تحولات لبنان و فلسطین

همزمان با «روز نوجوان» به این موضوع می پردازیم که تلویزیون به عنوان رسانه‌ای فراگیر با مسئولیت تأمین خوراک محتوایی و رسانه‌ای اقشار مختلف جامعه، چقدر همسو با این تحولات توانسته برای این قشر حساس جامعه، برنامه‌های اثرگذار، آموزشی و سرگرم‌کننده بسازد. 

سیمای نسل فراموش شده در قاب جادو / برنامه‌سازان تلویزیونی چقدر مسائل نوجوان امروز را می‌شناسند؟

به گزارش قدس آنلاین، مسائل و دغدغه‌های نوجوانان امروز نه فقط نسبت به یک دهه پیش که نسبت به چند سال پیش هم متفاوت شده است، نیازها، مطالبات، پرسش‌ها، مسائل و رؤیاهای نوجوانان متأثر از شبکه‌های ارتباطی و فضای اجتماعی آنچنان دستخوش تغییر شده که کار برنامه‌سازان و فعالان فرهنگی و رسانه‌ای را برای پرداختن به موضوعات مرتبط با این نسل دشوار کرده است.

به مناسبت ۸ آبان که به نام «روز نوجوان» نام‌گذاری شده بنا داریم به این موضوع بپردازیم که تلویزیون به عنوان رسانه‌ای فراگیر با مسئولیت تأمین خوراک محتوایی و رسانه‌ای اقشار مختلف جامعه، چقدر همسو با این تحولات توانسته برای این قشر حساس جامعه، برنامه‌های اثرگذار، آموزشی و سرگرم‌کننده بسازد. 
نگاهی به برنامه‌های تلویزیونی دهه۶۰ که با دوران دفاع مقدس همزمان بود نشان می‌دهد عمده برنامه‌ها، رویکردی تهییجی و شورآفرین داشته اما در دهه۷۰، رویکردها نسبت به برنامه‌سازی برای نوجوانان تغییر کرد و وارد فضای دیگری شد. برنامه «نیمرخ» که از اوایل دهه۷۰ روی آنتن رفت به ارتباط میان رسانه و مخاطب نوجوان معنا بخشید و نوجوانان برای نخستین بار، انعکاسی از خودشان را در تلویزیون دیدند. این برنامه آن قدر در میان نوجوانان آن سال‌ها محبوب شد که عمری ده ساله پیدا کرد و تا اوایل دهه ۸۰ میهمان خانه‌های مردم بود.
سال ۷۷ برنامه نوجوانانه دیگری از تلویزیون پخش شد، برنامه‌ای که می‌خواست متفاوت‌تر از برنامه‌های قبلی باشد و راه جدیدی را آغاز کند که چنین شد و «اکسیژن» با اجرای شهاب حسینی به یکی از برنامه‌های پرمخاطب آن سال‌ها تبدیل شد.

 «کوله‌پشتی» روی دوش «پسران ایرونی»
در اوایل دهه ۸۰ برنامه‌سازی برای نوجوانان سعی در تخصصی شدن داشت یعنی مسائل دختران در برنامه‌ای جداگانه و مسائل پسران در برنامه دیگری مطرح می‌شد. سال ۸۳ برنامه گفت‌وگومحور «دخترا سیب گلابند» روی آنتن رفت که احتمالاً آن را با تیتراژ به یاد ماندنی «دخترا سیب گلابند مثل برفند مثل آبند» و صدای مجید اخشابی به یاد بیاورید. برنامه‌ای خاص دختران نوجوان و جوان که حس و حال دخترانه‌ای داشت و احتمالاً قرار بود رقیب نسخه برنامه‌های پسرانه روی آنتن باشد که یکی از آن‌ها «پسران ایرونی» بود. این برنامه عصرگاهی با تفکیک موضوعات مرتبط با نوجوانان به دغدغه‌های پسران می‌پرداخت. برنامه‌ای که اجرای آن را «جواد مولانیا» بر عهده داشت و گزارشگر جوانش «احسان علیخانی» بود. 
برنامه «کوله‌پشتی» که در همان سال‌های اوایل دهه ۸۰ روی آنتن رفت اگرچه قرار بود برنامه‌ای ویژه نسل نوجوان باشد اما کم‌کم به مسائلی فراتر از این قشر پرداخت و مخاطبان جوان و بزرگسال هم پیدا کرد. این برنامه با اجرای «فرزاد حسنی» مصاحبه‌هایی صریح و جنجالی داشت که بسیاری از مخاطبان را مجذوب خودش کرده بود. در آن سال‌ها، پخش موسیقی با ریتم تند و پرسش‌های بی‌پرده از میهمانان، تابوشکنی در رسانه ملی بود و از عوامل تماشایی شدن یک برنامه به شمار می‌رفت. یکی از مصاحبه‌های پربیننده این برنامه که بارها در شبکه‌های مختلف بازپخش شد، مصاحبه با زنی به نام خانم آرین بود که دین اسلام را انتخاب کرده بود و احتمالاً مصاحبه جنجالی فرزاد حسنی با سردار رادان، فرمانده نیروی انتظامی وقت تهران را هم به یاد داشته باشید. اگرچه همین به چالش کشیدن‌های مجری سبب تعطیلی برنامه «کوله‌پشتی» شد اما اتفاقی نو را در برنامه‌سازی تلویزیون رقم زد، رویه‌ای که کمابیش در سال‌های بعد و در برنامه‌هایی همچون «زاویه» و «شیوه» ادامه پیدا کرد.

 سهم نوجوان امروز از تلویزیون
اواخر دهه ۸۰، برنامه «سلام بهار» با اجرای دو نوجوان پر شر و شور روی آنتن رفت که شوخی‌های خاص سنشان، مخاطبان دهه هفتادی را پای تلویزیون میخکوب می‌کرد. «کیوان ساکت اف» و «محسن افشانی» دو مجری نوجوان این برنامه بودند که متلک پرانی‌هایشان به هم، لبخند را روی لب مخاطبان می‌نشاند. 
اوایل دهه ۹۰ اما برنامه خاص و متفاوتی برای نوجوانان تولید نشد و به پیروی از الگوهای گذشته، برنامه‌هایی سرگرم‌کننده برای نوجوانان روی آنتن شبکه‌های مختلف رفت اما پس از شکل‌گیری شبکه امید از اوایل سال ۹۶، مسائل نوجوانان به صورت بسته‌ای مستقل در تلویزیون مورد توجه قرار گرفت. این شبکه بنا داشت برنامه‌هایی متناسب با نیازهای روز نوجوانان بسازد و به ایجاد نشاط و پویایی در این قشر از جامعه کمک کند. البته در ابتدای راه، برنامه چشمگیری برای پخش نداشت و اکنون به شبکه‌ای تجمعی برای پخش برنامه‌های نوجوانانه دیگر شبکه‌ها تبدیل شده است مثلاً یکی از برنامه‌های مورد توجه در اواخر دهه ۹۰
 که از سال ۹۷ پخش خود را از شبکه۲ آغاز کرد و سپس از شبکه امید بازپخش شد، «اقیانوس آرام» بود. این برنامه گفت‌وگومحور ویژه مخاطبان نوجوان ساخته شده بود و به گفته سازندگانش حال و هوای «نیمرخ» را داشت یعنی همان طور که برنامه نوجوانانه «نیمرخ» در دهه ۷۰ حرف‌های جدی می‌زد و سبب شده بود نوجوانان عمیق‌تر شوند، «اقیانوس آرام» هم با پیروی از همان الگو بنا داشت به پرسش‌های مهم و بنیادین دهه هشتادی‌ها بپردازد. فصل اول این برنامه علاوه بر پرداختن به دغدغه‌های نوجوانان، داستان و تجربه‌های برخی از نوجوانان را هم روایت می‌کرد. در فصل‌های بعدی، مجموعه اقیانوس آرام با محور قرار دادن نوجوان‌ها علاوه بر پاسخ به دغدغه‌های هویتی آن‌ها و بازگو کردن تجربه‌های نوجوانی افراد موفق، به موضوع انتقال تجربه هم توجه کرد و با دعوت از افراد سرشناس جامعه، قصه زندگی آن‌ها را از زبان خودشان برای بچه‌ها تعریف می‌کرد. 

 برنامه‌سازان به‌روز شوند
برنامه‌های دیگری همچون مجموعه «محرمانه» که به صورت اپیزودیک تولید شد و در هر قسمت به دغدغه‌های نوجوانان در قالب طنز می‌پرداخت یا برنامه «ساعت صفر» که با رویکرد شنیدن و حل دغدغه‌ها و مسائل نوجوانان مانند ارتباط با والدین، کنکور، دیده شدن، پول درآوردن، تفریح، استرس و… پای صحبت آن‌ها می‌نشست یا برنامه «هشتادیا» که با دعوت از میهمانان دهه هشتادی از دغدغه‌ها، خواسته‌ها و اهداف آن‌ها می‌گفت از تلاش‌های رسانه ملی در سال‌های اخیر با محوریت شبکه امید برای پاسخ به تأمین خوراک فکری و رسانه‌ای نوجوانان بوده است اما آنچه در این سال‌ها به ویژه با ورود به قرن جدید باید مورد توجه مدیران رسانه ملی قرار بگیرد خروج از تک‌صدایی و توجه به تکثر در این قشر است. مسائل نوجوانان امروز بسیار پیچیده‌تر و عمیق‌تر از نوجوانان یکی دو دهه پیش است. مسائل نوجوان امروز فقط معطوف به ارتباط با والدین، معلمان و دوستانش نیست یا دغدغه‌هایش از آینده محدود به انتخاب رشته تحصیلی و سرنوشت شغلی‌اش نمی‌شود بلکه نوجوان امروز، پرسش‌هایی درباره حقوق مدنی، مسائل اجتماعی و شکل حکمرانی دارد حتی مسئله دینداری برای نوجوانان این نسل به پدیده‌ای پرسش‌برانگیز تبدیل شده است که اگر برنامه‌سازان تلویزیون با همفکری مشاوران و متخصصان پاسخی برای آن‌ها نداشته باشند، این نسل برای یافتن پاسخ به منابع دیگری رجوع می‌کند که با توجه به غلیان احساسات و هیجانات در این سن، ممکن است در مسیری قرار بگیرند که آسیب‌های جبران‌ناپذیری از نظر فکری و روحی متحمل شوند. 
در رفتار رسانه‌ای امروز، پاک کردن صورت مسئله دیگر راحت‌ترین راه حل نیست بلکه بدترین راه حل است؛ چرا که عطش کاویدن را در ذهن جست‌وجوگر و پرسشگر مخاطبان بیشتر می‌کند و زمانی که چشمه‌ای برای رفع تشنگی نیابند، اسیر سراب‌ها می‌شوند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.