به گزارش قدس ؛ ناآرامیها در بنگلادش که تحت عنوان تظاهرات گسترده دانشجویان علیه سهمیههای شغلی آغاز شد، در نهایت به یک قیام سراسری علیه حکومت ۱۵ ساله نخستوزیر شیخ حسینه تبدیل شد که علیرغم تلاشهای دولتی برای حفظ نظم منجر به کشته شدن بیش از ۱۸۰ نفر شد.
روز دوشنبه ۱۵ مرداد برابر با پنجم آگوست ۲۰۲۴، شیخ حسینه، نخست وزیر سابق بنگلادش، در پی یک دوره ناآرامی که این کشور را به صحنه اعتراضات خیابانی تبدیل کرده بود، کشورش را با یک هواپیمای نظامی ترک کرد.
اعتراضات در بنگلادش ماه گذشته و پس از آن آغاز شد که دادگاه عالی بنگلادش سهمیهای در حدود ۳۰ درصد مشاغل دولتی را برای بستگان مبارزان آزادی که در جنگ استقلال این کشور در سال ۱۹۷۱ از پاکستان شرکت داشتند، اختصاص داد اما حتی با اینکه دیوان عالی کشور این سهمیه را به ۵ درصد کاهش داد، از میزان نارضایتی ها کاسته نشد و در نهایت دولت بنگلادش سقوط کرد.
اما چگونه این اتفاق افتاد؟ پاسخ تا حدی در ریشههای سیستم سهمیهبندی و ارتباط آن با حسینه و حزب متبوع او یعنی لیگ عوامی نهفته است اما اینکه سابقه طولانی بنگلادش در جنبشهای اعتراضی دانشجویی را عامل اصلی سقوط دولت بنگلادش بدانیم قضاوت صحیحی نکرده ایم چرا که علل ناآرامیهای اخیر در بنگلادش بسیار عمیقتر آن است که تصور کنیم یک حرکت اعتراضی دانشجویی منجر به کناررفتن یک دولت شده است.
تجربه قرنی که همراه با مداخلات خارجی در سیاستهای داخلی کشورها بوده و ابرقدرتها ابزارهایی را برای دستیابی به اهداف ژئوپلیتیکی و مرتبط با آن به کار گرفتند و یافتهها و حقایقی که برخی منابع رسانهای در تحلیل رویدادهای منتج به پنجم مردادماه در بنگلادش نیز به چنین سناریویی اشاره کردند و گرفتن انگشت اتهام به سوی آمریکا از سوی «شیخ حسینه» نخست وزیر مستعفی سابق بنگلادش در نخستین مصاحبه بعد از استعفایش، همه از فعال بودن دستهای پشت پرده در سرنگونی دولت وقت بنگلادش حکایت دارند.
بنگلادش از نظر جمعیت کشوری بسیار بزرگ، با سابقهای کوتاه در شکل گیری سپهر سیاسی است که توسط اقتصادهای بزرگ در حال ظهور احاطه شده است؛ از این رو، دلایل زمینهای که میتوانست پشت این آشفتگی باشد، متعدد خواهد بود، اما تمرکز بر محور مختصات منطقهای مرتبط، به سه عامل تعیین کننده احتمالی در بوجود آمدن این ناآرامی منتهی میشود؛ نخست رقابت هند و پاکستان و ارتباط آن با بنگلادش، پروژه توسعهای یک کمربند یک جاده چین ، و سوم چشم انداز ایجاد پایگاههای نظامی آمریکا.
از میان سه عامل احتمالی اظهارات مقامات وقت دولت بنگلادش احتمال دخالت پاکستان یا هند در آغاز ناآرامی ها را رد میکند و در رابطه با بحث طرح کنمربرد و جاده چین باید بگوییم که این طرح تا جایی که به بنگلادش مربوط است، چالشی برای منافع هند محسوب نمی شد.
اما مشارکت ایالات متحده و دنبال کردن منافع این کشور در این منطقه حاکی از آن است که آمریکا نه فقط از سرنگونی دولت شیخ حسینه استقبال کرده است که اظهارات مقامات آمریکایی نشان میدهد این کشور در کنار حمایت از معترضان ، اقداماتی را از طریق ارتش بنگلادش نیز انجام داده است.؛این عوامل در کنار اظهارات حسینه و پسرش که آمریکا را عامل سقوط دولت بنگلادش می دانند پرسشهایی را در مورد انگیزههای واقعی حمایت آمریکا از این تحول سیاسی ایجاد میکند.
ایالات متحده سابقه طولانی در مداخله در امور داخلی سایر کشورها برای تامین منافع خود دارد. از کودتای سال ۱۹۵۳ در ایران تا حمله به عراق در سال ۲۰۰۳، ایالات متحده اغلب بدون توجه به ثبات و حاکمیت سایر کشورها، اهداف ژئوپلیتیکی و اقتصادی خود را در اولویت قرار داده است و به نظر می رسد وضعیت کنونی بنگلادش نیز نمونه دیگری از دخالت در مسائل داخلی کشورها برای تامین منافع استراتژیک ایالات متحده باشد.
نقش ایالات متحده در بحران بنگلادش یک موضوع پیچیده و بحث برانگیز است. الگوهای تاریخی مداخله ایالات متحده حاکی از یک انگیزه استراتژیک احتمالی در پشت حمایت این کشور از سرنگونی شیخ حسینه است. از آنجایی که بنگلادش با خشونت و بی ثباتی دست و پنجه نرم می کند، بررسی دقیق نیروهای بین المللی در حال بازی و تأثیر بلندمدت آنها بر صلح و امنیت منطقه بسیار مهم است.
در این میان سجیب وازد، پسر شیخ حسینه، مستقیماً ایالات متحده را به سازماندهی کودتا برای تضعیف بنگلادش متهم کرده است. او گفته است است که از آنجایی که ایالات متحده یک دولت قابل کنترل را ترجیح می دهد و قادر به اعمال نفوذ بر شیخ حسینه نبود دست به یک کودتا دار این کشور زده است؛ اظهارات سجیب وازد اظهارات قبلی شیخ حسینه مبنی بر تحت فشار قرار گرفتن از سوی یک قدرت خارجی(احتمالاً ایالات متحده) برای ایجاد یک پایگاه هوایی در بنگلادش در ازای حمایت سیاسی را تائید میکند.نخست وزیر مستعفی بنگلادش در نخستین مصاحبه بعد از استعفا گفته است که اگر حاکمیت جزایر سنت مارتین را واگذار کرده و به ایالات متحده آمریکا اجازه میدادم خلیج بنگال را تحت نفوذ خود داشته باشد، همچنان در قدرت حضور داشت.
این اظهارات حسینه در حالی مطرح میشود که وی در ماه مه گذشته از دسیسهای برای تشکیل یک کشور مسیحی مشابه با تیمور شرقی از طریق جداسازی بخشهایی از بنگلادش و میانمار صحبت کرده و گفته بود یک قدرت خارجی ، به او پیشنهاد پیروز شدن آسان در انتخابات را در صورتی که اجازه به تشکیل یک پایگاه هوایی در بنگلادش را به آن بدهد، مطرح کرده است.
در همین رابطه گفته میشود که ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه سال گذشته به مودی نخستوزیر هند درباره احتمال بروز ناآرامیها در بنگلادش هشدار داده بود. پیشتر در ۱۵ دسامبر ۲۰۲۳، نیز ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه، به شکل ناگهانی در یک کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد که اگر دولت شیخ حسینه در انتخابات آتی بنگلادش به قدرت برسد، ایالات متحده از تمام قدرت خود برای سرنگونی دولت او استفاده خواهد کرد. منظور سخنگوی روس از «تمام قدرتهایش» این بود که آمریکا برای سرنگونی شیخ حسینه سناریویی مشابه «بهار عربی» خواهد ساخت. این «بهار عربی» شامل استفاده از دانشآموزان دانشگاه، کالج و مدرسه است؛ وقایع اخیر و ایفای نقش دانشگاهها در اعتراضات و ناآرامیهای بنگلادش نشان میدهد هشدار مسکو تا چه اندازه به واقعیت نزدیک بوده است.
با اینکه واشنگتن تلاش کرده است که مذاکرات در مورد ایجاد پایگاه نظامی جزیره سنت مارتین را تکذیب کند اما باید اذعان کرد که جستجو و نیاز شدید آمریکا برای ایجاد پایگاهها در این منطقه آشکار است. جالبتر این که ایالات متحده در حالی در آوریل ۲۰۲۳ اعلام کرد که هیچ برنامه ای برای ایجاد پایگاه نظامی در سریلانکا ندارد که پایگاه نظامی آمریکا در جزایر کوکوس به همراه فیلیپین، تیمور-لسته و پاپوآ گینه نو به عنوان مراکز در دست ساخت و ساز به عنوان بخشی از طرح بازدارندگی اقیانوس آرام آمریکا در برابر چین پیش بینی شده است.
نظر شما