امّا شما که این همه مهمون دارید و همیشه دور و بر شما شلوغه و تازه هر کدوم هم یه حاجتی میخواهند؛ چه میکنید؟ تازه بعضیها مثل من نمیتونند بیان پیشتون و از دور شما رو صدا میکنند تا حاجت بگیرن. راستی امام رضا چند تا سؤال دارم چرا بعضیها فکر میکنند هیچ وقت پیر نمیشوند، یا بعضی پولدارها فکر میکنند همیشه پولدار میمانند یا بعضی آدمهای سالم فکر میکنند هیچ وقت مریض نمیشوند یا بعضیها که همیشه نماز میخوانند و روزه میگیرند یه کارهایی میکنند که خدا خوشش نمیآید.
یه پدربزرگی دارم که سکته کرده و پاهایش فلج شده. پدرم همیشه او را نظافت میکرد امّا مادربزرگ مهربانم که همیشه نماز میخواند نمیداند چرا کاری کرده که خدا و ما خوشمون نیامده و پدربزرگم را به خانهی سالمندان فرستاده و حالا پدرم خجالت میکشد و به دیدن پدرش نمیرود و ما را هم نمیبرد.
ای امام رضا اگر خدایی نکرده مادربزرگم سکته میکرد، پدربزرگم هیچ وقت او را به خانهی سالمندان نمیبرد چون خیلی خیلی مهربان و دوستداشتنی است. ای امام رضا ازت میخواهم که به خواب مادربزرگم بیایی و از او بپرس که اگر به جای پدربزرگم بود چه دوست داشت؛ دوست دارم پدربزرگ را برای همیشه به خانه بیاورد.
نظر شما