسخ  نباید قابل پیش‌بینی باشد و به نحوی ایجاد بازدارندگی هم داشته باشیم. گویا باید زمانی به خط زد که دشمن خسته شده باشد؛ بنابراین اقداماتی مثل توقیف کشتی اقتصادی صهیونیستی مناسب است؛ چراکه مردم دنیا می‌فهمند ایران در حال پاسخ به رفتار غیرحقوقی رژیم صهیونیستی است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.