همین اول مطلب از طرف عوامل این صفحه و مدیران روزنامه از شما مخاطبان گرامی پوزش میطلبیم! بابت اینکه طی چند ماه گذشته مطالبی بیحاصل از قبیل گزارش، مصاحبه، خبر، طنز و... درباره «شنبه را تعطیل کنیم یا پنجشنبه؟» در این صفحه و صفحات دیگر چاپ کرده، بیدلیل، مُخ شما مخاطبان عزیز را با آوردن استدلالهای علمی برای فواید کاهش ساعات کار، بالا رفتن راندمان کاری کارکنان، فواید و ضررهای تعطیل شدن شنبه، ضررها و منافع تعطیل شدن پنجشنبه و... کار گرفته و ملت عزیز را مدتی سرکار گذاشتیم! از وکلای مجلس، مسئولان محترم و نمایندگان و اعضای هرگونه شورا و مجمعی هم استدعا داریم دعا بفرمایند این، آخرین مطلبی باشد که درباره این داستان چاپ میکنیم!
ظاهر ماجرا
این که: «شنبه را تعطیل کنیم یا پنجشنبه؟»، ظاهر ماجرا بود. اصل ماجرا به اصلاح ماده ۸۷ قانون مدیریت خدمات کشوری مبنی بر کاهش ساعات کاری کارکنان از ۴۴ ساعت در هفته به ۵/۴۲ ساعت برمیگشت. از آنجا که نمایندگان دوره قبل مجلس، مثل نمایندگان همین دوره اخیر، بیشتر از دولت و سایر جاها، دلشان برای کارکنان و ساعات کارشان میسوخت، ۵/۲ ساعت هم آنها گذاشتند روی میزان کاهش تا همگی با ۴۰ ساعت کار در هفته، خیرش را ببینیم و حالش را ببریم. ناگفته نماند که کاهش میزان ساعات کار، از حیث علمی و کارشناسی و غیره موافقان زیاد و بلکه ۹۹درصدی داشت و حرف حساب همهشان هم این بود که این کاهش، به دلیل تأثیر مثبت در روحیه کارکنان و دادن استراحت لازم به آنها، از فرسودگی روحی و جسمیشان کاسته و بر بازدهیشان میافزاید. مهمتر اینکه در اغلب کشورهای پیشرفته و پیشنرفته مثل ما چند سالی بود که تعطیلات هفتگی دو روزه شده و ساعات کاری کارکنان کم شده بود. این کار آنقدر در بازدهی و سایر مسائلشان تأثیر مثبت داشته که عدهای به فکر سه روزه کردن تعطیلات هم افتاده بودند و ما هم شوخی و جدی در همین صفحه دربارهاش گفتیم ولی تأکید کردیم به همان دو روزش قانعیم و بیشتر از این به مصلحتمان نیست.
دو قطبی شنبه/پنجشنبه
دولتیها که خودشان سنگ اول را به چاه انداخته... ببخشید... خشت اول کاهش ساعات کاری را بنا نهاده بودند، اغلب به تعطیل کامل پنجشنبه که خودش نیمهتعطیل بود، قانع بودند. بعداً نمایندگان مجلس و همچنین نمایندگان اتاق بازرگانی که نماینده بخش خصوصی در تجارت و... محسوب میشوند، استدلال کردند که تعطیلی روز نیمه تعطیل پنجشنبه، فلان قدر به زیان هنگفت سالانه بخش بازرگانی ایران اضافه میکند، ایران یکی دو روز کمتر با بازارهای جهانی تعامل خواهد داشت و... . درنهایت مجلسیها تصمیم گرفتند، جمعه تعطیلی اصلی و سنتی و شنبه روز دوم تعطیلات و مثل پنجشنبه سابق باشد! برخی از نمایندگان علاوه بر استدلالهای کارشناسی، تأیید برخی مراجع مبنی بر مشکل نداشتن تعطیلی شنبه را هم ضمیمه مصوبهشان کردند. شنبه تعطیل اعلام شد و مصوبه مجلس به شورای نگهبان رفت. قبل از تصویب هم یکی دو نظر کارشناسی از گوشه و کنار شنیده شد که افزایش تعطیلات چه شنبه و چه پنجشنبه به نفع کشوری که به نهضت افزایش تولید فکر میکند نخواهد بود. پاسخ این گروه را البته کارشناسان این گونه دادند که: افزایش تولید فقط با افزودن به ساعات کار ممکن نیست. افزایش تعطیلات هم به معنی کاهش سطح تولید نیست بلکه هدفش این است با افزایش روحیه کارکنان راندمان کاری و در نتیجه تولید را بالا ببرد. خلاصه به صورت موقت یک دوقطبی شنبه/پنجشنبه در فضای سیاسی و کارشناسی شکل گرفت و درنهایت برخیها در تریبونهای مختلف از مجلس گلایه کردند که چرا شنبه؟ شما چرا؟
چه باران ببارد، چه نبارد
۱۳ خرداد، درست وقتی همه منتظر نظر نهایی شورای نگهبان بودند، شورای عالی نظارت مجمع تشخیص مصلحت اعلام کرد: «این بخش از لایحه (تعطیلی شنبه) از جهت ناعادلانه بودن مغایر جزء ۱۰ بند ۹ سیاستهای کلی نظام قانونگذاری تشخیص داده شد. علاوه بر این، اعضای هیئت عالی، تبصره ۴ را به دلیل افزایش هزینههای بخش خصوصی مغایر بند ۱۱ سیاستهای کلی تشویق سرمایهگذاری دانستند». تصور همه این بود که بنابرنظر مجمع، مثلاً قانون به مجلس برمیگردد، اصلاح میشود، پنجشنبه به عنوان روز تعطیل در نظر گرفته میشود و باقی قضایا. اما دیروز (براساس گفتههای رئیس اتاق بازرگانی تهران) معلوم شد دو سطر آخر مربوط به نظر مجمع تشخیص مصلحت میگوید: «درکل کاهش ساعت کار و تعطیلی شنبه یا پنجشنبه منتفی است!»
همه اینها یعنی اینکه کماکان عده زیادی معتقدند افزایش تعطیلات خوب است به شرطی که شنبه تعطیل باشد، عده کمتری معتقدند افزایش تعطیلات خوب است به شرطی که شنبه تعطیل نباشد و گروه خیلی خیلی معدودی هم هستند که معتقدند اصولاً چه شنبه و چه پنجشنبه، افزایش تعطیلات چیز خوبی نیست!
ما هم یاد آن حکایت تاریخی افتادیم: «زن به شوهرش گفت: مردحسابی... چند ماه است دو دخترمان را فرستادهایم خانه بخت، خبری هم از وضعشان نداریم. چرا نمیروی سری بزنی ببینی زندهاند، مردهاند، خوشبخت شدهاند، نشدهاند؟ مرد به خانه دختر اول رفت که شوهرش سفالگر بود. حال و روزشان را پرسید، دختر گفت: هزار تا کوزه ساختهایم و گذاشتهایم کنار آفتاب خشک شود... اگر هوا آفتابی باشد، نانمان توی روغن است اما اگر باران بیاید بدبخت میشویم. دختر دوم، همسرش کشاورز بود. گفت زمین را شخم زدهایم، بذر پاشیدهایم اگر باران بیاید که نانمان توی روغن است اگر نیاید بدبخت میشویم... مرد بیرون آمد، سر به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا هردوتا بنده تو هستند... حالا خوددانی و بندههایت... در خانه هم به همسرش گفت: بالاخره یا باران میبارد یا نمیبارد... در هر صورت ما بدبخت میشویم!»
۲۳ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۲:۵۳
کد خبر: 993298
همین اول مطلب از طرف عوامل این صفحه و مدیران روزنامه از شما مخاطبان گرامی پوزش میطلبیم! بابت اینکه طی چند ماه گذشته مطالبی بیحاصل از قبیل گزارش، مصاحبه، خبر، طنز و... درباره «شنبه را تعطیل کنیم یا پنجشنبه؟» در این صفحه و صفحات دیگر چاپ شده.
نظر شما