حادثه تلخ و جانسوز شهادت سالار شهیدان حسین بن علی(ع) و یاران باوفای او در سال 61 هجری قمری سبب شد عزاداری به صورت فرهنگ و مکتب در جامعه اسلامی بهخصوص تشیع بروز و ظهور پیدا کرده و قلبها و سرزمینها را درنوردد. زیباییهای عاشورا، درسها و عبرتهای کربلا، پیامهای آن و... همگی عواملی هستند تا با درک آنها، علاوه بر انگیزه عاشورایی به اندیشه عاشورایی دست پیدا کنیم و راست قامت و سربلند به دفاع عالمانه از حماسه حسینی بپردازیم.
در طول تاریخ به موازات پیشرفت مکتب و فرهنگ حسینی، شبهاتی درباره فلسفه، چیستی و چرایی قیام امام حسین(ع) و عزاداری بر اهلبیت(ع) از سوی برخی غرضورزان مطرح شده است.
در گفتوگویی که با آیتالله سید صادق پیشنمازی، فقیه، پژوهشگر تاریخ اسلام و نماینده استان مازندران در مجلس خبرگان رهبری داشتیم، به بررسی برخی از شبهات موجود در این باره پرداختیم.
کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود
امام حسین(ع) که خود میدانست در کربلا چه خواهد شد، پس چرا تمام خانواده را همراه خود آورد و سبب شد مشرکان چنین فاجعه دردناک و شهادتی جانسوز و غمبار را رقم بزنند؟
آیتالله پیشنمازی در ابتدای صحبت در پاسخ به این پرسش و بیان دلایل همراهی خانواده امام حسین(ع) در سفر به کربلا میگوید: یکی از مهمترین دلایل این اقدام امام حسین(ع)، حفظ امنیت و جلوگیری از هتک خانواده بود. پس از دستور یزید برای بیعت گرفتن از امام حسین(ع) به هر شیوهای، دیگر مکان امنی برای حضرت(ع) وجود نداشت و امام حسین(ع) با شناختی که از باطن پلید و خونریز خاندان بنیامیه داشت، صلاح دید خانوادهاش را با خود همراه کند تا از این طریق امنیت آنان را تأمین کرده و مانع هتک حرمتشان شود. البته از یاد نبریم خاندان آن حضرت(ع)، زنان و مردان؛ امام حسین(ع) را بهعنوان ولی و امام عصر همراهی کردند و ارتباطهای نسبی و سببی در این امر تأثیر چندانی نداشت. آنان برای دفاع از امام زمان خود همراه امام حسین(ع) راهی کربلا شدند.
این فقیه دینی اضافه میکند: آمده است «کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود». کار حضرت زینب(س) یعنی ابلاغ پیام عظیم نهضت عاشورا از مهمترین وظایفی بود که خانواده اباعبدالله(ع) برعهده داشتند. آنها با حضور و سخنان خود توانستند پیامرسانی کرده و ابعاد گوناگون این حقطلبی را روشن کنند و مانع پایمال شدن خون امام حسین(ع) و یارانشان شوند. به جرئت میتوان گفت اگر خانواده امام حسین(ع) همراه ایشان نبودند، تاریخنگاران وابسته به دستگاه حکومت بنیامیه و مغرضان با دخل و تصرف، این حادثه عظیم را به گونهای دیگر بیان میکردند.
امام حسین(ع) در دو راهی مرگ یا ذلت، شهادت را برگزید
عضو خبرگان رهبری ادامه میدهد: بر اساس آنچه در منابع تاریخی آمده، امام حسین(ع) در پاسخ به برخی اصحاب که ایشان را از رفتن به سوی کوفه و همراه بردن خانواده منع میکردند، مصلحت الهی را دلیل انجام این کار معرفی کرد. شهادت و اسارت همان مصلحتی بود که حضرت به آن اشاره داشتند. علاوه بر آنچه گفته شد امام حسین(ع) قصد جنگ نداشت و این نکته با تأسی از حضرت رسول(ص) در روز مباهله قابل درک است.
آیتالله پیشنمازی در پاسخ به علت بیعت نکردن امام حسین(ع) با یزید نیز میگوید: بیعت امام حسین(ع) به معنای تثبیت حکومت غیرمشروع امویان بود، اما بیعت نکردن امام حسین(ع) موجب نابودی حکومت امویان شد. بررسی تاریخ حکومت بنیامیه نشان میدهد حکومت کوتاه آنان با مشکلات و بحرانهای فراوانی روبهرو شد و دوام پیدا نکرد. بیعت اباعبدالله(ع) با یزید یعنی تأیید تمام ظلم و ستمهای او که بدترین آنها سب امیرالمؤمنین(ع) بود. آمده است امام حسین(ع) در روز عاشورا درباره دلیل بیعت نکردن خود با یزید فرمود: «این ناپاکزاده مرا میان دو انتخاب قرار داده است، کشته شدن یا قبول ذلت و چقدر دور است که ما تن به ذلت دهیم، خداوند و پیامبر او هرگز برای ما ذلت و زبونی نمیپسندند و نیاکان پاکسرشت و دامنهای پاکی که ما را پروراندهاند و بزرگمردان غیرتمند و انسانهای با شرافت، این را از ما نمیپذیرند». استاد شهید مطهری(ره) نیز در این باره نوشته است: «گذشته از مفاسد دیگر، دو مفسده در بیعت این آدم بود که حتی در مورد معاویه وجود نداشت: یکی بیعت با یزید تثبیت خلافت موروثی امویان از طرف امام حسین(ع) بود. یعنی مسئله خلافت یک فرد نبود؛ مسئله خلافت موروثی مطرح بود. مفسده دوم مربوط به شخص خاص یزید بود...».
از یاران امام حسین(ع) باشیم
حرکت و قیام امام حسین(ع) به دلیل بزرگی و متفاوت بودن، گاهی این سؤال را به ذهن میآورد که چرا روش همه امامان در مقابله با ظلم و حکومت ناحق یکی نبوده است.
این کارشناس تاریخ اسلام در پاسخ به این پرسش که چرا امام حسین(ع) تقیه نکرد و قیام کرد، میگوید: تقیه یعنی برای حفظ مصلحت مهمی، موضوعی را کتمان یا ترک کنیم. بهطور نمونه اگر جان مؤمنی بهخاطر سخن، رفتار و عمل ما در خطر باشد، وظیفه داریم آن رفتار را انجام نداده و تقیه در پیش گیریم. تقیه حکمی عقلی و شرعی است اما گاهی موضوعاتی مهمتر از حفظ جان وجود دارد و تقیه معنا ندارد. در زمان سیدالشهدا(ع) شرایط خاص، بحرانی و سرنوشتسازی پیش آمد و اگر آن زمان تقیه میشد اصل اسلام مورد خطر قرار میگرفت. ایشان در این شرایط حساس، از روی آگاهی کامل و با اخلاص صد درصد، مصلحت اسلام را بر هر مصلحت دیگری ترجیح داد و جان خود و خانواده و اصحاب و یارانش را تقدیم کرد تا دین الهی محفوظ بماند.
همه ائمه(ع) به وظیفه خود عمل میکردند اما چرا آنها مانند امام حسین(ع) قیام نکردند؟ ایشان توضیح میدهد: شرایط سیاسی اجتماعی دوران امامان پس از امام حسین(ع) بهگونهای بود که برای آن بزرگواران امکان فعالیتهای سیاسی و قیام مسلحانه فراهم نبود و حتی تأیید و حمایت علنی از قیامهای مسلحانه علیه حکومت نیز به مصلحت آنان و پیروانشان نبود. با توجه به این اوضاع و شرایط؛ ائمه(ع) از زمان امام سجاد(ع) به بعد، خط مشی سیاسی خود را تغییر دادند و به جای مبارزه و قیام مسلحانه، نهضت علمی و فکری را در پیش گرفته و به تعلیم و تربیت شاگردان و نشر احکام و معارف دینی پرداختند. به بیانی دیگر، تأسیس نکردن حکومت و مبارزه مسلحانه و قیام از سوی برخی از ائمه(ع) به دلیل وجود موانعی بود.
همه ما آرزو داریم ای کاش در آن زمان بودیم و جزو یاران امام حسین(ع) محسوب میشدیم. در این عصر چگونه میتوانیم از یاوران حضرت شویم؟ آیتالله پیشنمازی بیان میکند: بر اساس حدیث معروف امام رضا(ع) میتوانیم کاری کنیم تا نام ما در لیست یاوران اباعبدالله(ع) ثبت شده و جزو یاران حضرت باشیم. در روایتی ایشان فرمود: «ای دعبل، مرثیه بخوان برای حسین(ع) که تو تا زندهای ناصر و مادح ما هستی. با این کار، به ما یاری کن و در این باره کوتاهی نکن». دعبل میگوید: اشک از چشمان من جاری شد و شروع به شعرخوانی در رثای امام حسین(ع) کردم. هر کسی می خواهد نامش جزو یاران امام حسین(ع) ثبت شود باید حرکتی کند. مجلس عزا و روضهخوانی و علم عزا برپا کند. هر جا هستیم و در هر موقعیتی به اندازه توانی که داریم باید از این فرصت بزرگ استفاده کنیم تا به حکم روایت امام رضا(ع) جزو یاران امام حسین(ع) قرار بگیریم.
نظر شما