به نوعی آنها در شرایط فعلی درصدد ترمیم اتحادهای متزلزل خود هستند که بهطور آشکار نمادهای روند این تزلزل و مسیر واگراییهای سیاسی را میتوانیم از دوران جهان پساکرونا و به شکلی مشخصتر پس از جنگ اوکراین مدنظر قرار دهیم.
با این توصیف، سفر سه روزه امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه به آلمان را میتوان در امتداد این شرایط هرج و مرجزده فعلی اروپا مورد تحلیل قرار داد. باید توجه داشته باشیم قدرتهای اروپایی در این دوران گذار نظمهای بینالمللی و مواجه شدنشان با جهان پر آنارشیک بَرساخته از رفتارهای پیشین خویش، با دوگانهای روبهرو شدهاند که در شرایط فعلی در میان رویکرد اصل خودیاری و اصل همکاری جمعی برای برونرفت از بحرانهای حاد اتحادیه اروپا سردرگم بمانند.
به نوعی این فرایند امروزه به ترومای حادی در سطوح مختلف سیاسی و اقتصادی دولتهای اروپایی تبدیل شده است. میتوان این شرایط حاد را نتیجه رفتارها و واکنشهای رهبران اروپایی در برابر رخدادهای مهم بینالمللی سه سال اخیر و بهویژه در بحرانهای سیاسی و اقتصادی مردمان اروپا علیه دولتهای خویش -مانند تظاهرات کشاورزان اروپایی و تظاهرات مردمان اروپا در مقابل مواضع تصمیمسازان سیاسی در موضوع کشتار مردم مسلمان غزه توسط رژیم صهیونیستی و نادیده گرفتن عرف و قواعد حقوق بینالملل از سوی این دولتها- دانست. بهطوریکه این فرایند سبب شده تفکر و ذهنیت انسان غربی در مقابل مفاهیمی مانند حاکمیت ملی و جایگاه دولت سوسیال دموکرات و لیبرال و جایگاه اتحادیههای غربی نظیر اتحادیه اروپا با تضادی جدی روبهرو شود که مسلماً سیر صعودی این جریان در نهایت میتواند دولتهای اروپایی را با بحران نوین مشروعیت در این دوران گذار نظمهای بینالمللی مواجه کند.
از این رو سفر کنونی امانوئل مکرون به کشور همسایه در چارچوب نقد یاد شده قرار میگیرد که دورنگاه آن نه تنها در مسیر همگرایی سیاسی اتحادیه اروپا قابل تصور نیست بلکه باید در راستای اهدافی مانند گره خوردن منافع در مسیر کسب و حفظ منافع و قدرت با حاصل جمع صفر برای قدرتهای اروپایی قلمداد کرد.
نظر شما