در سال های گذشته روابط میان ترکیه و سوریه در مناسبت ترین حالت خود قرار داشت . توافقنامه تجارت آزاد در سال 2007 و معرفی طرح سفر بدون ویزا در سال 2009 منجر به رشد روابط اقتصادی میان دو کشور شد به گسترش گردشگری کمک کرد.. دو کشور کار بر روی مدیریت مشترک منابع آب فرات را آغاز کردند. آنها همچنین در مورد پروژه سدسازی در رودخانه اورونتس یا به عربی عاصی در مرز ترکیه و سوریه به توافق رسیدند. این توافق نه تنها حاکی از تعمیق روابط دو کشور بود، بلکه از اهمیت سیاسی نیز برخوردار بود، زیرا به معنای به رسمیت شناختن این مرز توسط سوریه بود.
برای سوریه، روابط با ترکیه عمدتاً به معنای پایان دادن به انزوای این کشور در دوران پس از سال 2003، به ویژه پس از ترور رفیق الحریری، نخست وزیر سابق لبنان بود . اما این دوستی میان دو کشور خیلی پایدار نبود . در سال 2011 مخالفان دولت بشار اسد شروع به ایجاد نا امنی و جنگ در این کشور کردند . ترکیه که از نحوه ی برخورد دولت سوریه با مخالفان سیاسی ناراضی بود و منافع خود را در خطر میدید، سرانجام تصمیم گرفت در 21 سپتامبر 2011 به طور رسمی تمام روابط خود را با سوریه قطع کند.
از سوی دیگر، دولت حزب عدالت و توسعه که مشتاق حضور در تحولات سوریه بود، فعالانه در سازماندهی مخالفان شرکت کرد . ترکیه از تغییر رژیم در سوریه حمایت کرد و ارتش آزاد سوریه (FSA) که توسط گروهی از افسران و سربازان جدا شده ارتش سوریه در ژوئیه 2011 تشکیل شد، فرماندهی و مقر خود را در اکتبر 2011 در هاتای ترکیه تأسیس کرد. رجب طیب اردوغان، همواره آرزو داشت تا سقوط اسد را ببیند . یک دهه بعد، دیگر بحث برانداختن بشار اسد از قدرت نبود ، بلکه بحث از سرگیری ارتباط با مطرح شد . پس از 13 سال درگیری و خشونت در سوریه رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، آمادگی خود را برای احیای روابط کشورش با سوریه اعلام کرد که مبتنی بر حاکمیت دولت سوریه بر کل خاک آن و مبارزه با تروریسم و سازمان های آن است. رئیسجمهور ترکیه با تأیید اینکه کینه و نفرت جایی در سیاست ندارد، اکنون بر لزوم برداشتن گامهای جدید با سوریه تأکید میکند.
تلاشها برای نزدیکتر کردن ترکیه و سوریه با هماهنگی روسیه انجام میشود که تحت الشعاع تلاشهای عادیسازی بین ایران و عربستان سعودی با میانجیگری چین قرار گرفته است . در دسامبر 2022، نشست مهمی بین روسیه، ترکیه و سوریه در سطح وزرای دفاع با همراهی روسای امنیتی مربوطه در مسکو برگزار شد و روند نزدیک شدن را آغاز کرد پس از آن نیز ایران به این جمع اضافه شد . روسیه مدت هاست که به دنبال عادی سازی روابط بین سوریه و ترکیه است که هر دو شریک استراتژیک مسکو هستند. یک میانجیگری موفق به رئیس جمهور پوتین اعتبار و قدرت دیپلماتیک - حداقل از سوی کشورهای منطقه که میتوانند از کاهش تنشهای منطقهای سود ببرند - میبخشد. نزدیکی سوریه و ترکیه به دلایل لجستیکی نیز به طور کلی در راستای منافع روسیه است، زیرا مقادیر زیادی تجهیزات جنگی از سوریه به دریای سیاه از طریق تنگه بسفر ارسال می شود. از زمان حمله روسیه به اوکراین، تنگهها به روی کشتیهای جنگی روسیه بسته شده است، اما شواهد نشان میدهد که کشتیهای تجاری روسیه به حرکت در آبهای ترکیه برای تامین تجهیزات نظامی مورد نیاز برای تهاجم به اوکراین ادامه میدهند.
پس از دیدار نمایندگان روسیه، ترکیه، سوریه و ایران در مسکو برای بازگرداندن روابط دیپلماتیک بین آنکارا و دمشق علیرغم تلاش مشترک برای ادامه رایزنی ها، نتیجه مذاکرات چهارجانبه نامشخص باقی ماند.
اگر بخواهیم مهم ترین موضوعات مورد اختلاف میان دو کشور ترکیه و سوریه را بیان کنیم میتوانیم 4 مورد را ذکر کنیم . اولین مسئله حضور نظامی ترکیه در سوریه است. دمشق تاکید می کند که این حضور غیرقانونی است دمشق معتقد است اگر ترکیه در مذاکرات جدی است اول باید نیروهای خود را خارجی کند . در مقابل ترکیه معتقد است به دلایل زیر، عقب نشینی نظامی قبل از یک توافق قوی سیاسی و امنیتی و تضمین های بین المللی مطمئن دشوار است. اول آنکه در صورت خروج ترکیه از مناطق تحت اشغال شمال شرق سوریه - عفرین، جربلوس و تل ابیض، نیروهای کرد ممکن است کنترل این مناطق را به دست بگیرند و آنکارا سرمایه گذاری های امنیتی خود را در این مناطق از دست بدهد . علاوه بر این، نیروهای ترکیه حضور خود در ادلب را به عنوان یک خط دفاعی پیشرفته برای جلوگیری از ورود پناهجویان به ترکیه می دانند. موضوع دوم، مذاکره با مخالفان است . این موضوع یکی از خواسته های آنکارا برای پیشبرد مذاکرات با دمشق و دستیابی به توافق است. آنکارا بر این باور است که در صورت عدم گفتگوی دولت بشار اسد با مخالفان سیاسی خود خطرات امنیتی علیه ترکیه همچنان باقی خواهد ماند . در مقابل دولت سوریه معتقد است که به هیچ عنوان نباید به مخالفان سیاسی امتیاز داد. دمشق بر این باور است که آنچه را که مخالفان نتوانستند از طریق جنگ به آن برسند، با گفتگو و مذاکره به آنها تقدیم نخواهد کرد . موضوع سوم مبارزه با تروریسم است. ترکیه بر دستیابی به یک مکانیسم موثر و مشخص برای مبارزه با تروریسم اصرار دارد. با این حال، با دمشق در طبقه بندی سازمان های تروریستی مخالف است. آنکارا عمدتاً در حال مبارزه با شاخه سوری پکک و داعش و دیگر سازمانهای افراطی فعال در ادلب، مانند حراسالدین ، است و با گروه های مسلح دیگر کاری ندارد ، در حالی که دمشق همه گروههای مسلح در شمال سوریه را به عنوان سازمانهای تروریستی معرفی کرده و خواستار توقف حمایت ترکیه از این گروهها و انهدام آنها شده است. موضوع چهارم، پناهندگان هستند . ترکیه پیشنهاد بازگشت آوارگان سوری مقیم شمال سوریه به مناطق مبدأ خود را که از آنجا گریخته یا آواره شده اند، می دهد. این امر مستلزم آن است که سوریه تضمین های امنیتی ارائه کند، آنها را تحت پیگرد قانونی قرار ندهد و از بازگرداندن اموال آنها اطمینان حاصل کند. در حالی که سوریه معتقد است که از نظر سیاسی و اخلاقی مسئول بحران آوارگان نیست و چنین فرآیندی مستلزم فضایی مناسب فراتر از توانایی سوریه در شرایط فعلی است.
با وجود موارد مطرح شده ، به نظر می آید منافع ملی دو کشور برای عادی سازی ، بسیار مهم تر از موانع آن باشد . برای ترکیه، امنیت دلیل اصلی عادی سازی است. برای همین در تلاش است تا به طور کامل گروه تروریستی پکک و تهدید داعش را از بین ببرد . برای همین معتقد است ، توافق با بشار اسد، بسیار مهم است . موضوع دیگر رجب طیب اردوغان بازگشت چهار میلیون آواره سوری حاضر در خاک اوست .مشکلات اقتصادی و تورم بی سابقه در ترکیه سبب شده تا دولت ترکیه دیگر به مانند سابق نسب به پناه جویان سخاوتمند نباشد . همچنین عملیات نظامی ترکیه در سوریه منجر به روابط تنش آمیز با ایالات متحده شده است. بطوریکه مهمترین موضوع در رابطه دو جانبه ایالات متحده و ترکیه تصمیم آنکارا برای استقرار سیستم موشکی S-400 روسیه بود که با بحران سوریه ارتباط داشت. در کنار منافع امنیتی، سوریه می تواند یک مسیر ترانزیتی تقریبا اجتناب ناپذیر برای کالاهای ترکیه به مقصد کشورهای خلیج فارس در نظر گرفته شود . علاوه بر این به نظر می رسد ترک ها قصد دارند سهم خود را در بازار مصرف سوریه افزایش دهند. کارشناسان حوزه ژئوپلیتیک از نگاه بلندمدت آنکارا به بنادر لاذقیه و طرطوس در آستانه شرق مدیترانه صحبت می کنند . برای سوریه نیز توافق با ترکیه میتواند از اهمیت بالایی برخوردارد باشد. اگرچه اسد در سال گذشته به اجلاس سران اتحادیه عرب دعوت شده بود ، اما به عنوان رئیس جمهور کل جامعه سوریه دیده نشد، بنابراین، او می تواند شهرت و مشروعیت خود را از طریق دستیابی به روند عادی سازی تقویت کند. همچنین ضعیف شدن روسیه در جنگ با اوکراین میتواند در نقش آفرینی روسیه در سوریه موثر باشد . به طوری که شاید روسیه نتواند مانند گذشته از حکومت بشار اسد حمایت کند .
بنابراین روند عادی سازی با ترکیه میتواند برای سوریه مهم باشد. به نظر میرسد دولت های عربی و ترکیه قصد دارند با خاموش کردن آتش تروریسم در سوریه، شریک استراتژیک دمشق در دوره بازسازی شوند. با تلاش های ایران ، دور جدید مذاکرات میان ترکیه و سوریه قرار است در عراق برگزار شود . از نظر تهران، بغداد به دلیل موضع طرفدار سوریه و ایران، مکان مناسبی برای مذاکرات است. عراق نشستی محرمانه بین عربستان سعودی و ایران را که به ابتکار محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی آغاز شد، میزبانی کرد. سپس به گفتگو ها میان ایران و مصر کمک کرد .همچنین ذکر این نکته ضروری است که بسیاری از شبه نظامیان عراقی که اکنون بخشی از نیروهای امنیتی این کشور هستند، از دولت سوریه در جنگ داخلی حمایت کردند و بسیاری از آنها هنوز در سوریه هستند . ایران به عراق کمک میکند تا با میانجیگری بین ترکیه و سوریه یک موفقیت دیپلماتیک رقم بزند . همانطور که مشخص شد اکثر کشورهای خاورمیانه اکنون در حال گفتگو با سوریه هستند و این نشان دهنده ی آن است که تا چه میزان توافق عادی سازی میان ترکیه و سوریه برای کشور های همسایه مهم است . به نظر می رسد زمان آن فرا رسیده است که دو دهه جنگ که خاورمیانه را ویران کرده است به پایان برسد . با این حال، میتوان خوشبین بود که سوریه و ترکیه روابط خود را عادی خواهند کرد، حتی اگر راه طولانی و پر دست انداز باشد، که مطمئناً همینطور خواهد بود. دو کشور 764 کیلومتر مرز مشترک دارند. همانطور که ذکر شد آنها همچنین منافع مشترکی در خروج نیروهای آمریکایی از سوریه، توقف تسلیح کردها و سرکوب تروریسم دارند. باید منتظر ماند و دید در بغداد چه اتفاقی خواهد افتاد .
نظر شما