به گزارش قدس خراسان، امروزه سیاستهای شهرنشینی از الگوی رشد افقی به سمت الگوی رشد عمودی تغییر کرده و آینده «شهر فشرده» که مستلزم ساخت در ارتفاع و تغییر الگوی ساخت و ساز شهری بوده، مورد توجه جدی قرار گرفته است.
بلندمرتبهسازی در کشور ما بیش از نیم قرن است به خصوص در شهرهای بزرگ و کلانشهرها قدمت دارد.
عوامل بلندمرتبهسازی در مشهد چیست؟
مشهد به عنوان دومین شهر بزرگ کشور به دلیل سیاستهای تشویقی واگذاری زمین شهری و نبود برنامه مناسب برای کنترل گسترش شهر، رشد افقی چشمگیری در سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۹۵ داشته است.
گستردگی بیش از حد شهر در کنار عواملی مانند بالا رفتن قیمت زمین، رشد عمودی شهر و بهرهوری و استفاده بهینهتر از زمین، از عوامل گسترش بلندمرتبهسازی در شهر مشهد بوده است.
سابقه بلندمرتبهسازی در مشهد به دهه ۵۰ برمیگردد
سابقه ساختمانهای بلند با بیش از ۱۰ طبقه نظیر آپارتمانهای مرتفع و مجموعه ۶۰۰دستگاه و... در مشهد به دهه ۵۰ برمیگردد و به جز مجموعه زیستخاور با ۱۳ طبقه، تا سال ۱۳۷۹ بلندترین ساختمانها در مشهد حداکثر ۱۲ تا ۱۹ طبقه داشتند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا اوایل دهه ۷۰ روند ساخت و ساز به ویژه بلندمرتبهسازی کند و در حد تکمیل بناهای قدیمی بود.
با تصویب ضوابط و مقررات افزایش تراکم در آخرین روزهای سال ۶۱ به منظور استفاده بیشتر و بهتر از سطح زمین در شهرها برای اسکان جمعیت و تأمین فضای باز و محیط زیست بهتر، مسیر طرحهای بلندمرتبهسازی هموارتر شده و بار دیگر در تهران و شهرهای بزرگ کشور ساخت این بناها از سرگرفته شد.
نقطه عطف بلندمرتبهسازیها در مشهد
تصویب طرح بلندمرتبه سازی در شهر مشهد در سال ۱۳۸۵ و حمایتهای انجمن شهر و شهرداری برای ساخت پروژههای بلندمرتبه مشارکتی را میتوان نقطه عطفی در افزایش این ساختمانها در دو دهه گذشته دانست به طوری که پس از تصویب این طرح و حمایت از بلندمرتبهسازی، ایجاد ساختمانهای به مراتب بلندتر و با کاربری مختلف از دورههای پیشین در شهر نمایان شدند.
اما بلندمرتبهسازی نیز مانند هر پدیده وارداتی دیگر در کنار همه مزایایی که طرفدارانش برای آن برمیشمارند، تبعاتی نیز دارد. یافتههای یک تحقیق علمی دانشگاهی نشان میدهد مهمترین پیامدهای اجتماعی ناشی از بلندمرتبهسازی در یکی از کلانشهرهای ایران، مربوط به مؤلفههای اختلال در تعاملات اجتماعی، کاهش حس تعلق به مکان، اختلال در اجتماعی شدن، کاهش سلامت روحی-روانی و اختلال در حریم خصوصی است.
نظر فقها درباره بلندمرتبهسازی چیست؟
اما نظر فقها درباره این سبک از خانهسازی چیست؟ در این گزارش به سراغ حجتالاسلام حسن وکیلی رفتیم تا پاسخ این پرسش را جویا شویم.
این استاد حوزه علمیه میگوید: بلندمرتبهسازی در فقه شیعه از زوایای مختلفی قابل بررسی است. ما گاهی در دیدگاه فقهی مسئله را مستقیم مورد بررسی قرار میدهیم و گاهی اوقات از منظر لوازم و آثار آن موضوع؛ درخصوص مورد نخست یعنی بلند ساختن ساختمان؛ چیزی که در گزارههای دینی وجود دارد و روی آن تأکید شده این است که چون در فضای زندگی انسانی شیاطین جنی وجود دارند و هم وسوسه میکنند و هم آزارهای روحی و فیزیکی دارند، سکونت در مناطقی که فاصله آن از سطح زمین بیشتر است، موجب میشود این موجودات بیشتر به انسانها آسیب برسانند.
وی ادامه میدهد: این یک موضوع واقعی است که شاید علم مدرن خیلی به آن باور نداشته باشد و تجربهپذیری آن دشوار باشد؛ اما متون دینی روی آن تأکید دارد و معتقد است در فضای مرتفع، شیاطین جنی بیشتر تردد میکنند و افرادی که در چنین مکانهایی زندگی میکنند، باید یک سری ملاحظاتی داشته باشند.
وکیلی متذکر میشود: بنابراین زندگی در این مکانها منع نشده بلکه عنوان شده در این مکانها باید به دستورالعملهایی که راه نفوذ شیاطین را میبندد، توجه بیشتری داشته باشید. یکی از نمونههای بارز این دستورالعملها استفاده از حرز در دیوارهای منزل است. حرزها مجموعهای از ادعیه و آیات قرآن هستند که نوشتن و همراه داشتن آنها سبب کمتر شدن حضور شیاطین در زندگی انسانها میشود.
این پژوهشگر علوم دینی میگوید: در روایات اسلامی تأکید شده اگر ارتفاع منزلی از ۷ یا ۹ زراع بیشتر بود؛ یعنی بالای ۵/۳ یا ۵/۴ متر بود، حتماً روی دیوارهای منزل آیتالکرسی نوشته شود؛ چراکه موجب کمرنگ شدن حضور شیاطین میشود.
الگوی مناسب بلندمرتبهسازی
وی به تبعات بلندمرتبهسازی اشاره و عنوان میکند: بلندمرتبهسازی تبعاتی در سبک زندگی دارد که ممکن است در نگاه نخست خیلی به چشم نیاید؛ اما وقتی آنها را کنار هم قرار میدهیم، میبینیم موضوع مهمی است. سبک بلندمرتبهسازی مربوط به کشور آمریکاست که در آنجا نظام زندگی آپارتماننشینی است. آنها بلندمرتبه میسازند تا از ظرفیتها استفاده حداکثری کنند و این موجب میشود خانههای کوچکی کنار یکدیگر ساخته شود.
وکیلی در ادامه به تبعات آپارتماننشینی به عنوان منشأ بلندمرتبهسازی اشاره میکند و از بین رفتن حریم خصوصی زندگیها، شکسته شدن حریم محرم و نامحرم و ارتباط با جنس مخالف، افسردگی و کاهش فرزندآوری را از جمله این تبعات برمیشمارد و میگوید: همه اینها از دل زندگی آپارتمانی بیرون میآید؛ یعنی محیطهای کوچک بدون حیاط که فضایی برای رفع خستگی و تمدد اعصاب در آن وجود ندارد.
این پژوهشگر مسائل دینی بیان میکند: البته این موارد مستقیماً مربوط به بلندمرتبهسازی نیست؛ چرا که میتوان بلندمرتبه را به شکلی ساخت که هم فضا بزرگ بوده و هم مکانی به شکل ایوان یا تراس داشته باشد و زندگی به سبکی مدیریت شود که تداخل کمتری با زندگی دیگران داشته باشد؛ مثلاً هر واحد در طبقات مختلف ورودی مستقلی داشته باشد تا افراد(به ویژه نامحرمان) اختلاط کمتری با هم داشته باشند. این الگو در کشورهای مختلف ساخته شده و در مشهد و تهران نیز پنتهاوسهایی که وجود دارند، به نوعی الگوبرداری از این سبک هستند.
حقالناسهایی که در بلندمرتبهسازی نادیده گرفته میشود
وکیلی خاطرنشان میکند: یکی دیگر از نکات مهم بلندمرتبهسازی، موضوع حق همسایگان بوده که بخشی از آن مربوط به اشراف داشتن خانهها به یکدیگر است. متأسفانه این موضوع در معماری شهر ما به وفور دیده میشود و شهرداری به خاطر محدودیتهای مالی که دارد، مجوز ساخت به این خانهها میدهد در حالی که فاصله استاندارد آنها با دیگر ساختمانهای اطراف رعایت نشده است.
حریم خانهها از بین رفته است
وی در ادامه میگوید: از نظر میزان شرعی حریم نور، هوا و رؤیت(یا اشراف) میان فقها اختلاف نظر است. الان وضعیت ساخت و سازها در مشهد به سمتی رفته که افراد در منزل خود حریم ندارند و حتی کسانی که در خانههای غیر آپارتمانی و حیاطدار زندگی میکنند، به خاطر نبود حریم رؤیت، نمیتوانند آزادانه در حیاط منزل رفت و آمد کنند و این موضوع به خصوص برای بانوان محدودیتها و آسیبهای بیشتری به همراه دارد.
این استاد حوزه، یکی دیگر از آسیبهای بلندمرتبهسازی را جدا شدن انسان از طبیعت میداند و میافزاید: ارتباط انسان با طبیعت و دیدن آسمان، خورشید، ماه و ستارهها نتایج اخلاقی و تربیتی خوبی در زندگی انسانها دارد. مشاهده آسمان در انسان تواضع ایجاد میکند، دیدن طلوع و غروب خورشید انسان را متوجه گذر زمان کرده و اوقات نماز را در زندگی پررنگ میکند؛ اما بلندمرتبهسازی به شکلی که در ایران و شهر ما وجود دارد، آسمان را از دید انسانها خارج میکند و ارتباط انسان با فضای طبیعی قطع شده و در واقع از یک سری مزایای اخلاقی محروم میشود.
تبعات بلندمرتبهسازی در اطراف حرم مطهر رضوی
همواره یکی از دلخوشیهای مردم مشهد، عرض سلام و ادب به پیشگاه ولینعمتشان حضرت رضا(ع) در فواصل دور و نزدیکی است که میتوانند گنبد و گلدستههای حرم مطهر رضوی را مشاهده کنند؛ اما متأسفانه رشد قارچگونه و بیضابطه برجها و بلندمرتبهها در مرکز شهر و به ویژه اطراف حرم مطهر از یک سو و آلودگی هوای شهر از سویی دیگر، هر روز این منظره زیبا، دلنشین و معنوی را برایمان کمرنگتر و محوتر کرد؛ موضوعی که وکیلی هم در ادامه صحبتهایش به آن اشاره میکند.
او میگوید: معایب بلندمرتبهسازی به خصوص در شهرهای مذهبی مانند مشهد، تأثیر فرهنگی منفی این ساختمانها نسبت به اماکن مذهبی و فرهنگی است؛ در روایات ما در خصوص شهر مکه گفته شده که نباید در کنار کعبه ساختمان بلندتر ساخته شود چراکه کعبه یک ساختمان نمادین مذهبی است و این هویت باید زنده بماند و در چشمها عظمت داشته باشد. زمانی که کسی وارد مکه میشود، دال مرکزی این شهر باید کعبه باشد. متأسفانه طی دهههای اخیر این اتفاق در مکه افتاد و با ایجاد ساختمانهای عظیم اطراف کعبه، دیگر این نماد هویتی دیده نمیشود.
این کارشناس مذهبی تصریح میکند: این اتفاق در مشهد نیز افتاد و سبب از بین بردن هویت نمادین حرم مطهر امام رضا(ع) شد؛ چراکه گنبد حرم منور رضوی به عنوان دال مرکزی شهر مشهد باید از فاصلههای دور برای افراد قابل رؤیت باشد تا بتوانند از آن فاصلهها به محضر حضرت رضا(ع) عرض سلام داشته باشند. این توجه و ارتباط قلبی در زندگی انسان نورانیت ایجاد میکند و موجب تحول معنوی میشود.
وکیلی ادامه میدهد: وقتی نماد فرهنگی از دید خارج شود، به تدریج کارکرد فرهنگی خود را از دست میدهد و استحاله هویتی در مرکز شهر به عنوان یک منطقه زیارتی و هویتی رخ میدهد.
او تصریح میکند: این شکل بلندمرتبهسازی که در مشهد و دیگر کلانشهرهای ایران مانند اصفهان، تهران و شیراز در حال انجام است، بیشک از نظر فقهی حرام است؛ چون یک سری آثار و تبعات و مفاسد اجتماعی و اخلاقی دارد و هیچ گریزی از آنها وجود ندارد و قابل مدیریت نیست. مسلماً اسلام این وضعیت را تأیید نمیکند. حالا حقالناسهایی که در این میان اتفاق میافتند، به لحاظ رعایت نکردن حریم هوا، نور و رؤیت، بحث مهم دیگری است. این شکل از آپارتمانسازی و بلندمرتبهسازی در مشهد حتی در قانون هم مورد تأیید نیست؛ اما متأسفانه مجوزها صادر میشود.
بلندمرتبهسازی الگوبرداری و تقلید کورکورانهای بود که در نیم قرن گذشته بدون توجه به معیارهای اجتماعی و فرهنگی و هویت ایرانی و اسلامی در ایران اتفاق افتاده است. اهمیت این موضوع در کلانشهر مذهبی مشهد بیش از پیش نمایان میشود و به نظر میرسد لازم است برای اصلاح این روش نادرست که حتی الگوبرداری درست و اصولی از منشأ اولیه این پدیده یعنی کشورهای غربی هم نیست و ایرادهای زیادی به لحاظ جانمایی و استانداردهای مهندسی و شهرسازی بر آن وارد است، اقدام و نظر کارشناسان اجتماعی و مذهبی نیز در ارائه الگوها و سندهای بلندمرتبهسازی ایرانیزه و اسلامیزه لحاظ شود.
خبرنگار: معصومه مؤمنیان
نظر شما