۱ فروردین ۱۳۹۳ - ۰۵:۲۷
کد خبر: 198251

قدس انلاین_مصطفی لعل شاطری: یکی از اسطوره های کهن ایران زمین عمو نوروز می باشد و شاید بتوان آن را با بابا نویل اروپاییان برابر دانست؛ اما جالب است بدانید که منشاء ایجاد این اسطوره در ایران از شهر اصفهان است!

ماجرای عمو نوروز چیست؟!

در فرهنگ مردم اصفهان اسطوره ای رایج است که سال کهنه را به یک «عجوزه خانم» مانند می کند که چشم انتظار آمدن «عمونوروز»، نماد سال نو است، چنانچه بلوکباشی می نویسد این عجوزه همیشه به هنگام تحویل سال به خواب می رود و از دیدار «عمو نوروز» محروم می ماند و باز به شوق دیدار او یک سال دیگر انتظار می کشد. این اسطوره را این چنین نقل کرده اند:
«عجوزه خانم از یک ماه به نوروز به دارکوب ها و چرخ ریسک ها دستور می دهد که از برگ نورَس درختان و گل های نوشکفته قبای زیبایی برای عمونوروز ببافند. می گویند باد و طوفان های موسمی اسفندماه نشانه خانه تکانی او است. چند روز به عید مانده اولین بوسه ها را از سرشاخه های درختان می رباید تا گل ها باز شود [و آن ها را] توی گلدان بگذارد. سفره ای می چیند و تخم مرغی بر آینه می گذارد، تا به هنگام حرکت تخم مرغ بر آینه تحویل سال را حِس کند. قلیان را چاق می کند و روی مخده می نشیند، به انتظار عمو نوروز. کم کم خوابش می گیرد. عمونوروز وقتی سال تحویل شد می آید و عجوزه خانم را خواب می بیند. پُکی به قلیان می زند و از شیرینی می خورد و بازمی گردد. دَمی بعد عجوزه خانم از خواب بیدار می شود و می فهمد که سال تحویل شد و عمو نوروز آمده و رفته است. اگر خود را به آب بزند، باران می بارد و اگر به خاک بیفکند، طوفان گرد و خاک برمی خیزد و چاره ای ندارد جز این که تا سالی دیگر صبر کند.»

البته اسطوره ای تقریباً شبیه به این اسطوره در فرهنگ مردم افغانستان رایج است. بنابر آن، با آمدن نوروز، پیرزن زشتی به نام «عجوزک» ظاهر می شود. اگر در نوروز باران ببارد، می گویند عجوزک مویش را دارد می شوید و کشت پاییز خوب خواهد شد. همچنین می گویند که عجوزک تابی دارد که اگر از روی تاب به چپ بیفتد، سالی خشک و اگر به راست بیفتد، سالی بارانی خواهند داشت.

منابع:
1- هنری، مرتضی. آئین های نوروزی. تهران: 1353.
2- بلوکباشی، علی. نوروز، جشن نوزایی آفرینش. تهران: 1388.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 2
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ۱۶:۳۷ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۲
    0 0
    خیلی خیلی بد و زشت و ناپسند بود و باید برای ما کتاب را رایگان ارسال نمایید