امام جمعه شهر تبریز در فاجعه سقوط بالگرد، در راستای تبیین شخصیت محبوب و مردمی نماینده ولی فقیه در استان آذربایجان شرقی، با حجتالاسلام و المسلمین حمید مشهدی آقایی؛ استاد حوزه علمیه و از مدیران شورای سیاستگزاری ائمه جمعه گفتوگو کردیم.
مشهدی آقایی درباره شخصیت مرحوم آلهاشم گفت: راجع به شخصیت آیتالله آلهاشم حول چند محور میشود بحث کرد؛ نکته اول اینکه آقای آلهاشم برخاسته از یک خانواده اصیل و محبوب بود. پدر ایشان آیتالله سیدمحمدتقی آلهاشم است که منزل ایشان در استان آذربایجان شرقی به خصوص در شهر تبریز بیش از نیمقرن مأمن و مأوای عامه مردم خصوصا محرومین و مستضعفین بوده است. در واقع آقای آلهاشم تربیتشده دامان پدر و مادری بود که با مردم و در مردم زندگی کرده بودند. بیت پدر ایشان همیشه محل مراجعه مردم بود به خصوص در روز عید سعید غدیر که روز سادات است شاید یک صف سه، چهار کیلومتری در کوچهها و خیابانهای اطراف کشیده میشد تا مردمی که علاقهمند به پدر بزرگوار ایشان هستند نسبت به ایشان عرض ارادت کنند. این نکته در موفقیتهای مرحوم آل هاشم بسیار موثر بود یعنی تربیتی داشتند که از کودکی و نوجوانی در خانوادهای اینچنین شکل گرفته بود. لذا شخصیت ایشان به صورت یک شخصیت اخلاقی و مردمی رشد کرده و بالیده است. این نکته اول است که نقش خانواده و نقش پدر و مادر در تربیت قرآنی و دینی را نشان میدهد.
شخصیت خاکی امام جمعه
وی ادامه داد: نکته دوم اینکه آیتالله آلهاشم شخصیتی بود که سالیان سال در حوزه علمیه تحصیل کرده بود و تجربه چهل ساله در مناصب مختلف داشت، خصوصا اینکه ایشان سی سال در ارتش جمهوری اسلامی حضور داشت و نماینده مقام معظم رهبری در ارتش بودند و قاعدتا کسی که تجربه حضور در چنین فضایی را دارد با توجه به اینکه فضای نظامی است، نگاه سلسله مراتبی دارد و شخصیتش اینطور شکل میگیرد و چارچوبهای سلسله مراتب را رعایت میکند ولی همه این مسائل ذرهای در وجود آیتالله آل هاشم تاثیر نگذاشته بود و ایشان یک شخصیت خاکی بود.
مشهدی آقایی در ادامه بیان کرد: در ارتباطاتی که ما با هم داشتیم خصوصا در یک سال اخیر که ایشان عضو شورای سیاستگذاری ائمه جمعه شده بودند، وقتی جلسه شورا تمام میشد به تکتک اتاقها میرفتند و افراد را صدا میکردند و ابراز محبت میکردند؛ کنار کارشناسان و کارمندان مینشستند و با آنها گفتوگو میکردند. وقتی آقای آلهاشم میآمدند همه کارکنان مجموعه که عموما جوان هستند با شخصیت ایشان کیف میکردند. همین حالت را در شهر تبریز از ایشان میدیدیم که تصاویرش را شما هم دیدید.
وی با ذکر خاطرهای ادامه داد: رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه، حجتالاسلام والمسلمین حاجعلیاکبری میگفتند یک سال روز ۱۶ آذر به شهر تبریز رفته بودیم. بعد که مراسم روز دانشجو تمام شد و از دانشگاه بیرون آمدیم، یک خانمی رسیدند و با صدای بلند آقای آلهاشم را صدا کردند؛ یک پسر جوان هم کنار آن خانم بود. آن خانم گفتند پسر من از وقتی شما با ایشان برخورد کردید نگاهش به دین عوض شده است. قضیه این بوده است؛ یک وقتی آقای آلهاشم به پادگانی میروند تا در مراسم صبحگاه سخنرانی کنند و آن جوان در آنجا دژبان بوده است. آقای آلهاشم یک ربع زودتر رسیده بودند و جوان سرباز به خاطر اینکه هنوز ساعت مراسم نرسیده بود به ایشان اجازه نمیدهد وارد پادگان شود. ایشان هم صبر میکند تا زمان سخنرانی برسد. بعد از سخنرانی ایشان در مقابل فرمانده پادگان از آن جوان تشکر میکند و از فرمانده میخواهد به ایشان یک هفته مرخصی تشویقی بدهد چون قانون را رعایت کرده است. آن خانم میگفت از آن زمان نگاه بچه من به دین و شخصیتهای دینی عوض شده است. از این دست برخوردها که همهاش برخوردهای دینی برخاسته از سیره ائمه(ع) بوده است در زندگی جناب آلهاشم زیاد مشاهده میکنیم.
استاد حوزه علمیه در ادامه یادآور شد: نکته دیگر این است که ایشان یک عقلانیت و هوشمندی ویژهای داشت. استان آذربایجان شرقی پیشانی ایران است و استان مرزی محسوب میشود و از طرفی حساسیتهایی که نسبت به همسایگان شمالیمان داریم، حساسیتهای ویژهای است. لذا حضور آقای آلهاشم در آنجا آرامشبخش و اطمینانبخش بود. وقتی ایشان میخواستند در رابطه با این مسائل مطلبی بگویند با افراد مختلف مشورت میکردند تا خطبهای بخوانند یا بیانیهای صادر کنند و از خرد جمعی استفاده میکردند. اگر به خطبههای ایشان در این هفت سال نگاه کنیم، در اتخاذ مواضع کمترین تنشی را از این ناحیه شاهد بودیم و خردمندی و عقلانیت ایشان تا حدود زیادی توانست مشکلاتی که میتوانست اتفاق بیفتد را کم کند.
خودش را محدود نمیکرد
مشهدی آقایی افزود: یک نکته دیگر موضوع تعامل ایشان با همه اقشار بود. آقای آلهاشم خودش را محدود به قشر خاص مذهبی و انقلابی نمیکرد. در استان آذربایجان و شهر تبریز طیفهای مختلفی حضور دارند. ایشان میگفت ما با لیدرهای برخی گروهها و اقشار اجتماعی کاری نداریم ولی جوانانی که دنبال آنها میروند بچههای ما هستند و ما نمیتوانیم به آنها بیتوجه باشیم لذا ایشان در مجامع ایشان حضور پیدا میکردند. مثلا در تنشهایی که سال ۹۸ در ماجرای بنزین اتفاق افتاد وقتی قرار شد در تبریز بازی فوتبال برگزار شود، ایشان بین جوانان رفت و در میان آنها نشست. این در حالی بود که تمام نهادهای امنیتی میگفتند این کار خلاف پروتکلهای ماست ولی ایشان بین جوانان نشست. جوانان هم ایشان را تشویق کردند و کاری که میتوانست از نگاه نهادهای امنیتی تبدیل به تنش شود با حضور به موقع ایشان و خردمندی و عقلانیتی که داشتند مرتفع شد.
این کارشناس مذهبی در ادامه گفت: وقتی قرار شد ایشان امام جمعه تبریز شوند و خطبه بخوانند گفتند من بلد نیستم داد بزنم، بلد نیستم تند صحبت کنم، بلد نیستم کسی را به شدت مورد خطاب قرار دهم و رفتار من نسبت به دیگران توصیهای است. همین روش را در زندگی خودشان داشتند و با اینکه در یک سال اخیر خیلی دچار بیماری شدند و یک عمل جراحی سخت انجام دادند و گاهی راه رفتن برای ایشان سخت میشد اما در همه مجامع در همه شرایط که نیاز بود حضور داشته باشند، حاضر میشدند.
تصویر ماندگار آلهاشم در ذهن مردم
وی در ادامه گفت: نتیجه این نوع تعامل این بود که ایشان پدیده و الگویی شد برای همه مسئولین به خصوص ائمه جمعه که نمایندگان مقام معظم رهبری و امتداد گفتمان رهبری هستند و باید نمایان کننده سیره امام جامعه باشند. ایشان این تصویر ماندگار را نه در ذهن مردم تبریز و آذربایجان بلکه در ذهن همه مردم خصوصا نسل جوان ما ماندگار کردند. ما خیلی امید داشتیم ایشان کماکان در بین ما باشند. در انتخابات اخیر مجلس خبرگان ایشان یک نصاب گذاشتند و فاصله ایشان با نفر دوم یک فاصله چند صد هزار نفری بود که نشان میداد ایشان در اوج محبوبیت هستند. وقتی ایشان میخواستند به مسجدشان بروند این مسیر را پیاده میرفتند و در طول مسیر با مردم صحبت میکردند، در مغازه مردم مینشستند، درد دل مردم را میشنیدند و گرهگشایی میکردند.
مشهدی آقایی در پایان خاطر نشان کرد: یکبار عزیزانی قرار بود فیلمی برای سه سرباز مدافع وطن که در مرز جلفا در مقابل روسیه سینه سپر کرده بودند و به شهادت رسیده بودند بسازند، یکی از این دوستان با من تماس گرفت و گفت ما میخواهیم با ایشان دیدار کنیم. من با آقای آلهاشم تماس گرفتم و گفتم این دوستان خدمت شما میآیند. اینها هم رفتند و آمدند. همه بالاتفاق شیفته رفتار و منش آقای آلهاشم شده بودند. سیره ایشان نمود، نماد و تجلی از یک سیره پسندیده قرآن و اهل بیت بود. خود ایشان خیلی این مطلب را تکرار میکرد که کاش من سومین شهید امام جمعه در استان آذربایجان باشم. همیشه میگفت تبریز دو امام جمعه شهید داشته، دعا کنید من سومین آنها باشم. امیدواریم خدای متعال روح پاکشان در این ایام که متعلق به علی بن موسی الرضا(ع) با اجداد طاهرینشان محشور کند و به ما توفیق دهد منش ایشان که عطر اخلاق پیامبرانه و علوی را در جامعه ما منتشر میکند در زندگی خودمان پیاده کنیم.
نظر شما