بر اساس اظهارات رئیس فدراسیون مد و پوشاک ایتالیا، ایرانیها سالانه 5 میلیارد یورو در اروپا هزینه میکنند تا به برندهای مشهور کت و شلوار و پیراهن دسترسی پیدا کنند. این در حالی است که سالانه 4 میلیارد دلار پوشاک بنجل چینی نیز وارد بازارهای ایران میشود.
نگاهی به گذشته صنعت نساجی تأیید میکند در سدههای گذشته، این سرزمین به دلیل مهارت بافندگان با تلاشش یکی از کانونهای اصلی پارچه بافی در جهان بوده و رهگذران جاده ابریشم برای استفاده از زری دوزیها و پارچههای مخمل و ابریشمی ایران سر و دست میشکستند، در حالی که در عصر حاضر مصرف کننده ایرانی در مراکز عرضه کت و شلوار با وسواس و شوق چشم به تابلوهایی میدوزد که تبلیغات انواع برندهای معروف را در خود جای داده است.
تغییر ذایقه مصرف کننده در کشور که در شیوههای برنامه ریزی نادرست و نبود سرمایه گذاری ریشه دارد، واحدهای صنفی و سنتی تولید پارچه و دوخت و دوز را در ایران به یکی از راکدترین مشاغل تبدیل کرده است.
به گفته مدیرکل صنایع نساجی و پوشاک وزارت صنعت و معدن در حال حاضر 2800 واحد نساجی با 288 هزار نیروی کار در استانهای مختلف فعال هستند که در این واحدها 9 هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری از سوی دولت و بخش خصوصی انجام شده است.
گلنار نصراللهی میگوید: صنعت نساجی 12 درصد اشتغال بخش صنعت را به دوش میکشد که این به معنای بستر مطلوب این رشته برای کارآفرینی است.
در عین حال، آمارها تأیید میکند که 60 درصد پوشاکهای خارجی بازار به صورت قاچاق وارد میشود که این مسأله افزون بر ضربه به پیکره این صنعت قدیمی و افزایش نرخ بیکاری، به پدیده ای برای دور ماندن دست دولت از مالیات تبدیل میشود.
وضعیت اسفبار کنونی اگر چه از دهه 50 و سالهای افزایش قیمت نفت و سرازیر شدن دلارهای بادآورده به ایران شروع شده است، اما بیدقتی در مهار بحران در سالهای پس از آن هم مزید بر علت بوده است تا این هنر 6 هزار ساله همچنان زیر ضربات خردکننده مشکلات و نارساییها، جان بدهد.
موانع از مواد اولیه تا مقررات دست و پاگیر
مسعود حاتمیان از قدیمیهای بازار پوشاک که هم اکنون به ترکیه مهاجرت کرده و در کشور همسایه به تولید مشغول است، میگوید: موانع زیادی بر سر راه نساجی وجود دارد که افقی برای حل یا کاهش آن دیده نمی شود.
وی میگوید: مشکل از ورود مواد اولیه و مقررات دست و پاگیر در گمرک آغاز میشود، در این مجموعه آن قدر معطل میشوید که پارچه و نخ مورد نظر شما میپوسد و دیگر قابل بازیابی نیست.
حاتمیان میافزاید: استهلاک دستگاههای پارچه بافی یکی دیگر از مشکلات است که در سالهای اخیر فکری برای آن نشده است، در گذشته بخش خصوصی ایران واحدهایی مانند جامکو و برک منشأ ایده و خلاقیت بودند، اما امروز ردپایی از کیفیت دیده نمی شود، چون هیچ کس دنبال طرح رقابتی نیست.
سود بانکی عامل فلج کننده تولید
وی سود بانکی را عاملی فلج کننده برای سرمایه گذاری در صنعت نساجی میداند و اظهار میدارد: اگر سود وام تولید بیشتر از 4 درصد باشد مقرون به صرفه نیست، در کشورهای دیگر اگر پولی به بانک سپرده شود، بابت نگهداری آن هزینه دریافت میشود، اما در ایران به جای هدایت نقدینگی به سوی تولید، مردم تشویق میشوند در ازای سود دو رقمی، پولشان را به بانک بسپارند.
به گفته این فرد آشنا به صنعت نساجی، محیطهای کارگری در ایران نیز آماده نیست و مزد کم کارگر را دلسرد میکند، در حالی که در کشورهای دیگر نیروی انسانی ماهر ماهیانه هزار تا 5 هزار دلار دریافتی دارد. حاتمیان حل مشکل کارگری توسط دولتها و استانداردسازی کارگاهها را نیز یکی از عوامل افزایش انگیزه میداند و یادآور میشود: در ایران دسترسی به مدیران برای حل مشکل تولیدکننده بسیار سخت شده است، به عنوان مثال نساجی وزارت صنایع با دو هفته رفت و آمد هم وقت نمی دهد، حال آنکه در کشورهای رشد یافته در صنعت، مدیر و کارگزار دولت در خدمت نیروی
مولد است.
وی دخالت دولتها در سرمایه گذاری برای زیرساختها را دلیل دیگر انتقال سرمایهها میداند و میگوید: در برخی کشورها به سرمایه گذار سوله ساخته شده تحویل میدهند و او فقط باید ماشین آلاتش را خریداری و نصب کند، اما در کشور ما برای گرفتن استعلام و صدور مجوز تا مرحله واگذاری زمین و ساخت و ساز در شهرک صنعتی، افراد را 5 سال معطل میکنند.
حاتمیان معتقد است، برای رشد صنعتی در ایران و ورود به بازار بین المللی سود بانکی باید کاهش یابد و ماشین آلات به روز شوند و سرمایه گذاران نیز مورد حمایت قرار گیرند، اگر این اتفاق بیفتد، صنعت نساجی ظرفیت و قابلیت سد کردن راه واردات قاچاق به کشور و حضور مؤثر در بازار جهانی را پیدا میکند.
عضو انجمن نساجی ایران نیز در گفتوگو با خبرنگار ما با تأکید بر اینکه 90درصد واحدهای نساجی کشور با ظرفیت زیر50 درصد کار میکنند، میگوید: توانمندی تولید محصولات نساجی در کشور وجود دارد، اما مسیرهای تولید با موانعی که وجود دارد بسته شده است.
غلامعلی رخصت، با بیان اینکه صنعت نساجی قدرت اشتغالزایی، ارزآوری و ارزش افزوده بالایی دارد میافزاید: با وجود نرخ بالای سود بانکی در کشور، کسی به فکر صنعتگری نمیافتد.
وی بیان میکند: دولت به تولید یارانه نمیدهد و تسهیلات ارزان قیمت نیز در اختیار تولیدکنندگان قرار نمیدهد تا بتوانند محصول خود را با قیمت تمام شده کمتر به دست مصرف کننده برسانند، در مقابل سرمایههای مردمی را به سمت سپرده گذاری در بانکها هدایت میکند. رخصت تأکید میکند: بازار اسیر قاچاق محصولات نساجی شده است، پوشاک قاچاق بدون اینکه تعرفه گمرکی برایش پرداخت شود، ارزان به دست مصرف کننده میرسد، در حالی که تولیدکننده داخلی با پرداخت هزینههای بالا برای انرژی، مالیات، عوارض و دارایی مجبور میشود، محصولی با قیمت تمام شده بیشتر روانه بازار کند.
نظر شما