اجلاس اکو

در هیاهوی جشنواره فیلم فجر، معمولا می‌توان بر اساس واکنش‌ها و بازخوردها، پیش‌بینی اولیه‌ای از وضعیت آثار، در چرخه اکران عمومی داشتالبته سال‌هاست که وجه غالب پیش‌بینی‌ها حکایت از ناامیدی دارد و کمتر فیلمی است که همه برسر توفیق قطعی آن در گیشه به توافق برسند.

به گزارش قدس آنلاین، ساخت فیلمی که همزمان هم از نظر کیفی بتواند نظرات را به سمت خود جلب کند و هم امتیازات لازم برای بیرون کشیدن گلیم خود از آب گیشه را داشته باشد، تبدیل به یک رویا شده است. بخش عمده‌ای از فیلم‌های «جدی» توان لازم برای جذب مخاطب به سالن‌های سینما را ندارند و فیلم‌های پرفروش و خوش‌توفیق در گیشه هم معمولا از فقر محتوا رنج می‌برند و آورده‌ای برای اعتبار سینمای ایران به همراه ندارند.

در چنین شرایطی، رونمایی از فیلم سینمایی «پرویزخان» به کارگردانی علی ثقفی در چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر، خیلی‌ها را امیدوار کرده بود که حالا قرار است به‌پشتوانه هیجان و جذابیت فوتبال، یک فیلم به‌نسبت خوش‌ساخت و واجد ارزش‌های سینمایی، در گیشه هم موفق ظاهر شود.

اکران «پرویزخان» در واپسین روزهای جشنواره چنان موردتوجه رسانه‌ها و منتقدان قرار گرفت که فیلم در برخی نظرسنجی‌ها، به‌عنوان بهترین فیلم این رویداد برگزیده شد و جالب‌تر اینکه همزمان داوران جشنواره هم آن را پسندیدند و جایزه بهترین فیلم و فیلم‌نامه در بخش «نگاه نو» را به آن اهدا کردند.

خب چرا نباید به گیشه چنین فیلمی امیدوار می‌بودیم؟ تصور کنید با این پشتوانه، فیلم در ترکیب اکران نوروزی هم قرار گرفت تا دیگر همه مقدمات برای یک فروش رویایی فراهم باشد، اما اینگونه نشد. فیلم اول علی ثقفی که با حمایت سازمان اوج به تولید رسیده بود، به‌رغم تمام ظرفیت‌هایی که داشت، یک شکست تمام عیار در گیشه را تجربه کرد.

«پرویزخان» هم قصه پرهیجانی داشت هم در روایت می‌توانست مخاطب را در تاریکی سالن سینما به وجد بیاورد، اما چرا اینگونه نشد؟ این سوال مهمی است که می‌تواند نگاه ما نسبت به معادلات حاکم بر گیشه سینمای ایران را تغییر دهد.

این درست که حاکمیت فیلم‌های کمدی، میدان رقابت را برای دیگر فیلم‌ها، بسیار تنگ کرده است اما در همین میدان محدود، چرا فیلم خوش‌ساخت و جذابی مانند «پرویزخان» باید از نفس بیفتد؟ چرا این فیلم حتی در فرآیند اکران آنلاین خود هم شانسی برای به چشم آمدن، به‌دست نیاورد.

با هیچ منطقی نمی‌توان «پرویزخان» را به‌واسطه «بد بودن» محکوم به شکست در گیشه قلمداد کرد، این درست همان نقطه‌ای است که می‌توان مهمترین پاشنه‌آشیل سینمای ایران را زیر ذره‌بین گرفت؛ «پخش فیلم».

خبرنگار: زهرا منصوری

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.