بازخوردها به این جنجال به چند دسته تقسیم شدند؛ عدهای محمد فاضلی را خروش صدای خفه شده دانستند و ترک میزگرد را واکنشی به این سرکوب قلمداد کردند. بخشی دیگر با زیر سؤال بردن رفتار محمد فاضلی، رفتار پزشکیان را ستودند و معتقدند کار وی درست بود که بدون مظلومنمایی، عمل هر دو کارشناس را نادرست خواند و با اینکه ستاد او یکپارچه کار فاضلی را تحسین کردند اما او بر حل مناقشه به روش مسالمتآمیز تأکید کرد. عباراتی مثل «آرااام» و «من به جای تو حرف میزنم» خطاب به فاضلی، از جمله مصادیقی بود که در این راستا تعبیر شد. دستهای دیگر البته این کاندیدا و مشاورش را در یک گروه دیدند و معتقدند وقتی نتوانی در پیشگاه ملت ایران عصبانیتت را کنترل کنی اینکه چه کسی رأی میآورد مهم است؟ و نهایتاً پیام این رفتار را این گونه دیدند که مشاور مورد نظر از افشای اطلاعات ناراحت است و در نهایت از کاندیدا پرسیدند: سیاستمدارانی که نتوانند اصول اخلاقی را انتخاب کنند چگونه میخواهند کشور را اداره کنند؟
در رهگذر این اظهارات البته باید توجه داشت کاندیدای مورد نظر اصلاحطلبان ایده دیگری دارد و به دنبال رؤیای «چتر بزرگ» است؛ چتری که بتوان همه را زیر آن جمع کرد و از فضائل مشترک آنها برای پیشبرد جامعه بهره گرفت. آیا این یک رؤیاست یا میتواند محقق شود؟
این جریان سیاسی از «چتر بزرگ» حرف میزند که همه ذیل آن باشند و مهمترین حرفهایش را به نقد رفتار حاکمیت در قبال قومیتها اختصاص میدهد و با پیشکشیدن این سؤال که «ما به چند نفر کُرد تا حالا مسئولیت دادیم؟» میکوشد تا قومیتها را متوجه ایده خود کند، اما این ایده جواب میدهد؟ یا مثلاً او، پزشکان را در ماجرای زیرمیزیها مقصر نمیداند و با گرفتن انگشت اتهام به سوی حکمرانی نظام سلامت، به دنبال جلب نظر صنف پزشکان است.
به نظر نگارنده، اخلاق فقط آرام بودن و «آرااام» گفتن نیست. اخلاق باید مطابق با ایجاد انتظارات واقعی و به دور از ایجاد توقع غیرواقعی در اقشار باشد؛ این بخشی از اخلاق است. بخش دیگری از اخلاق سیاسی میتواند مربوط به این باشد که کاندیدا مسئولیتِ طرحها و نظراتش را بپذیرد. کاندیدا باید برنامههای خود را به مخاطب عرضه کند تا مردم بتوانند با محک این برنامهها، رأی و انتخاب خود را موجه بدانند.
بهنظر نگارنده، کاندیدای اصلاحطلبان تابهحال طرح مشخصی ارائه نداده و فقط دیدگاههایش را درباره موضوعات کلان و بهصورت کلی بیان کرده است. این حق مردم است که درباره ریز برنامههای کاندیدایشان فرصت انتخاب داشته باشند. شاید بهطور سختگیرانهای بتوان این کلیگویی و نپرداختن به جزئیات را بخشی از عدم رعایت اخلاق سیاسی دانست.
درست در زمانی که اخلاص، اخلاق و سعه صدر شهید رئیسی توانسته است میان اقشار جامعه و حاکمیت صمیمیت ایجاد کند، بیاخلاقیهایی نظیر آنچه در میزگرد فرهنگی آقای پزشکیان رخ داد، نمیتواند مسیر درستی را نمایندگی کند.
در پایان میتوان گفت در این دوره انتخابات ریاستجمهوری «چتر بزرگ» باید چیزی از جنس اخلاص، اخلاق و سعه صدر باشد. آنچه کاندیداها از آن تا حدودی مراقبت کردند و انتظار این است که در ادامه مسیر نیز از آن تبعیت کنند. شهید رئیسی ثابت کرد هیچ چتر دیگری نمیتواند به اندازه اخلاق و اخلاص، سایهاش را بر سر مردم ایران بگستراند. این گزاره، فانوس پرنوری است در دریای متلاطم سیاستورزی کاندیداهای ریاستجمهوری.
نظر شما