تحولات منطقه

«امام حسین (ع) و عاشورا به روایت طبقات ابن سعد» به واکاوی نگاه محمد بن سعد منیع مشهور به ابن سعد از بزرگترین مورخان و محدثین اهل سنت ((۱۶۸–۲۳۰ ق / ۷۸۴–۸۴۵ م) در اثر مهم و تأثیر گذارش الطبقات الکبری به موضوع امام حسین و واقعه عاشورا می‌پردازد.

امام حسین (ع) و عاشورا به روایت طبقات ابن سعد
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

کتاب «امام حسین (ع) و عاشورا به روایت طبقات ابن سعد» با قلم مهدی دقیقی و مجتبی سلطانی احمدی توسط نشر آرما منتشر شد.

کتاب «امام حسین (ع) و عاشورا به روایت طبقات ابن سعد» به واکاوی نگاه محمد بن سعد منیع مشهور به ابن سعد از بزرگترین مورخان و محدثین اهل سنت ((۱۶۸–۲۳۰ ق / ۷۸۴–۸۴۵ م) در اثر مهم و تأثیر گذارش الطبقات الکبری به موضوع امام حسین و واقعه عاشورا می‌پردازد. این کتاب از آثار متقدم، برجسته و بی بدیل در میان متون تاریخی اهل سنت در موضوع سیره‌‎نویسی و صحابه‎‌شناسی است. نگارندگان معتقدند اثرپذیری جریان فکری اهل سنت از طبقات ابن سعد در موضوع عاشورا و امام حسین (ع) در بالاترین حد خود قرار دارد و بسیاری از تواریخ اهل سنت بعد از این کتاب متأثر از آن هستند و همین مهم باعث شده زاویه نگاه صاحب طبقات مورد توجه قرار گیرد.

مخاطب در این اثر با قالبی نو از بررسی یک اثر تاریخی روبه‌رو می‌شود که در فصل نخست آن بیان مسئله، سؤالات تحقیق، فرضیه‎‌های موجود، ضرورت و اهمیت، روش و پیشینه موضوع این نگارش مورد توجه قرار گرفته است و خواننده این اثر را به اهمیت موضوع آشنا می‌کند.

آنچه در فصل دوم مورد توجه نویسنده قرار گرفته سیر زندگی ابن سعد است که به طرزی بدیع با ایجاد درخت واره‌ای در قالب نوشتار خواننده را به آن وارد می‌کند و با نگاهی نو به زندگانی ابن سعد، جایگاه علمی، کتب و آثار، عصر زندگی و گرایش فکری صاحب طبقات می‌پردازد به نحوی که خواننده این کتاب با شخصیت ابن سعد و مسیر زندگی او نه تنها با شناسنامه، زیست گاه، اساتید، سفرها و درجات علمی بلکه با طرز تفکر و اندیشه‌های او که متاثر از اندیشه‌های حاکم بر اهل حدیث است آشنا می‌شود و به بدان هم بسنده نشده و ریشه‌های این گرایش نیز بررسی شده است.

پس از این ترسیم روشن از زندگی ابن سعد، مسیر تاریخ نگاری اسلامی به عنوان بستر اصلی و تاریخ طبقات‌نگاری به عنوان بستر دوم تولد الطبقات الکبری مورد ارایه قرار گرفته تا اصل کتاب طبقات کبری بررسی و دو موضوع مهم ویژگی‌های روش ابن‌سعد در طبقات نگاری و اهل بیت پیامبر در طبقات مورد کنکاش آماری و دقت‌های تاریخی قرار بگیرد و از این رهیافت به فصل سوم کتاب راه یابی صورت بگیرد و موضوعات اصلی همچون: پراکندگی روایات مرتبط با امام حسین در الطبقات، امام حسین در طبقات، اخبار امام حسین از نگاه آماری، امام حسین در دوران پیامبر، خلفای سه گانه (۱۱-۳۵ ق)، در عصر خلافت پدر (۳۵-۴۰ ق) و برادر ۷(۴۰-۴۹ ق) و سرفصل‌هایی از این دست که بخش مهمی از کتاب طبقات را در برمی‌گیرد را واررسی کند.

مقتل‌نگاری مهمترین و کاربردی ترین قسمت کتاب است که نویسنده در این بخش و بخش‌های بعد از آن، واقعه عاشورا در کتاب طبقات و نظرات اعمال شده مبتنی بر کلام اهل حدیث مستولی بر ذهن ابن سعد را مورد دقت و نکته سنجی قرار داده است و تلاش کرده از میان اخبار نقل شده توسط صاحب طبقات روح حاکم بر ذهنیت ابن سعد را استخراج کرده و خواننده را در راه کشف شخصیت طبقات و نویسنده‌اش یاری کند.

امام حسین (ع) و عاشورا به روایت طبقات ابن سعد/ اثرپذیری جریان فکری اهل سنت از مهم‌ترین متن تاریخی

بررسی و کاوش در اخبار زندگانی حسین بن علی (ع) و مقتل الحسین (ع) کتاب طبقات مشخص کرد که ابن‌سعد خود را موظف به رعایت چهارچوب‌های نگارش تاریخ نمی‌دانسته و اثر خود را با رویکردی جانب‌دارانه تألیف و تنظیم کرده است. او باورهای کلامی اهل‌حدیث را در گزارش اخبار دخیل کرده و با نقل اخبار منفرد، مقطوع و تحریف شده، در پاره‌ای موارد، اخباری معارض با وقایع قطعی تاریخی و ناسازگار با دیگر متون هم‌نوع ارائه می‌کند؛ اخباری مخدوش که تأثیری مخرب و بنیانی نااستوار برای محققان تاریخ اسلام در قرون بعد و بستری مناسب برای کتمان‌کنندگان حقیقت در آثار آیندگان را رقم زده است. روش او در بیان مقتل الحسین (ع) بدین گونه بوده است که:


۱. آنچه ابن‌سعد در طبقات خود از امام حسین (ع) ارائه می‌دهد، در دو قالب ارائه می‌گردد: در دسته اول، زندگی و فضایل امام را بازگو می‌کند و در دسته دوم، واقعه کربلا و حوادث قبل و بعد آن را تا برگشت خاندان امام به مدینه ترسیم می‌کند. او در دسته اول، نقل خبر کرده و در دسته دوم، برداشت خود را از اخبار و روایات آورده است.
۲. او اخبار را، بر خلاف رویه همیشگی‌اش، بدون ذکر سند هر خبر، گزینش نموده و از جمعی (شامل افراد ضعیف و مجهول) نقل کرده است.
۳. ابن‌سعد، ضمن ارائه اخبار، هفت مرتبه رشته روایات را قطع کرده و روایاتی مناسب با مسلک خود و مناسب بحث مطرح می‌کند و با عبارت «رجع الحدیث الی الاول»، به بحث اصلی باز می‌گردد و در این اخبار، از نظر محتوایی، دچار «تناقض درونی» می‌شود.

۴. او در نقل روایات از اخبار واقدی استفاده کرده و از ابی‌مخنف نیز به صورت گزینشی بهره برده است که به حذف بسیاری از حوادث و جزییات انجامیده است.
۵. اخبار نقل شده، درپاره‌ای از اوقات، نفی صریح مسلمات تاریخی و در تعارض با روایات متواتر منقول درمنابع دیگر است.
۶. صاحب طبقات در گزارش خود، برای بیان تاریخ عاشورا و قبل از آن، دست به حذف پاره‌ای از مطالب مهم زده است.
۷. با مرور اخبار طبقات و از گزینش، چینش، تلخیص بعضی وقایع و تفصیل بعضی وقایع دیگر برداشت می‌شود که ابن‌سعد حرکت امام حسین (ع) را از مدینه به مکه و از آنجا به سمت کوفه، از منظر اعتقادی و کلامی، خروج بر حاکم اسلام، و از جنبه سیاسی، تحلیل غلط از وضعیت روزگار و افراد می‌داند.
در اصل، آنچه ابن سعد در طبقات از حادثه عاشورا و نقش امام حسین (ع) در آن ارائه می‌دهد، بر سه دیدگاه استوار است:
۱. اشتباه تحلیلی امام در شناخت عراقیان و تحریک شدن از سوی آنان.
۲. حتمی بودن کشته شدن امام۷ در قضای الهی.
۳. افراط امیران و اهل عراق در برخورد و کتمان نقش بنی‌امیه.

منبع: خبرگزاری کتاب ایران

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.