تحولات منطقه

۱۷ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۰:۰۹
کد خبر: ۹۹۱۹۰۸

متخصصان تاکید دارند که چاقی و اضافه وزن با نشانه‌های خلقی، به خصوص افسردگی و اضطراب ارتباط معنی‌داری دارد.

چاقی چه ارتباطی با اختلالات خلقی دارد؟
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

چاقی نشان دهنده یک بحران بهداشتی جهانی است که شیوع آن به ویژه در کشورهای با درآمد کم و متوسط به سرعت در حال افزایش است. پیش‌بینی اخیر فدراسیون جهانی چاقی بر آن است که تا سال ۲۰۳۰، تقریباً یک میلیارد نفر در سراسر جهان با چاقی زندگی خواهند کرد. این درحالیست که مطالعات گزارش کرده‌اند چاقی خطر ابتلا به بیماری‌های مزمن مانند دیابت، بیماری‌های قلبی عروقی، سکته مغزی، اختلالات اسکلتی- عضلانی مانند آرتروز و برخی سرطان‌ها را افزایش می‌دهد.

همچنین نتایج مطالعات حاکی از آن است که چاقی و اضافه وزن نه تنها از نظر سلامتی و تأثیرات منفی آن در بعد جسمی اهمیت دارد، بلکه از لحاظ روانی تا اندازه‌ای قابل توجه و چشمگیر است. پژوهش‌های بسیاری نشان داده‌اند که چاقی و اضافه وزن با نشانه‌های خلقی، به خصوص افسردگی و اضطراب ارتباط معنی داری دارد.

از طرفی شواهد نشان می‌دهد که افسردگی منجر به اختلال در عملکرد شغلی، روابط اجتماعی و بین فردی می شود، چاقی و افسردگی اختلالات شایعی هستند و نتایج تحقیقات نشان داده است که در افرادی که چاقی آن‌ها مفرط است، بین افسردگی با چاقی رابطه‌ای قوی‌تر وجود دارد.

یکی از مهم‌ترین جنبه‌های دردناک چاقی، عوارض روانی آن است و چاقی با اعتماد به نفس پایین، اختلالات هیجانی، اضطراب و افسردگی و حتی انزوای اجتماعی مرتبط می‌باشد. همچنین رابطه دو طرفه‌ای بین افسردگی و چاقی وجود دارد؛ به طوری که افزایش دریافت غذا و کاهش فعالیت بدنی با احتمال بروز افسردگی همراه است و از طرفی تصورات بدنی منفی افراد چاق منجر به کاهش اعتماد به نفس و بروز اختلالات روانی می‌شود. با این حال شواهد بیانگر نقش احتمالی رژیم با میزان کالری پایین بر بروز افسردگی در افراد چاق است؛ به طوری که افراد چاق با رژیم‌های پر کالری، ریسک بالاتری در بروز افسردگی دارند و از طرفی استفاده از رژیم‌ها با نسبت پروتئین افزایش یافته با بهبود پروفایل چربی و شاخص‌های تن‌سنجی همراه می باشد که می‌تواند فرضیه تاثیر رژیم‌های با پروتئین بالا بر کاهش افسردگی را تقویت کند.

افزایش وزن و چاقی از مسایل عمده بهداشتی محسوب می شود و دومین عامل قابل پیشگیری از مرگ (بعد از سیگار ) معرفی شده است و وضعیت آن در جامعه رابطه معنی داری با سطح سلامت آن جامعه دارد.

در خصوص روان شناختی چاقی می‌توان از خوردن هیجانی یاد کرد؛ به طوری که گاهی افراد برای اجتناب از هیجانات ناخوشایند خود و یا در صورت شکست در دستیابی به کمال طلبی‌های بلندپروازانه به پرخوری روی می‌آورند. از طرفی بعضی از مطالعات نیز بیان کردند که افراد چاق یا دارای اضافه وزن وقتی تحت تأثیر استرس یا حالت‌های هیجانی نظیر افسردگی یا اضطراب قرار می‌گیرند، با پرخوری کردن به این روال واکنش نشان می‌دهند.

ارتباط معنی‌داری بین دریافت رژیم کم کالری با نسبت پروتئین افزایش یافته با بهبود ویژگی‌های روان سنجی افراد چاق وجود دارد؛ به طوری که نمره مولفه های افسردگی، اضطراب و استرس در افراد گروه مداخله به طور محسوسی بهبود یافته بود که با نتایج مطالعات صورت گرفته در این زمینه نیز همسو می‌باشد؛ مطالعه دیگری نیز نشان داد که چاقی عامل خطری برای بروز افسردگی بوده و زنان چاق در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به افسردگی قرار دارند. از طرفی تغییر هنجارهای جامعه، مدگرایی و همچنین توجه بیش از حد به لاغری و انگ اجتماعی نسبت به چاقی، ممکن است در افزایش شیوع افسردگی و مشکلات روحی و روانی در زنان چاق تأثیر داشته باشد که تجویز رژیم‌های کم کالری می‌تواند تا حدودی بر میزان دریافت انرژی و شاخص‌های تن سنجی اثرگذار باشد که به طور غیر مستقیم می تواند به بهبود وضعیت‌های روانشناختی افراد چاق بیانجامد.

بنابر اعلام دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت، همچنین برخی از مطالعات نشان دادند که افسردگی همراه با چاقی و اضافه وزن بر اثر تلاش‌های مکرر بدون نتیجه، برای کاهش وزن و یا حتی ناامیدی اولیه برای اقدام به کاهش وزن، برنامه‌های کاهش وزن را با مشکلات جدی مواجه می سازد از طرفی بسیاری از افرادی که در به دست آوردن وزن طبیعی خود ناموفق بوده اند، اختلالات خلقی را به صورت روزانه، ماهیانه و حتی فصلی تجربه کرده اند که نتیجه آن خوردن غذاهای سرشار از کربوهیدرات‌ها و مقاومت در انجام فعالیت‌های فیزیکی و در نتیجه چاقی بوده است. پیشگیری از چاقی به عنوان قدم اول پیشگیری از مشکلات هیجانی و عاطفی ضروری به نظر می‌رسد و درمان چاقی ممکن است، روشی برای مواجهه با مشکلات خلقی باشد. از این رو توجه به جنبه‌های روانشناختی در افراد چاق می‌تواند بسیار حائز اهمیت باشد.

نتایج و شواهد حاصل از این مطالعه به خوبی نشان داد که تجویز رژیم‌های کم کالری با نسبت پروتئین بالا نسبت به رژیم با پروتئین استاندارد با کنترل عوامل مخدوش کننده‌ای مانند سطح فعالیت فیزیکی، به طور محسوسی با بهبود مولفه‌های روان سنجی افراد چاق همراه است.

منبع: خبرگزاری ایسنا

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.