تحولات لبنان و فلسطین

این فیلم قصد دارد بگوید: «هرکس مقابل پسند عامه قرار گیرد، محکوم به شکست است...»

به گزارش قدس آنلاین، داستان فیلم «عامه‌پسند» در مورد زنی است که در سن میانسالی و بعد از سال‌ها تلاش و زحمت برای یک زندگی، متوجه خیانت همسرش می‌شود و تصمیم می‌گیرد با برگشتن به شهر زادگاه خود(شهرضا)، شیوه زندگی خود را تغییر دهد اما تغییرات او چندان عامه‌پسند و مورد تأیید مردم زادگاه خود نیست. این فیلم در ژانر اجتماعی و سومین ساخته سهیل بیرقی کارگردان تماما مستقل سینمای ایران است. این فیلم در سی و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور داشت اما در ۱۵ بهمن ۱۳۹۸، سهیل بیرقی با انتشار یادداشتی در اینستاگرام از لغو اکران فیلم در مشهد خبر داد و گفت که هنوز دلیل مشخصی برای لغو آن ارائه نشده‌است.

بیرقی سعی دارد در فیلم سازی با نگاهی تازه به حقوق برابر زنان در مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و...بپردازد. او معمولا قهرمان داستان‌های خود را زنانی انتخاب می‌کند که بدون هیچ پشتوانه‌ای برای رسیدن به اهداف و گرفتن حق طبیعی خود می‌جنگند. این موضوع در دومین اثر او یعنی «عرق سرد» و آخرین اثرش «عامه‌پسند» که از سه‌شنبه 25 اردیبهشت ماه 1403 به اکران آنلاین رسید، به وضوح به چشم می‌خورد.

مسیر پرپیچ و خم فهیمه برای کسب قدرت اجتماعی و استقلال

داستان از جایی آغاز می‌شود که فاطمه معتمدآریا در نقش (فهیمه میربُد) به دلیل خیانت همسرش قصد دارد از او جدا شود و به زادگاه خود بازگردد. او معتقد است که حدود بیست و هشت سال از عمر و جوانی خود را صرف خدمت به همسر و پسر خود کرده اما در دهه 50 زندگی‌اش در شناسایی هویتش دچار بحران شده و حالا می‌تواند در آستانه 60 سالگی با رها کردن نقش مادری و دوری از نقش همسری، زندگی لذت بخشی را برای خود بسازد. فهیمه سعی دارد با انجام کارهایی مانند بوتاکس به خودش بفهماند که زندگی هنوز در جریان است و او می‌تواند گلیم خود را از آب بیرون بکشد. اگرچه در این مسیر با شکست‌ها و موانعی رو به رو می‌شود اما باز هم دست از تلاش برنمی‌دارد و تلاش دارد به قدرت اجتماعی برسد.

فهیمه برای محقق کردن بسیاری از خواسته‌هایش تصمیم بازگشت به زادگاه خود را دارد اما نگاه سنتی و محافظه‌کارانه‌ محیط شهرضا برای فهیمه با شرایط فعلی‌ که دارد محدودیت بیشتری ایجاد می‌کند؛ در زادگاه فهیمه فعالیت زنان بسیار محدود است و از این جهت آن محیط با خواسته‌های عمومی فهیمه در تضاد است.

 عامه پسند یا نپسند؟! مسئله این است...

افسانه و شخصیت جسورانه‌اش

مقابل شخصیت فهیمه، افسانه(باران کوثری) وجود دارد. او در طول سال‌هایی که در شهرضا زندگی کرده، به خوبی روابط و احساسات مردم آنجا را درک می‌کند و سعی دارد تصمیماتی که می‌گیرد، براساس پذیرش عمومی جامعه آنجا باشد. شخصیت افسانه شبیه به شخصیت محدثه در فیلم «کوچه بی‌نام» طراحی شده است؛ جسارت، فروتنی و تجربه‌گرایی سه ویژگی است که در این دو شخصیت به چشم می‌خورد.

شخصیت میلاد(هوتن شکیبا) در این فیلم مدرس یوگا است و با فاطمه معتمدآریا به واسطه به فروش گذاشتن مبلمان خود در سایت دیوار آشنا می‌شود. رابطه آن‌ها از نگاه مخاطب یک رابطه غیرمتداول میان یک زن میانسال و پسری  جوان است؛ میلاد شخصیتی همجنسگراست و مدام در دیالوگ‌های خود به  نبودن دوستی اشاره می‌کند که او را در فضای مجازی بلاک کرده ؛ مساله‌ای که در جامعه سنتی پذیرفته نیست و حساسیت ایجاد می‌کند.

رابطه غیرعامه‌پسند میلاد و فهیمه

اما نکته‌ای که اهمیت دارد رابطه نامتعارف فهیمه و میلاد است. فهیمه‌ سعی کرده خودش را از آن چیزی که سنت و عرف جامعه و اصطلاحا عامه‌پسند است رها کند و میلاد نیز نقش حامی و پشتیبان فهیمه را بازی می‌کند. دیده شدن این نفر در  کنار یک دیگر و شروع فعالیتی جسورانه که با سنت‌های آن شهرستان همخوانی ندارد، مردم را جریح دارتر می‌کند.

با اینکه بیرقی همیشه سعی دارد فیلم نامه‌های خود را با سبکی مینیمال و ساده بنویسد اما خلاهایی مانند انگیزه اصلی  میلاد از ایجاد رابطه با فهیمه و شخصیت پردازی ناقص فهیمه برای مخاطب اقناع کننده نبود.

فهیمه در اواخر فیلم احساس می‌کند زندگی‌اش رو به اضمحلال است و گاهی در طول فیلم برای کم شدن گرگرفتگی‌هایش به سراغ فریزر می‌رود. او از آینده ترس دارد اما نمی‌داند چه کند. در سکانس آخر او مجدد به نزد پزشک زیبایی می‌رود اما ناگهان تصمیم می‌گیرد که خود واقعی‌اش باشد و از عامه‌پسند بودن امتناع می‌ورزد.

 عامه پسند یا نپسند؟! مسئله این است...

نقاط قوت و ضعف «عامه پسند»

میمیک، فیزیک ظاهری و کنش‌های هماهنگ معتمدآریا با شخصیت فیلمنامه از نقاط عطف این فیلم محسوب می‌شود اما بیرقی می‌توانست برای نقش هوتن شکیبا، بازیگر دیگری را جای او قرار دهد. همچنین کارگردان قاب‌های خوبی را برای ثبت تصاویر خود انتخاب نکرده بود. به همین دلیل چینش و تدوین این تصاویر در کنار یک دیگر خیلی عامه پسند نبود. ریتم فیلم کمی آرام و صحنه‌های تکراری داشت که شاید مخاطب را خسته می‌کرد.

اما در مورد موسیقی متن فیلم باید بگویم که ترکیب سازهای غربی و شرقی حس بهتری را به مخاطب القا می‌کرد. این ترکیب حس تلفیق دو دنیای متفاوت را پررنگ می‌کند.

و اما نکته آخر: این فیلم قصد دارد بگوید: «هرکس مقابل پسند عامه قرار گیرد، محکوم به شکست است... »

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.