به گزارش قدس آنلاین، رویکرد نمایندگان پارلمان اروپا نسبت به مسائل ایران نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. از سال ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۴ نام ایران در ۷۲ قطعنامه پارلمان اروپا قید شده و از این میان ۱۱ قطعنامه بهطورمستقیم با مسائل مربوط به ایران مرتبط بوده است که همین موضوع نشان از جایگاه ویژه مسائل ایران در نزد کشورهای عضو اتحادیه اروپاست.
در همین زمینه، فرشید باقریان کارشناس مسائل بینالملل در گفت وگو با قدس درباره پیشتازی جریان راست افراطی در انتخابات پارلمان اروپا و تأثیرات آن به موضوعات مرتبط با ایران اظهار کرد: با روی کار آمدن راستهای افراطی در پارلمان اروپا، این قاره به سمت درونگرایی پیش خواهد رفت. روز یکشنبه با نتایج انتخابات شاهد بودیم احزاب راست افراطی جای راست میانه را گرفتند. ما از همین روز شاهد اروپای جدیدی هستیم که با اروپای پیشین تفاوت دارد. تنها در یک کشور بود که حزب چپگرای گروه سبز توانست اکثریت آرا را بدست بیاورد اما در مابقی کشورها عملاً کرسیها در اختیار راستگرایان افراطی است و اینها کرسی جریانات میانه را اشغال کردند. باید گفت سوسیالیسم از بین رفته و پیش از این نیز صرفاً به عنوان ابزاری در خدمت سرمایهداری و در راستای آرام کردن جوامع استفاده میشد. همانطور که مسئله غزه و ماجرای هفت اکتبر دنیا را به دو قسمت تقسیم کرده، جوامع اروپایی نیز در حال بیدار شدن هستند. جالب است در اروپایی که سوسیالیسم به عنوان منشأ آزادی، مساوات، حقوق بشر و یکسانسازی جوامع محسوب میشد، اکنون به کنار زدن رویکرد سوسیالیسم اقدام میکند. در واقع به تعبیری اروپا به سمت اروپای قبل از جنگ جهانی اول پیش میرود.
راست افراطی به دنبال کوچکسازی اتحادیه اروپا
باقریان معتقد است: از ۱۹۱۴ تا ۱۹۸۱ میلادی دوران شکوفایی اروپا بود و امکانات و منابع به حد وفور وجود داشت. حیات اروپاییان به استعمار و استثمار مناطق دیگر وابسته بود و در این بین به بهرهکشی از مردم آفریقا و آسیا حتی ایران پرداختند. بدین ترتیب اروپا که با بهرهکشی ارتزاق میکرده اکنون نمیتواند همانند گذشته به بهرهکشی کشورهای ضعیفتر بپردازد، درنتیجه در جوامع درون اروپا مسئله بیگاری به وجود آمده است. در چنین شرایطی، درآمدهای کشورهای اروپایی کاهش یافته و مردم درصدد هستند نظامهای سیاسی فعلی را ساقط کنند و نظامهای جدیدی روی کار بیاورند تا بتوانند دوباره قدرت گذشته را احیا کنند؛ چرا که مردم آفریقا و آسیا آگاه شدهاند و دیگر استثمار آنان امکانپذیر نیست. همچنین قطبها و بلوکهای جدید قدرت در جهان به وجود آمده است. بدین ترتیب گرچه اروپا با سوسیالیسم به دنبال بازسازی رفاه دوران استعمار بود، اما این هدف محقق نخواهد شد. به همین دلیل احزاب به سمت جریان راست افراطی متمایل شدهاند و درپی کوچکسازی اتحادیه اروپا، درونگرایی و اخراج مهاجران و مسلمانان از اتحادیه هستند.
این کارشناس گفت: درباره تأثیر روی کار آمدن احزاب راست افراطی بر مسائل مرتبط با ایران از جمله پرونده هستهای میتوان گفت، برجام یک امر کثیر است و اروپا نمیتواند به تنهایی برای پرونده هستهای کشورمان تصمیمگیری کند. برجام به منزله امر کثیری محسوب میشود که اروپا یکی از اضلاع آن محسوب میشود و ایران، آمریکا و بلوک شرق سایر اضلاع برجام هستند؛ بنابراین اتحادیه اروپا در برجام تصمیم گیرنده مطلق نیست. ایران به عنوان ضلع اصلی است که یکی از مدعیان قدرت در جهان به شمار میآید. همچنین آمریکا یکی از قدرتهای ذینفوذ در برجام است که ایران با آن تعارض ذاتی دارد. ضلع بعدی، بلوک شرق یعنی چین و روسیه است. به هر روی، چین و روسیه در ظاهر امر با ایران همراه و درکنار آن هستند، به همین دلیل اتحادیه اروپا نمیتواند به تنهایی درباره برجام دست به اقدامی بزند.
باقریان بیان کرد: اتحادیه اروپا صرفاً میتواند با آمریکا همراه شود یا موضعی ضد رویکرد آن بگیرد. با اینحال، به نظرم اتحادیه اروپا برای فرار از بحران مالی که در آینده برای آن ایجاد میشود، چندان نمیتواند از ایران فاصله بگیرد. اروپا اگر بخواهد از ایران فاصله بگیرد عملاً یکسری امتیازات همچون انرژی، ورود به منطقه قفقاز و آسیای میانه و خلیج فارس را از خود سلب میکند. البته فقط درصورت تحول در روابط میان چین و اتحادیه یا چین و روسیه و تأمین نیازهای اتحادیه از سوی این کشورها، اروپا میتواند از ارتباط با ایران چشمپوشی کند.
انتهای پیام/
نظر شما