براساس پژوهشی در دانشگاه هاروارد، محققان دریافتند مهم ترین عاملی که با سلامت افراد و حتی طول عمرشان ارتباط بسیار نزدیک دارد روابط اجتماعی صمیمی است.

عمر طولانی با روابط اجتماعی صمیمی؛ آموزش مهارت های اجتماعی بر عهده کیست؟

مدیر گروه اختلالات رفتاری پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش با بیان این مطلب به قدس آنلاین می گوید: روابط اجتماعی بخش بسیار مهمی از زندگی بشر است چراکه انسان موجودی اجتماعی است و سلامت روانی او تا حد زیادی به روابط اجتماعی برمی گردد.

نتیجه ۵۰سال پژوهش

دکتر بهنام بهراد ادامه می دهد: جالب است بدانید از چندین دهه پیش یعنی حدود دهه ۷۰میلادی پژوهشی در دانشگاه هاروارد در این زمینه صورت گرفته که تاکنون نیز ادامه دارد. این پژوهش سلامت روانی افراد را در طبقات مختلف اجتماعی، اقتصادی، شغلی و غیره مورد بررسی قرار داده است.

براساس همین پژوهش، محققان دریافتند مهم ترین عاملی که با سلامت افراد و حتی طول عمرشان ارتباط بسیار نزدیک دارد روابط اجتماعی صمیمی دست کم با یک یا دو نفر است.

تعداد روابط اجتماعی مهم تر است یا میزان صمیمیت آن؟

عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش تصریح می کند: هرچند تعداد روابط اجتماعی اهمیت دارد اما عمق روابط اجتماعی از تعداد آن مهم تر است. در واقع میزان صمیمیتی که افراد با هم دارند بسیار اهمیت دارد آن چنان که حتی زوج هایی که روابط صمیمی تری دارند هم کیفیت زندگی متفاوتی داشته و هم از سلامت روانی بیشتری برخوردارند.

این استاد دانشگاه بیان می کند: رفت و آمدها از دو متغیر مهم تأثیر می گیرد؛ بخشی از آن با خودآوردهای خانوادگی، وراثتی است آن گونه که برخی آدم ها ذاتا خیلی اجتماعی و خوش رو هستند و مهارت های همدلی و ارتباط عاطفی بهتر و روابط اجتماعی گسترده تری دارند و گروهی دیگر درونگراتر و از مهارت های اجتماعی ضعیف تری برخوردارند.

نقش آموزش در کسب مهارت عاطفی اجتماعی

بهراد درباره نقش آموزش در مهارت های عاطفی می گوید: نتایج مطالعات نشان می دهد آموزش نقش مهمی در مهارت های عاطفی، اجتماعی دارد که بخشی از آن در خانواده و بخشی در نظام آموزشی صورت می گیرد. در واقع نظام آموزشی فرهنگ ساز و عامل توسعه است و می تواند در سلامت روانی و جسمی افراد تأثیر بگذارد آن چنان که در همه کشورها روی نظام آموزشی سرمایه گذاری می کنند تا بتوانند انسان تربیت کنند.

وی ادامه می دهد: در واقع نظام آموزشی بچه ها را برای خواندن، نوشتن، یادگیری ریاضی، علوم و فناوری آماده می کند چراکه اقتصاد و توسعه کشور به این مهارت ها وابسته است اما از طرفی باید انسان های سالمی نیز تربیت کند که قرار است در آینده خانواده تشکیل دهند و در محیط اجتماع کار و حقوق دیگران را رعایت کنند.

مدیر گروه اختلالات رفتاری پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش اذعان می کند: متأسفانه مشکل اساسی در نظام آموزشی، این است که درباره مهارت های عاطفی و اجتماعی آموزش سیستماتیک وجود ندارد. معاونت پرورشی داریم اما واقعیت این است که بخش های پرورشی ما نه از دانش لازم برخوردار است و نه آموزش های لازم را دارد با وجود اینکه تأکید در این زمینه در اسناد بالادستی بسیار زیاد دیده می شود.

انسان تک ساحتی

بهراد می افزاید: در واقع آموزش انسان ها نباید تک ساحتی باشد بلکه باید به صورت علمی و اصولی انجام گیرد که این مهم نیز همچنان در سیستم آموزشی ما مغفول مانده است.

وی تصریح می کند: سیستم های آموزشی موفق دنیا تأکید جدی بر استفاده دانش آموزان از ابزارها و محتواهای آموزشی آماده دارند چراکه این موضوع سبب می شود پس از اتمام سال های تحصیل حتی آن ها که خلق و خو یا ویژگی های وراثتی یا با خودآورده هایی با خانواده داشته اند رفتارشان تعدیل شود.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش ادامه می دهد: مدرسه مهم ترین کانون گردهمایی عناصر مختلف اجتماعی است چراکه بخش های مختلفی مانند شهرداری، سازمان های مردم نهاد و خانواده ها ارتباط تنگاتنگ با مدرسه دارند بنابراین یکی از نکات خیلی مهم در این باره آموزش روابط اجتماعی عاطفی برای خانواده هاست از طریق مدرسه است. اما در حال حاضر دوره های آموزش خانواده مطلب مهمی را منتقل نمی کند چراکه غیرمنسجم و پراکنده است و آن چنان که باید، تأثیرگذار نیست.

چند درصد جامعه با سیستم آموزشی سروکار دارند؟

بهراد درباره مداخلات خانواده در زمینه آموزش مهارت های اجتماعی و همدلی توضیح می دهد: خانواده اساس توسعه است و می توان در آن کارهای زیربنایی انجام داد. در زمینه سلوک و ارتباط خانواده با بچه ها، برنامه هایی کاملا مبتنی بر شواهد در دنیا وجود دارد که تجاری و قابل خریداری هستند. ما نیز در حوزه های پیشگیری می توانیم از این برنامه ها خریداری و آن ها را بومی سازی و استفاده کنیم تا فرزند پروری سالمی داشته باشیم.

وی یادآور می شود: آموزش و پرورش ما حدود ۱۶ میلیون دانش آموز دارد که در واقع این جمعیت به معنای ۱۶میلیون خانواده است. اگر این عدد را در ۴ یا ۵ ضرب کنیم عدد بزرگی به دست می آید که نشان می دهد ۵۰ تا ۶۰درصد جامعه با سیستم نظام آموزشی سروکار دارند و چنانچه اقدامات زیرساختی و اساسی در حوزه آموزش خانواده انجام گیرد می توانیم فرزندان سالم تری تربیت و از بسیاری آسیب های اجتماعی پیشگیری کنیم و از مشکلاتی که در سنین بالاتر نیز می تواند برای جوانان اتفاق بیفتد جلوگیری شود. حتی برای خانواده هایی که اصلا مشکل ندارند آموزش های پیشگیری سبب می شود که در آینده با مشکل مواجه نشوند.

بهراد با بیان اینکه آموزش و پرورش، کانونی مهم است که از طریق آن همه به هم متصل شوند تا  سرمایه انسانی سالم برای جامعه تربیت شود اظهار امیدواری می کند: امید است نسل آینده از سلامت روانی بالاتر، روابط اجتماعی و مهارت های عاطفی قوی تر برخوردار باشد تا کیفیت زندگی بهتری داشته باشد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.