این درحالی است که برخی کارشناسان آموزشی در اظهارنظری متفاوت در این باره به قدس آنلاین می گویند: هرچند امروزه دانش آموزان ما واقعا دچار آسیب اجتماعی هستند اما جامعه آماری مشخصی درباره آسیب های اجتماعی دانش آموزان در دسترس نیست.
دکتر ناصر کوهستانی با بیان این مطلب ادامه می دهد: آموزش و پرورش به تنهایی از پس این آسیب ها بر نمی آید. از سویی عدم تمرکز در بودجه و هزینه در نهادهای مختلف سبب شده آسیب ها روز به روز بیشتر شود.
کوهستانی می گوید: بسیاری از نهادها پیگیری ویژه ای درباره آسیب های اجتماعی بچه ها دارند اما متولی اصلی این موضوع آموزش و پرورش است. بنابراین چنانچه بیشترین بودجه در یک نهاد مشخص زیر نظر آموزش و پرورش هزینه شود قطعا آسیب های اجتماعی دانش آموزان کاهش پیدا خواهد.
در حال حاضر دانش آموزان ما به ویژه در متوسطه دوره دوم که به سن بلوغ رسیده اند به دلیل نوع ارتباطاتی که دارند دچار آسیب های اجتماعی بسیار متنوع تری هستند.
اثرگذارترین نهاد اجتماعی
مدیر یکی از مدارس دوره اول متوسطه نیز به عنوان کارشناس آموزشی در این باره به قدس آنلاین می گوید: آموزش و پرورش نهادی اثرگذار است که در هر جامعه ای حرف نخست را می زند چراکه همه انسان ها پس از خانواده، به وسیله این نهاد به جامعه و اجتماع ورود پیدا می کنند.
محمد امین زارع ادامه می دهد: در این بین چنانچه سیستم آموزش و پرورش مطابق آنچه وظایف تعیین شده است عمل کند، نه تنها در حوزه آموزشی، بلکه در حوزه تربیتی یا همان پرورشی نیز می تواند نقش مؤثری داشته باشد.
این نهاد باید همه موضوعات آموزشی مورد نیاز یک انسان از قبیل مهارت های زندگی، مهارت های ادراکی و احساسی، نه گفتن و محافظت و مراقبت از خود، شناخت حریم شخصی و جنسی را به دانش آموزان تعلیم دهد.
بنابراین اگر آموزش ها در تمامی حوزه ها اصولی باشد در کاهش آسیب های اجتماعی بسیار اثرگذار خواهد بود و در حقیقت آموزش صحیح می تواند هر فردی را از گزند آسیب ها در جامعه محافظت کرده و در امان بدارد.
مسئولیت مقابله با آسیب های اجتماعی دانش آموزان با کیست؟
زارع معتقد است: هرچند بیشتر مسئولیتها در فرآیند بهبود وضعیت تحصیلی دانشآموزان و مقابله با آسیبهای اجتماعی دانش آموزان بر دوش مدارس است اما به نظر می رسد آموزش و پرورش تاکنون در ابلاغ بخشنامه ها و قوانین موفق تر از اجرای آن بوده است..
زارع در پاسخ به پرسش ما درباره اینکه چگونه در راستای مراقبت اجتماعی از دانش آموزان می توان گام برداشت می گوید: متناسب سازی محتوا و شیوه های تدریس با ویژگی ها، عادت ها، توانایی ها، افکار و سرعت یادگیری کودکان ایرانی، حمایت از علایق دانش آموزان و قدردانی از دستاوردهای آن ها، ارتقای توانایی های اجتماعی در برقراری ارتباط سالم، توانایی حل مسئله و استفاده متعادل از استراتژی ها، برنامه ها و مفاهیمی که مشوق فعالیت های سلامت محور هستند و نیز همکاری با نهادهای مشاوره و هماهنگی تمامی سازمان های دارای رویکرد پیشگیری از آسیب های اجتماعی دانش آموزان با یکدیگر، می تواند به مراقبت اجتماعی دانش آموزان کمک بسیاری کند.
با این وجود، رئیس گروه اختلالات رفتاری پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش اذعان می کند: مشکل اساسی این است که ما در زمینه آسیب های اجتماعی در سطح جمعیت دانش آموزی آمار دقیقی در دسترس نداریم.
بهنام بهراد به عنوان مجری طرح سنجش شیوع اعتیاد دانش آموزان اذعان می کند: برای مثال حدود ۸ سال است که سنجش شیوع اعتیاد در جمعیت دانش آموزی کشور انجام نشده و این سنجش آخرین بار توسط پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش صورت گرفت. هرچند در حال حاضر پیگیر موضوع هستیم اما بروکراسی اداری و مشکلاتی از این قبیل سبب شده تلاش پژوهشگاه به نتیجه نرسد.
بهراد کیفیت نظام آموزشی را این گونه تعریف می کند: کیفیت نظام آموزشی باید دانش آموزان را به دو گروه مهارت ها برساند. گروه نخست مهارت های شناختی شامل مهارت های پایه مانند: خواندن و نوشتن، ریاضیات، علوم، آی تی و غیره است که نظام های آموزشی در سراسر دنیا باید آن را به دانش آموزان منتقل کنند.
گروه دوم شامل مهارت های غیر شناختی مانند: سلامت، بهزیستی و مهارت های آسیب اجتماعی بچه ها است.
استاد پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش تصریح می کند: در تمام دنیا مأموریت نظام های آموزشی این است که دانش آموزان را به مهارت های شناختی و غیرشناختی تجهیز کنند. اما متأسفانه در کشور ما آموزش مهارت های غیرشناختی بیشتر در حد گفت و گو و حرف است و اقدام ویژه ای صورت نمی گیرد.
وی اضافه می کند: ارتقای سلامت روانی با آسیب های اجتماعی رابطه تنگاتنگی دارد. هر قدر افراد سلامت جسمی و روانی بهتری داشته باشند آسیب اجتماعی کمتری دارند. گرچه در آسیب های اجتماعی، عوامل محیطی، بیرونی و سیاستگذاری ها نیز نقش دارند.
هنگامی که شرایط اقتصادی، اجتماعی و غیره دچار مشکل شود این احتمال وجود دارد که آسیب های اجتماعی هم در سطح کلان جامعه افزایش پیدا کند و این موضوع خود به خود جمعیت دانش آموزی را نیز تحت تأثیر قرار می دهد.
متأسفانه سال های متمادی است که در نظام آموزش و پرورش مداخلات علمی و مبتنی بر شواهد برای سلامت عاطفی و اجتماعی بچه ها نداریم و اصلا به این موضوع اهمیت داده نمی شود.
بهراد می گوید: سلامت عاطفی- اجتماعی نقش بسیار زیادی در یادگیری مهارت های شناختی دارد. به عبارتی هر انسانی که سلامت عاطفی اجتماعی بیشتری داشته باشد عملکرد او نیز در زمینه یادگیری، تحصیلی و شغلی بهتر خواهد بود.
پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش برنامه های علمی و جهانی زیادی دارد اما متأسفانه نظام آموزشی به آن بی توجه است و تنها هر از گاهی که اتفاق خاصی از جمله خودکشی دانش آموزی رخ دهد یا نتایجی از میزان شیوع اعتیاد جمعیت دانش آموزی به دست آید، چند روزی رسانه ها موضوع را مطرح و پیگیری می کنند وگرنه آموزش و پرورش در حد یک جشنواره مبارزه با اعتیاد یا برنامه ای از این دست برگزار می کند که نتیجه ای جز صرف هزینه های هنگفت ندارد.
بنابراین مادامی که اقدامات و برنامه های اساسی و اصولی اجرا نشود خلأ جدی در این راستا وجود خواهد داشت و روز به روز بر شدت آسیب های اجتماعی افزوده خواهد شد.
نظر شما