پیشنهاد سردبیر

۴ مهر ۱۴۰۳ - ۱۲:۳۷
کد خبر: 1014870

جای خالی کنش‌آموزی در مدارس

دکتر سیدجواد حسینی، سرپرست پیشین وزارت آموزش و پرورش

اگر از نام آموزش و پرورش وام بگیریم، می توانیم نظام تعلیم و تربیت را به دو بخش آموزش و پرورش تقسیم کنیم.

در این معنا هم آموزش با هدف توانمندسازی و هم پرورش برای تربیت، هر دو در اصل به عنوان مأموریتی برای آماده سازی انسان ها و تغییر و تحول در سبک زندگی آن ها تعریف می شود. شعار یونسکو «خواندن برای دانستن، دانستن برای توانستن و توانستن برای زیستن» است و به تازگی نیز زیستن برای به زیستن نیز به این شعار افزوده شده است.

آنچه در خصوص نظام تعلیم و تربیت و ضرورت های آن باید گفت آن است که آموزش و پرورش باید نوآوری در آموزش ایجاد می کرد؛ اما متأسفانه این اتفاق نیفتاده است، از سویی دیگر آموزش ها نیز باید بر پایه مهارت و مبتنی بر سبک زندگی انجام پذیرد که در حال حاضر بیشتر علمی و مفهومی است.

در واقع باید گفت آموزش و پرورش ایران نگاه مهارتی ندارد؛ حال آنکه لازم است دانش آموزان در کنار «دانش» «کنش» را نیز بیاموزند. کنش، همان آموختن مهارت هاست؛ بنابراین دانش آموزان باید در مدارس، کنش آموزی داشته باشند.

کنش آموزی و مهارت در نظام تعلیم و تربیت در دو بخش قابل پیگیری است. بخش نخست مربوط به هنرستان های فنی و حرفه ای و هنرستان های کار و دانش است.

در حال حاضر ۲۰۰ رشته هنرستانی داریم که حدود ۵۰ رشته آن مربوط به فنی و حرفه ای و حدود ۱۵۰ رشته برای کار و دانش است که مأموریت آموزش فن و مهارت به دانش آموزان را بر عهده دارد. البته مهارت آموزی در هنرستان ها نیز چندان موفق نبوده است چراکه به اندازه کافی تجهیزات کامل، فناوری نوین، آزمایشگاه مجهز، کارگاه های جدید، فضای مناسب و غیره نداریم و هنرستان ها آن گونه که لازم است به هدف مهارتی خود نمی رسند.

در واقع باید به جای "نظام جامع آموزشی" در هنرستان ها از "نظام جامع معطوف به نیاز جامعه" استفاده کنیم و یا به تعبیر دیگر آموزش فنی حرفه ای «ارگانیک» را جایگزین آموزش فنی حرفه ای «مکانیک» کنیم، به دلیل آنکه می توان از نظام آموزشی ارگانیک در آینده زندگی و در سطح جامعه به عنوان مهارت استفاده کرد.

بخش دوم مهارت این است که در تمام متون درسی و در برنامه درس ملی در همه رشته ها چیدمان مفاهیم، مطالب و محتواها به گونه ای باشد که به افزایش مهارت به معنای عام کلمه منجر شود؛ که البته از این منظر نیز آموزش و پرورش کشور با کاستی هایی مواجه است.

اتفاقا یکی از موضوعاتی که سند تحول بنیادین به آن پرداخته، این است که باید محتوای برنامه های درسی و آموزش های مدارس، مهارت محور باشد. البته در سال های اخیر تا حدودی به این مقوله پرداخته شده است؛ اما هنوز مدارس، معلمان، مدیریت آموزشی و نظام تعلیم و تربیت در تحقق این مهم حتی در همان اندازه که برنامه درس ملی برای آن مشخص کرده نیز توفیق نداشته اند.

برای اجرای این برنامه تنها یک کتاب کار و فنآوری برای دانش آموزان در نظر گرفته ایم و گمان کرده ایم با این کتاب می توان دانش آموزان را به سوی مهارت آموزی سوق داد؛ در حالی که لازم است در هنرستان های کاردانش، فنی و حرفه ای و همچنین در برنامه درس ملی رویکردمان بیش از همه بر زیستن و «به زیستن» معطوف گردد و از آموزش و پرورش «مکانیکی» به سوی آموزش و پرورش «ارگانیکی» هدایت شود؛ تا به این طریق دانش آموزی صرف به کنش آموزی و دانستن به سمت توانستن و به زیستن تغییر کند. هرچند آموزش و پرورش در این زمینه گام هایی برداشته است اما کافی نیست.

باید در هنرستان ها «طرح مرکاد» را پیاده سازی کرد تا هنرستان ها مرکز رشد و کارآفرینی شوند و در این مراکز، آموزش همراه با تولید دنبال شود و در ادامه این فرایند با ایجاد بازارهای اینترنتی، دستاوردهای هنرجویان هنرستان ها به فروش برسد و از این طریق ارتباط آن ها با بازار کار تسهیل شود. اجرای این روش برای دانش آموزان انگیزه بخش بوده و موجب می شود آن ها در یادگیری مهارت ها چند گام جلوتر باشند.

نکته دیگری که باید به آن توجه کرد میزان زمان آموزش و میزان بهره وری آن است؛ مجموع ساعات آموزش محتوای درسی در کشور ما از سال اول ابتدایی تا سال دوازدهم حدود ۱۲هزار و ۴۰۰ ساعت است. در حالی که در دنیا ۸هزار ساعت آموزشی است. در واقع ما در کشور ۴هزار و ۴۰۰ساعت بیشتر از دیگران در دنیا آموزش می دهیم. حال قضاوت کنید این اضافه آموزش به چه تعداد معلم، نیروی انسانی و فضا نیاز دارد که البته به کارآمدی بیشتر نیز منجر نمی شود.

وقت آن رسیده است که شیوه های یادگیری و یاددهی خود را بر اساس "ساختن گرایی" استوار کنیم؛ بگونه ای که وقتی از مشکلات یادگیری صحبت می کنیم همزمان اختلالات یاددهی را نیز مورد توجه قرار دهیم. به این معنا که معلمان را توانمند کنیم تا جدیدترین شیوه های یاددهی و یادگیری را که مبتنی بر ساختن گرایی است بکار گیرند. استفاده از این روش آموزشی خودبه خود بچه ها را وارد فضای عمل گرایی می کند و آنان را به سمت به زیستن سوق می دهد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • فاطمه ابارشی ۱۹:۳۵ - ۱۴۰۳/۰۷/۰۴
    0 0
    تشکر از جناب دکتر حسینی استاد فرهیخته و دغدغه مند بابت یادداشت بسیار ارزشمندشان در مورد کنش آموزی و اشاره ای بسیار به جایی که در مورد توجه به اختلالات یاددهی در کنار اختلالات یادگیری داشتند.
  • سیدابوالفضل احمدی ۲۲:۱۰ - ۱۴۰۳/۰۷/۰۴
    0 0
    این مطلب کوتاه ولی بسیار عمیق و کاربردی بود. به قول فرنگی ها یکی از مهمترین SRP ها (نقاط مرجع استراتژیک) در آموزش و پرورش ایران است. امیدواریم همین امروز گوش شنوایی برای آن باشد زیرا فردا و فرداها خیلی دیر خواهد بود.