به گزارش قدس آنلاین، در این یادداشت علی مسعود انصاری در۲۹ مه ۲۰۲۴ با نگاهی به روابط حسنه پهلوی و رژیم اسرائیل مینویسد:
پس از جنگ ۱۹۶۷ که با اشغال سرزمینهای عربی توسط رژیم اسرائیل به پایان رسید، روابط حسنه ایران و رژیم رو به سرد شدن کرد. در این میان جلال آل احمد معترض شد که صهیونیستها شروع به تقلید از قدرتهای استعماری کردهاند اما شاه همچنان اسرائیل را دوست و متحد میدانست. نکته قابل توجه این است که ایران به تحریم نفت اعراب که در پاسخ به حمایت دولت نیکسون از اسرائیل بود، در جنگ یومکیپور در سال ۱۹۷۳ نپیوست و از افزایش قیمت نفت تا پایان آن سال سود زیادی برد.
علی مسعود انصاری که استاد تاریخ مدرن با گرایش خاورمیانه در دانشگاه سنتاندروز اسکاتلند است، ادامه میدهد: آیتالله روحالله خمینی پس از بازگشت پیروزمندانهاش به ایران در فوریه ۱۹۷۹، در انتقاد از شاه و متحدان آمریکایی و صهیونیستیاش ورود کرد. انتقام اسلام گرایان از دولت سلطنتی سریع بود و به زودی منجر به تسخیر سفارت ایالات متحده و گروگانگیری بیش از ۵۰ آمریکایی شد. از آنجا کهیهودیان ایرانی افراد سلطنتطلب تلقی میشدند، آنها نیز با خشم انقلابیون مواجه شدند. در طول انقلاب، حبیب القانیان، تاجری که جامعهیهودی تهران را رهبری میکرد، بهاتهام فساد و «ارتباط» با اسرائیل اعدام شد - رویدادی که مهاجرت سریعیهودیان به اسرائیل و ایالات متحده را تسریع کرد.
مدیر مؤسسه ایرانشناسی اسکاتلند ادامه میدهد رهبران جدید این کشور به سرعت اماکن دیپلماتیک غیررسمی تلآویو در تهران را به سازمان آزادیبخش فلسطین، سپردند.
هنگامی که روند صلح اسلو در سال ۱۹۹۳ علنی شد، مقامات دولت ایران آشکارا با آن مخالفت کردند و ادعا کردند این روند سبب سلب حقوق فلسطینیان میشود.
در راستای نزدیک شدن رژیم اسرائیل به جهان عرب - که در سال ۱۹۹۴ یک معاهده صلح با اردن امضا کرده بود - چشم انداز استراتژیک خود را از دیدگاه سابق - که ایران را متعادلکننده قدرت در منطقه میدانست - به دیدگاهی که ایران را دشمن میدانست تغییر یافت. از این پس، ایالات متحده تلاش کرد جمهوری اسلامی را طرد و منزوی کند و دولت کلینتون نیز بسیار زیاد به این امر مایل بود.
فارین افرز معتقد است: نقطه عطف نهایی، زمانی بود که آخرین تلاش تا حدودی مبهم ایران برای «معامله بزرگ» بدون هیچ توضیحاتی توسط ایالات متحده رد شد. با توجه به اینکه دولت بوش درگیر جنگ در عراق بود، قدرت مانورکمی برای تعامل سازنده با همسایه خود داشت. در هر صورت، تمرکز واشنگتن به سمت برنامه هستهای مخفی ایران تغییر کرده بود. در ادامه در ایران، اسرائیل سنگ بنای هژمونی ناعادلانه سرمایهداری غربی تلقی میشد که پس از جنگ جهانی دوم بنا نهاده شده بود. حالا قرار بود نظم نوین جهانی را بشارت دهد که شیعه ایرانی بود.
این اندیشکده آمریکایی در انتها ذکر میکند این نوع تفکر از سوی مردم ایران پذیرفته شده و به آزمونی برای سنجش وفاداری نخبگان انقلابی تبدیل شده است. این اعتقاد وجود دارد که نظم نوین جهانی «از اورشلیم (قدس) میگذرد» و در نتیجه مستلزم شکست رژیم اسرائیل است.
نویسنده در انتها پیشنهاد میکند از ایران برای مذاکرات پس از صلح دعوت شود و میافزاید: قدرتهای غربی و بینالمللی میتوانند از ایران دعوت کنند در مذاکرات صلح پس از غزه که شامل راه حل دو کشور در ازای عادیسازی باشد، شرکت کند. البته احتمال کمی وجود دارد که چنین پیشنهادی نتیجه مثبتی در پی داشته باشد.
نظر شما