امام صادق(ع) حیا را به لباسی برای حفاظت از دین مبین اسلام تشبیه کرده و فرمود اسلام بدون حیا مانند جسم عریان بدون لباس و حفاظ است که هر لحظه در مورد خطر و آسیب قرار دارد. کسانی که از حیا بهرهای ندارند و یا در زندگی آنها حیا کمرنگ است، دین و ایمانشان بدون پوشش و محافظ بوده و در معرض انواع آسیبها و خطرات شیطانی هستند. در حالیکه امروزه همه چیز برای خودش گاهی چندین لایه پوشش دارد تا از خطرات مصون بماند.
حیا چیست؟
حیا از صفات نیک و فضائل اخلاقی به معنای شرم کردن از ارتکاب زشتیهاست. حیا حالتی نفسانی است که موجب متانت، وقار و خودداری از انجام رفتار ناپسند میشود. در روایات هم از حیا به عنوان کلید خوبیها، سبب پاکدامنی و مانع کارهای زشت یاد شده است و عقل و ایمان از مهمترین اسباب حیا به شمار میآیند. هر چه این حالت در انسان قویتر باشد، شخصیت آدمی وزینتر و رفتارش سنجیدهتر خواهد بود و از آنچه با آراستگی شخصیت منافات دارد، بیشتر اجتناب میکند. حتی بر اساس روایات، حیا مقدم بر عفاف و علت وجودی عفاف است. البته حیا گونه ناپسند هم دارد، مانند حیا ورزیدن از تحصیل علم، شرم از کسب درآمد حلال، خجالت کشیدن از طلب حقوق خود و... .
پیشوای ششم در این حدیث، با تشبیه زیبا و ملموس، جنبه عملی اسلام و ویژگیهای رفتاری مسلمانان را تبیین فرموده است.
اسلام، در عملِ مسلمان ظاهر میشود. صفاتی مانند حیا، وقار، عمل صالح، پارسایی و تقوا، همچون جامهای زیبا، اسلام و مسلمان را میآراید و به آن آبرو و حیثیت میبخشد. اگر مسلمان حیا نداشته باشد، لخت و عریان است و بیآبرو میشود. اگر حیا و شرم از جامعهای رخت بربندد، ارزشهای اخلاقی نیز از بین میرود و از مسلمانی، تنها نامی باقی میماند.
برای همین امام صادق(ع) خطاب به شیعیانش فرمود: «کونُوا لَنا زَیْناً وَ لا تَکونُوا عَلَیْنا شَیْناً»؛ ای گروه شیعیان! شما منسوب به ما هستید. پس مایه زینت ما باشید و مایه زشتی ما نباشید.
یکی از مهمترین انتظارات امامان معصوم(ع) از شیعیان این است پیروان آنها از نظر اخلاقی برخوردار از اوصاف نیک و پسندیده و دارای اخلاق زیبای اسلامی باشند.
در آیات وحیانی قرآن هم بارها به موضوع حیا پرداخته شده؛ ازجمله به حیای یک زن و مرد جوان اشاره کرده و خدای متعال به نحو زیبایی آن را میستاید. در آیه ۲۵ سوره مبارکه قصص به وقار و حیای دختران شعیب اشاره کرده و میفرماید: «فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِی عَلَی اسْتِحْیَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِی یَدْعُوکَ لِیَجْزِیَکَ أَجْرَ مَا سَقَیْتَ لَنَا… یکی از آن دو دختر که با کمال وقار و حیا راه میرفت، باز آمد و به موسی(ع) گفت: پدرم از تو دعوت میکند در عوض سقایت و سیراب کردن گوسفندان ما به تو پاداشی دهد…».
امام باقر(ع) در تفسیر این آیه فرمود: موسی(ع) برخاست و به دنبال او حرکت کرد. اما وزش باد سبب آشکار شدن پای او شد. بنابراین موسی(ع) به او گفت: «تو پشت سر من حرکت کن و راه را به من نشان بده چون ما از قومی هستیم که حیا میکنیم و به پشتسر زنان نگاه نمیکنیم». چون نزد شعیب(ع) آمد و جریان خود را گفت، به خاطر پاداش کار و نیرومندی جسمانی و حیا و پاکی و امین بودن، دختر خود را به ازدواج موسی درآورد.
نظر شما