در دل هر تحولی، ارادهای الهی نهفته است که مرزهای محدودیتها را درمینوردد و راههای نوینی به سوی تعالی میگشاید. در این راستا خانم صدیقه رضایی، طلبهای فرهیخته و بانویی فقیه که از سال ۱۳۷۰ در حوزه علمیه قدم به عرصه علم و اجتهاد گذاشته، همچون چراغی فروزان در مسیر رشد علمی و معنوی زنان میدرخشد. ایشان در تلاش است نشان دهد زنان نه تنها در جستوجوی فهم عمیقتر از معارف دینی و فقه هستند، بلکه بهطور شجاعانهای در پی بازسازی و تبیین نظام فقهی جدید برای جامعه اسلامیاند. خانم رضایی که اکنون در سطوح عالی حوزه و در مسیر رسیدن به اجتهاد قرار دارد، از زمره پیشگامانی است که با علم و عزمی راسخ، با موانع و چالشهای پیش روی خود دست و پنجه نرم کرده و بهویژه در مسیری که به اجتهاد منتهی میشود، اثبات کردهاند جنسیت هیچگاه نمیتواند مانعی برای رسیدن به قلههای علمی و فقهی باشد.
در گفتوگویی که با ایشان داشتیم، به عمق اندیشه و دغدغههای فقهی ایشان پی بردیم؛ دغدغههایی که نه تنها به رشد فردی ایشان بلکه به تسهیل مسیر اجتهاد برای بانوان دیگر در جامعه اسلامی توجه ویژهای دارد.
شما به عنوان بانویی که در مسیر اجتهاد قرار دارید، چه موانع و چالشهایی را در این مسیر تجربه کردهاید و به نظر شما چه تدابیری میتواند برای تسهیل این مسیر و دستیابی بانوان دیگر به این جایگاه علمی اتخاذ شود؟
مسیر اجتهاد برای زنان همچنان با چالشهایی روبهرو است که یکی از مهمترین آنها فرصت برابر است. میدانیم برای رشد و تعالی در هر جامعهای، توجه به برقراری قسط و عدل ضروری است؛ همانطور که خداوند در آیه ۲۵ سوره مبارکه الحدید میفرماید «لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الکِتابَ وَالمیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ». این موضوع بهویژه در زمینه اجتهاد نیز اهمیت دارد. بنابراین، باید فرصتهای برابر و امکانات تحصیلی یکسان برای افرادی که در مسیر اجتهاد قرار دارند، فراهم شود.
با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، زنان در عرصههای مختلف حضوری فعال داشتند. یکی از عرصههایی که بانوان بهصورت جدی وارد آن شدند، یادگیری دروس حوزوی بود. پیش از انقلاب، حضور زنان در این عرصهها وجود داشت، اما محدود و غیررسمی بود. اصولاً در فهم حقایق و معارف دینی، جنسیت اصلاً ملاک نیست؛ آنچه اهمیت دارد، اهلیت و تخصص فرد است. در ادله اجتهاد و تقلید نیز حجیت تقلید از مجتهد بهطور مطلق و بدون اختصاص به جنس خاص پذیرفته شده است. بنای عقلا نیز از باب رجوع جاهل به عالم، این موضوع را تأیید میکند.
از چالشهای موجود در مسیر اجتهاد برایمان بیشتر بگویید.
در حال حاضر عدالت و ایجاد فرصتهای برابر برای استفاده خواهران از اساتید مطرح و فقهای درجه یک بهصورت رسمی وجود ندارد. البته خدا را شکر با توجه به امکانات موجود، اگر کسی بخواهد به اصل مطالب دست یابد، میتواند با مراجعه به منابع موجود در مدرسه فقاهت به این اطلاعات دسترسی داشته باشد. اما در زمینه شرکت حضوری خواهران در کلاسهای اساتید مطرح، هنوز کمی غفلت وجود دارد. ناگفته نماند در حال حاضر درس خارج فقه و اصول در مشهد، هم در مدرسه اسلامشناسی و هم در مدرسه نرجس(س) برگزار میشود و برخی از خواهران بهطور جدی در این مسیر فعالیت دارند.
آیا زن میتواند به درجه اجتهاد برسد؟
در حال حاضر هیچ مخالفی وجود ندارد و راه برای تحصیل زنان در سطوح عالی باز است. حتی اگر زن به درجه اجتهاد رسید، میتواند از دستاوردهای خود استفاده کرده و ملاک عمل خود قرار دهد، بدون اینکه نیازی به تقلید از کسی داشته باشد.
در خصوص اینکه آیا زن میتواند در مسائل خاص زنان از زنان مجتهد تقلید کند، برخی از فقهای ما، از جمله آیتالله جوادی آملی و رهبر معظم انقلاب بر این امر تأکید کردهاند که در مسائل مبتلابه زنان، تقلید از زنان مجتهد ممکن است. این مسئله در تضاد با منصب قضاوت یا مرجعیت عمومی زنان نیست. در صورتی که تخصص و اعلمیت وجود داشته باشد، حتی اگر زن باشد، هیچ مشکلی برای رجوع به او وجود ندارد.
در خصوص مرجعیت و منصب افتا، برخی از فقها مرجعیت عمومی زنان را نمیپذیرند. این نظرات بیشتر بر اساس ولایت زن بر مرد است. اما در جایی که زن به درجه علمی کافی رسیده باشد و بتواند حکم الهی را استنباط کند، مشکلی برای رجوع به عالم زن وجود ندارد.
نقش زنان در تغییر نگرش عمومی به جایگاه زنان در دین و فقه چگونه میتواند باشد و چگونه اجتهاد زنان میتواند به تقویت این نگرش کمک کند؟
بحث تأثیرگذاری زنان در جامعه، مسئلهای است که هیچکس نمیتواند آن را انکار کند. زنان نیمی از جمعیت جهان را تشکیل میدهند و تأثیر آنها در عرصههای مختلف، از جمله اقتصاد، مهندسی و... قابل توجه است. در عرصه اجتهاد نیز زنان میتوانند تأثیرگذار باشند. اگر تعداد زنان مجتهد افزایش یابد، این مسئله میتواند سبب تغییر نگرش جامعه به جایگاه زنان شود و نشان دهد زنان در سطوح علمی و دینی نیز میتوانند نقش مؤثری ایفا کنند.
این تغییر نگرش میتواند به ایجاد جامعهای مترقی و متوازن منجر شود که در آن زن و مرد در عرصه علم و دین بهطور مساوی و مؤثر مشارکت داشته باشند و جایگاه زن بهعنوان فردی عالم و متخصص در تمام عرصهها بهطور شایستهتری شناخته شود.
نظر شما