به گزارش قدس آنلاین، محمد جواد ظریف در برنامه دید در شب حضور پیدا کرد و در مقابل دوربین این برنامه گفتگویی مفصل به مجری سابق صدا و سیما داشت. آقای ظریف در این مصاحبه به موضوعات مختلفی پرداخت و به سوالات و پرسش های متفاوتی هم پاسخ داد.
بخش هایی از نکات مهم این مصاحبه را در ادامه می خوانید.
* ماجرای پرت کردن خودکار آقای کری به سمت آقای عراقچی، آنطور نبود که وزیر خارجه آمریکا بخواهد خودکارش را به طرف آقای عراقچی پرت کند. ایشان با حرارت دستشان را تکان می دادند و خودکار به یکباره از دستشان رها شد و به طرف آقای عراقچی پرتاب شد و آقای عراقچی هم متقابلا خودکار را به طرف خود آقای کری پرت کردند.
* من دوستان و مشاوران رسانه ای چه در داخل کشور و چه در خارج داشتم و با مشورت با آنها تصمیم گرفتم برخی مواقع به بالکن بیایم و پیام خود را منتقل کنیم. با توجه به اینکه طرف مقابل مقابل کوبورگ تریبون نصب می کردند و صحبت می کردند، طبیعتا خوب نبود که ما هم بخواهیم تقلید کنیم. در نتیجه تصمیم گرفتیم از ابتکار بالکن استفاده کنیم و از آنجا موج رسانه ای که می خواهیم را در روند مذاکرات ایجاد نماییم.
* من دوستان و مشاوران رسانه ای چه در داخل کشور و چه در خارج داشتم و با مشورت با آنها تصمیم گرفتم برخی مواقع به بالکن بیایم و پیام خود را منتقل کنیم. با توجه به اینکه طرف مقابل مقابل کوبورگ تریبون نصب می کردند و صحبت می کردند، طبیعتا خوب نبود که ما هم بخواهیم تقلید کنیم. در نتیجه تصمیم گرفتیم از ابتکار بالکن استفاده کنیم و از آنجا موج رسانه ای که می خواهیم را در روند مذاکرات ایجاد نماییم.
* همه دوستان رسانه ای که همراه ما بودند به ما لطف داشتند و واقعا زحمات فراوانی را متحمل شدند. حتی دوستانی که از رسانه های مخالف هم آمده بودند هم همینطور. آنها فقط اخبار را منتقل می کردند و این مدیران آنها در تهران بودند که خط خبری را تعیین می کردند.
* کسی به من نگفت فیس بوک را غیر فعال کنم. ولی احساس کردم برخی از دوستان از صفحه من تعابیر متفاوتی می کردند. برخی از دوستان در صفحه فیس بوک من به یکدیگر توهین می کردند و من حس خوبی نداشتم. چندین بار هم از دوستان درخواست کردم که چنین نکنم و بالاخره احساس کردم خیلی نباید وارد این حوزه شوم و با تصمیم کاملا شخصی این کار را انجام دادم.
* احمدی نژاد علاقه ای به بنده نداشتند و من هم ارادتی به سیاستهای ایشون نداشتم. در دولت احمدی نژاد شش سال خانه نشین شدم.
* دیدارم با اوباما کاملا اتفاقی بود و رو در روی هم قرار گرفتیم. آقای کری معرفی کرد و دست دادیم و احوالپرسی کردیم. آقای اوباما حرف تلخی به من زد و گفت امیدوارم این برخورد برای شما در داخل ایران سنگین تمام نشود.
من از آن جمله واقعا رنج بردم. پاسخ دادم به هیچ وجه چون من احساس می کنم یک دیپلمات نباید نقطه ضعفی در مقابل طرف مقابل داشته باشد. هرچند به مرور زمان مشخص شد شرایط آنطور که من احساس می کردم نبوده است.
* آقای دکتر روحانی از نعمت هایی هستند که در این شرایط آمدند. آقای دکتر روحانی یک نعمت بزرگ هستند که در این شرایط که دنیا را به خوبی می شناسد و هسته ای را به خوبی می شناسد و هم جنگ و هم صلح را می شناسد و هم در هسته ای حضور فعالی داشتند و هم در جنگ حضور پررنگی داشتند.
نظر شما